خشونت در فقدان صلح مثبت و تأثیر آن بر زنان

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 196

❇️ خشونت در فقدان صلح مثبت و تأثیر آن بر زنان

🔴 کمیته «زنان و صلح» انجمن علمی مطالعات صلح ایران و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو برگزار می‌نمایند.

🔵 سخنرانان:

🔸دکتر فاطمه راکعی ( مدیر کل امور بانوان شهرداری تهران)
🔹دکتر سکینه الماسی ( نماینده مجلس شورای اسلامی)
🔸دکتر علی دینی ترکمانی ( عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی)

⏰ زمان برگزاری: سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۱۵ تا ۱۷

📍 مکان برگزاری: تالار سلام کرسی حقوق بشر، دانشگاه شهید بهشتی

خشونت در فقدان صلح مثبت و تأثیر آن بر زنان

 


صلح مثبت و امید: نقش زنان ایران در ملت سازی

نویسنده: سیمین حاجی پورساردویی

دو مفهوم «صلح مثبت» و «ملت سازی» دو روی یک سکه هستند. صلح مثبت و عدالت برای توسعه و ملت سازی ضروری هستند. این دو مفهوم ضرورت عدالت جنسیتی و توانمندسازی زنان را به عنوان پیش شرط مطرح می کنند. بنابراین، سرمایه گذاری برای توانمندسازی زنان پیشرفت و توسعه را بسیار افزایش می دهد. عدم سرمایه گذاری در این زمینه و عدم تلاش برای بهبود وضعیت زنان پتانسیل های افراد، خانواده ها، جوامع و ملت ها را به مخاطره می اندازد. در این یادداشت تلاش بر آن است که برخی موفقیت ها و پیشرفت هایی را که زنان ایران زمین در مسیر حرکت به سوی ملت سازی کسب کرده اند، به علاوه، چالش های باقی مانده طرح شده، به پرسش های زیر پاسخ دهم: نقش زنان ایران در ملت سازی و صلح مثبت چیست؟ و امید ما برای آینده چیست؟

صلح منفی و صلح مثبت

یوهان گالتانگ، پدر مطالعات صلح، میان صلح منفی و صلح مثبت تمایزی قائل می شود. به نظر گالتانگ، صلح منفی به معنای نبود خشونت و کشتار گروهی انسان هاست. صلح مثبت، از منظر دکتر کینگ، نه تنها به معنای نبود تنش است، بلکه حضور و وجود عدالت را نیز دربر می گیرد. بنابراین، دو نوع خشونت وجود دارد: ۱٫ خشونت مستقیم که نوعی خشونت فردی محسوب می شود و انواع آن شامل ضرب وشتم، شورش، تنش و در نهایت جنگ است. نبود این خشونت فردی به صلح منفی منجر می شود. ۲٫ خشونت غیرمستقیم که نوعی خشونت ساختاری است و مواردی مانند فقر، گرسنگی، تبعیض و بی عدالتی اجتماعی را دربر می گیرد. حذف خشونت ساختاری به صلح مثبت می انجامد.

صلح منفی، منفی است زیرا انجام برخی رخدادهای غیرمطلوب را متوقف می کند، درحالی که صلح مثبت با محتوای مثبت همراه است. بنابراین، واژه «صلح» مفهومی عجیب و شامل نبود خشونت فردی و خشونت ساختاری است که به وسیله ساختارهای اقتصادی و سیاسی به شکل استثمار افراد و بی عدالتی اجتماعی ظهور و بروز می یابد. در اینجا، هدف ما عدم حضور خشونت ساختاری و حضور صلح مثبت است. اما ارکان صلح مثبت چیست؟ همان گونه که بیان شد، صلح مثبت از منظر دکتر کینگ با عدالت برابر است که ما می توانیم آن را به «عدالت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی» ترجمه کنیم.

ارکان صلح مثبت

صلح مثبت: عدالت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
براساس موسسه اقتصاد و صلح، ارکان صلح مثبت عبارت اند از:
دولت با عملکرد خوب = حکمرانی خوب = عدالت سیاسی
توزیع برابر منابع = عدالت اقتصادی و اجتماعی
جریان آزاد اطلاعات = آزادی = عدالت سیاسی
روابط خوب با همسایگان = امنیت = عدالت سیاسی
سطح بالای سرمایه انسانی = عدالت انسانی
محیط کسب وکار سالم = عدالت اقتصادی
پذیرش حقوق دیگران = برابری، به خصوص عدالت جنسیتی
سطح پایین فساد = پاسخ گویی و شفافیت = عدالت اقتصادی و سیاسی
محیط کسب وکار سالم = عدالت اقتصادی

صلح و زنان

عدالت جنسیتی برای دستیابی به صلح مثبت پایدار و عدالت ضروری است. زنان منابع کلیدی برای تقویت صلح، ثبات و توسعه در سراسر جهان هستند. صلح مثبت و پایدار فقط در صورتی امکان پذیر است که مشارکت برابر تمام شهروندان اعم از زنان و مردان در زندگی و فضای عمومی کشور و دسترسی برابر جامعه به منابع تولیدی و اقتصادی و جایگاه های سیاسی که برای عدالت جنسیتی و صلح مثبت ضروری هستند، امکان پذیر باشد. از آنجا که رابطه مستقیم و قوی میان صلح پایدار و توسعه پایدار وجود دارد و با توجه به این واقعیت که زنان در صف مقدم برنامه های توسعه پایدار قرار دارند، نقش زنان در صلح مثبت و ملت سازی را نمی توان انکار کرد.

توانمندسازی زنان: ابزاری برای ملت سازی

«ملت سازی» مشارکت تمام شهروندان زن و مرد یک کشور یا ملت برای فراهم آوردن عقاید و جذب حمایت های کافی به منظور پیشرفت آن ملت است. بنابراین، یک پیوند قوی میان صلح، زنان و ملت سازی وجود دارد. با وجود این واقعیت که زنان براساس هنجارها، کلیشه ها و ایدئولوژی های سنتی یک جامعه در سراسر دنیا عقب نگه داشته شده اند، مشارکت زنان در لایه های اصلی ملت سازی جوامع قابل ملاحظه است و آنها به رشد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای تخصصی ملت های توسعه یافته و در حال توسعه در سراسر جهان کمک قابل ملاحظه ای کرده اند. با وجودی که وضعیت زنان در سراسر جهان به آهستگی اما پیوستگی تغییر می یابد، اما ملت سازی خوب با دسترسی زنان به موارد زیر امکان پذیر است: آموزش پرمحتوا، ایجاد فرصت های برابر اشتغال، محیط کاری سالم و امن، مشارکت برابر در فعالیت های اقتصادی، مذهبی و اجتماعی، عدالت بدون تعصب اقتصادی و اجتماعی.
زنان ایران چه نقشی در ملت سازی ایفا می کنند؟ چگونه وضعیت و موقعیت زنان ایران بر فرآیند ملت سازی تاثیرگذار بوده است؟ زنان ایرانی مانند زنان سایر کشورهای جهان بخش جدایی ناپذیری از جامعه ایران هستند. نقش برجسته آنها برای تقویت صلح، توسعه و ملت سازی انکارناپذیر است. در تاریخ ایران سه دوره یا مرحله حیاتی و محوری برای زنان وجود داشته است: ۱- قیام مشروطه؛ ۲- انقلاب اسلامی؛ ۳- حمله عراق به مرزهای ایران (دوران دفاع مقدس). در هر سه دوره، زنان نقش حیاتی ایفا کرده اند و دوش به دوش مردان برای دستیابی به اهداف معین جنگیده اند؛ اما پس از پایان در هریک از این سه دوره، مردان از زنان خواسته اند به خانه برگردند. به این ترتیب، زنان شانس و فرصتی برای مشارکت در دولت سازی نداشته اند؛ بنابراین آنها تصمیم گرفتند در ملت سازی مشارکت کنند و به این منظور به حوزه های مختلف وارد شدند. به این ترتیب، آنها به پیشرفت هایی دست یافتند، این در حالی است که برخی چالش ها همچنان باقی ماند.

سواد یک ضرورت برای زنان

آموزش در مرکز تلاش های توانمندسازی زنان ایران و ملت سازی در طول چهار دهه اخیر بوده است، به گونه ای که امروزه زنان بیش از ۵۰ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی را تشکیل می دهند. نرخ سواد در جمعیت بالغ مردان ۹۱٫۱۹ درصد و در جمعیت زنان ۸۲٫۵۲ درصد است. این ارقام نشان می دهد زنان ایران از سطح سواد تقریبا برابر با مردان برخوردار هستند. اما دسترسی بیشتر زنان به آموزش با سطح بالاتر اشتغال و جذب آنها به بازارهای کار به عنوان نیروی کار همراه نبوده است. آمار نشان می دهد زنان ایرانی ۵۰ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه را تشکیل می دهند، اما مشارکت آنها در بازار کار فقط ۱۷ درصد است.

مشارکت زنان در سیاست باید تقویت شود

نمایندگی و مشارکت عادلانه زنان در حکمرانی یکی از پیش شرط های دستیابی به دموکراسی واقعی، عدالت جنسیتی، صلح مثبت و ملت سازی است. در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، زنان ایران تصمیم گرفتند فضای مردانه پارلمان ایران را تغییر دهند، اما تعداد کل زنانی که به این جایگاه دست یافتند به آهستگی افزایش یافته است. دوم اینکه، انتخابات پنجمین دوره شورای شهر شاهد مشارکت بسیار کاندیداهای زن بود. به این ترتیب، تعداد زنان در شوراهای شهر افزایش یافت و ۲۸٫۶ درصد از شورای شهر تهران را زنان تشکیل دادند تا نقش بهتری در توسعه و ملت سازی ایفا کنند.

برخی از چالش های زنان برای مشارکت فعال در سیاست عبارت اند از: رویه های نابرابر اجتماعی- فرهنگی، منابع ناکافی مالی، حضور کم رنگ زنان در دولت، تعصبات احزاب سیاسی، درک اشتباه زنان از سیاست، حمایت نکردن افراد خانواده از زنان، نبود قوانین حمایتی برای حضور زنان در سیاست (تبعیض مثبت). بدون تردید هنگامی که زنان توانمند شوند، اقتصاد به طرز شگفت آوری پیشرفت خواهد کرد. اتفاقات مثبتی در این زمینه در ایران رخ داده است. زنان ایران در سال های اخیر در محیط کسب وکار بسیار کوشیده اند و در بخش های مختلف از ارائه خدمات در شرکت های دانش بنیان تا هنر، پزشکی و کشاورزی حضور خوب و فعالی داشته اند.

به سوی امید

تردیدی وجود ندارد که زنان ایران نقش مهمی در ملت سازی ایفا می کنند، اما تسریع در دستیابی به عدالت جنسیتی و توانمندسازی زنان بدون انجام اقدامات و تلاش هایی در این زمینه امکان پذیر نیست. ما امید داریم که این تلاش ها در موارد زیر متمرکز شوند: ازبین بردن هنجارهای نامطلوب اجتماعی در جامعه. برخی هنجارهای اجتماعی و موانع فرهنگی در مرکز توجه و نگرانی های جامعه باید قرار گیرند؛ تصویب طرح سهمیه بندی جنسیتی برای حضور ۳۰ درصدی زنان در مجلس شورای اسلامی ایران؛ تضمین تخصیص منابع مالی بیشتر به منظور توسعه نقش زنان در ملت و دولت سازی.

سفر بزرگ با گام های کوچک آغاز می شود

جوامع فقیرتر خواهند بود اگر نتوانند از پتانسیل های نیمی از جمعیت خود استفاده کنند و اگر عدالت و صلح مثبت را به منظور حذف موانعی که زنان برای دستیابی به عدالت با آنها روبه رو هستند، اعمال نکنند. افزایش حضور زنان در احزاب سیاسی، سازمان های جامعه مدنی، رسانه های جمعی، مراکز آموزشی و مشاغل مختلف حکایت از نقش حیاتی آنها در ملت سازی دارد، اما عرصه سیاست و دولت سازی در ایران هنوز در تسلط مردانه قرار دارد و ورود زنان به این حوزه با مشکلات فراوانی مواجه است. بنابراین، باید تاکید کرد که توانمندسازی درست و توسعه جامع و پایدار یک کشور مثل ایران، به حضور پررنگ و برابر نیمه جامعه در مراکز تصمیم گیری در بستری از صلح مثبت نیاز دارد.

در اینجا تاکید می کنم که صلح مثبت پایدار به حقوق برابر، فرصت های برابر و مشارکت برابر زنان بستگی دارد. به علاوه، مشارکت و هماهنگی با سایر کشورها به منظور استفاده از تجربیات آنها در مسائل مربوط به زنان، صلح و عدالت می تواند راهگشای ما برای دستیابی به صلح مثبت باشد. قدم های عملیاتی در این زمینه در آینده ادامه خواهد یافت. من امیدوار و مطمئن هستم که ما گام های بعدی را به زودی و به سرعت برخواهیم داشت.

 روزنامه شرق، شماره ۳۱۴۵ به تاریخ ۲۲/۲/۹۷، صفحه ۶ (سیاست)

 


پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *