نمونهکاوی در کلاس روزنامهنگاری صلح
بازدیدها: 92
اشاره: یکی از مهمترین موانع برپاداری روزنامهنگاری صلح آموزشهای ناقص و ناکافی در این حوزه است. در این مقاله سعی میکنیم نشان دهیم که یک دانشجوی روزنامهنگاری برای اینکه اصول روزنامهنگاری صلح را بیاموزد، باید چه مواردی را رعایت کند. بهترین راه برای اینکه دانشجویان به انعکاس کشمکشها در رسانهها بیشتر و بهتر بیندیشند این است که مزه چنین کاری را به آنها بچشانیم. چون از زاویههای متفاوتی میتوان یک داستان خبری را تعریف کرد. سعی میکنیم دو خبر تلویزیونی را نشان دهیم که یکی اصول روزنامهنگاری جنگ را پیگیری میکند و دیگری اصول روزنامهنگاری صلح را. بدین ترتیب نشان میدهیم که چرا میان این دو نوع از روزنامهنگاری فرق هست.
پیش از آن بد نیست بدانیم که به طور خلاصه روزنامهنگاری صلح میخواهد:
- رویکردی تحلیلی به کشمکش داشته باشد، طرفهای درگیر، اهداف، نیازها و منافع آنان را بشناساند.
- یک کشمکش را محدود به خیر و شر نمیکند و طرفهای درگیر را مشخص میکند. یک منازعه عرصه طنابکشی نیست بلکه طرفهای زیادی در آن درگیرند.
- برای منابع فرارسمی ارزش قائل است و فقط به منابع رسمی اکتفا نمیکند.
- به راهحلهای صلحآمیز اهمیت میدهد و آنها را پوشش میدهد.
تجزیه و تحلیل رسانهها و نقدگرایی
در کلاس روزنامهنگاری صلح به دانشجویان برونداد روزنامهنگاری جنگ و روزنامهنگاری صلح را نشان میدهیم. برای این کار باید شیوه تجزیهوتحلیل رسانهها را بلد باشیم. تجربه نشان داده که بسیاری از افراد «کشمکش» را با «خشونت» هممعنی میپندارند و یکی میدانند. برای برخی هم گزارش کشمکشها یعنی گزارش دادن از خشونت. از این رو، دوگانه بودن این مفهوم باعث میشود که در برابر یک واقعه با دو رویکرد متناقض برای رفع خشونت مواجه باشیم. خواهیم گفت که گذشته از خشونت و موارد مهم مربوط به آن، کمشکش جنبههای مختلفی دارد. این جنبههای کشمکش یا گزارش نمیشوند و یا اینکه به خاطر روندهای شکلگرفته در روزنامهنگاری تاکنون مسکوت ماندهاند.
البته تصور غلط و اولیه از روزنامهنگاری جنگ این است که روی خشونت متمرکز است و روزنامهنگاری صلح این خشونتها را پوشش نمیدهد و نادیده میگیرد. این مقایسه عادلانهای نیست شبیه مقایسه سیب و پرتقال. واقعی هم نیست؛ چون روزنامهنگاران(اگر هم بخواهند) مگر میتوانند ماجرای بمبگذاری یا هرج و مرج اطراف خود را پوشش ندهند؟ روزنامهنگاری صلح برای اینکه مفید باشد باید گزارشگران و نویسندگان خبری را توانمند کند تا بتوانند به این شرایط نامساعد عکسالعمل مناسبی نشان دهند. به این نمونهها با عنوان «بمبگذاری روز ولنتاین» توجه کنید. این گزارش نحوه پوشش بمبگذاری سال ۲۰۰۵ در فیلیپین را در تلویزیون نشان میدهد.
نسخه ۱: روزنامهنگاری جنگ
عکس ۱: | صدای ۱:
صدای گزارشگر: روز عشق در فیلیپین به شامگاه نفرت مبدل شد. یک بمب در میان مسافران منتظر اتوبوس در ایستگاه ترکید. در میان کارگرانی که در حاشیه شهر زندگی میکنند و برای روز ولتناین به یکی از مراکز اصلی اقتصادی مانیل آمده بودند. |
عکس ۲:
|
صدای ۲:
ترجمه حرفهای یک شاهد عینی: «صدای وحشتناک انفجار بمب آمد و همه چیز به هوا رفت و دود همه جا را گرفت. چیزهایی در هوا شناور بود. همه گیچ بودند و من فقط میدویدم». |
عکس ۳:
|
صدای ۳:
صدای گزارشگر: پیشتر دو انفجار دیگر در شهرهای داواو و ژنرال سانتوس نیز اتفاق افتاده است. شهرهایی در جنوب جزیره میندانااو. میندانااو پایگاه گروه ابوسیاف است که مسئولیت این بمبگذاریها را برعهده گرفته است. یک دیپلمات آمریکایی در مانیل میگوید برای جلوگیری از هرج و مرج بیشتر در میندانااو، باید اقدامات سفت و سختتری به کار گرفته شود. |
عکس ۴
|
صدای ۴:
ژوزف موسوملی[۱]، سفیر ایالات متحده در فیلیپین: بخشهای اصلی میندانااو بدرستی و طبق قانون حکومت اداره نمیشود، مرزهای آن بسته نیست و احتمال آن میرود که این منطقه شبیه به افغانستان شود. این منطقه به مذهبیهای فقیر سپرده شده و قبلهای تازه برای تروریسم است. |
عکس ۵:
|
صدای ۵:
جیک لینچ رو به دوربین: ابوسیاف میگوید که این حملهها پیام روز ولنتاین برای خانم رئیسجمهوری است. این انتقام از گلوریا آریو است که دستور برخورد نیروهای نظامی را با جداییطلبان مسلمان جنوب فیلیپین صادر کرده است. جنوب فیلیپین منطقه اصلی جنگ با تروریسم است. مقامهای امنیتی میگویند جماعهالاسلامیه، گروهی نظامی وابسته به شبکه القاعده، پول و آموزش گروه ابوسیاف را تامین میکند. |
عکس ۶:
|
صدای ۶:
صدای گزارشگر: خانم آریو گفته که پس از این حملههای مرگبار موضع سرسختانه او متزلزل نخواهد شد. در مجموعه شمار کشتهها به ۱۱ نفر رسیده است. تیم پزشکی در این سه شهر در حال جمع کردن قطعات بدن آسیبدیدگان و همچنین درمان آنهاست. |
غکس ۷:
|
صدای ۷:
ترجمه حرفهای یک شاهد عینی: «توی یک اتوبوس دیگر بودم که سه تا در داشت عقبش. یعنی داشتم سوار اتوبوس میشدم که ناگهان اتوبوس بغلی منفجر شد.
شاهد دوم: «فقط یادم میآید صدای خیلی بلندی آمد و همه چیز به هوا رفت پشت سرمان و بعد من از هوش رفتم.» |
عکس ۸:
|
صدای ۸:
صدای گزارشگر: با این همه نیروهای نظامی فیلیپین میتوانند میندانااو را از کانونهای مقاومت پاک کنند؛ البته باید خیلی مراقب باشند؛ چون این کارشان نیز از طرف آمریکا زیر نظر است. کشوری که خودش در جبههای دیگر علیه القاعده میجنگد. جیک لینچ- فیلیپین. |
نسخه ۲: روزنامهنگاری صلح
عکس ۱:
|
صدای ۱:
صدای گزارشگر: یک ولنتاین غمانگیز برای فیلیپینیها. بمبگذاران در پایتخت فیلیپین به خانه عشاقی که منتظر بازگشت عزیزشان بودند، حمله کردند. به دو شهر داوااو[۲] و ژنرال سانتوس نیز حمله شده است. تیمهای پزشکی به درمان مجروحان پرداختهاند و تعداد کشتهها به ۱۱ نفر افزایش یافته است.
|
عکس ۲:
|
صدای ۲:
ترجمه حرفهای یک شاهد عینی: «چیزی که یادم میآد اینه که صدای بلند انفجار بود و خیلی چیزها پرت و پراکنده شد. همینو یادمه. بعدش از هوش رفتم» |
عکس ۳:
|
صدای ۳:
صدای گزارشگر: گروهی موسوم به ابوسیاف مسئولیت این حمله را برعهده گرفته و گفته که این حمله انتقام غیرنظامیانی است که به دلیل حمله نظامی به جنوب فیلیپین کشته شدند. انبوهی از کنشگران حقوق بشر و گروههای مخالف، از نظامیان خواستند تا ضمن عقبنشینی، ادعاهای مربوط به این آزار و اذیتها را مورد بررسی قرار دهند. |
عکس ۴
|
صدای ۴:
صدای گزارشگر: ریچارد بولن در بیمارستان خوابیده جایی که دکترها در حال تلاش برای کار روی دست راست او هستند؛ میگوید سه نفر از اعضای خانوادهاش در حمله عمدی نیروهای نظامی کشته شدهاند. در جزیره میندانااو، جنوب فیلیپین. |
عکس ۵:
|
صدای ۵:
گزارشگر خلاصهای از نظر بولن را بعد از مکثی کوتاه برای شنیدن صدای او: «بدون هیچ انگیزه و دلیلی به ما شلیک کردند.» او به من میگوید: «تونستم قیافه بعضیهایشان را ببینم و با خودم گفتم که این قیافهها را در دادگاه قانونی هم خواهم دید». |
عکس ۶:
|
صدای ۶:
صدای گزارشگر: سربازانی که او را زخمی کردند با دوربین صحبت نمیکنند. بیانیه ارتش نیز میگوید که بولنها «تروریستهای کمونیست» بودند؛ چیزی که خانواده بولن آن را تکذیب میکند. |
غکس ۷:
|
صدای ۷:
آنابل مکگلدریک رو به دوربین: پلیس هشدار داده که تجهیزات و امکانات شهری همچون ایستگاههای اتوبوس و پارکهای داخل شهر ممکن است مورد حمله قرار گیرد. سخنگوی گلوریا آریو، رئیسجمهوری فیلیپین گفته که خانم آریو از جنگ علیه تروریسم منحرف نمیشود. اما مردم فیلیپین در پایتخت و میندانااو در چرخهای از خشونت گرفتار شدند که در آن هر قساوتی میتواند کام هر دو طرف این درگیری را تلختر کند. |
عکس ۸:
|
صدای ۸:
صدای گزارشگر: خانم آریو در آستانه مذاکره با جداییطلبان اسلامی در میندانااوست. اما برخی تحلیلگران اینجا میگویند که سرکوب و تندخویی در اظهارنظرها زمینه درستی را برای صلح فراهم نمیکند. آنابلمکگلدریک- فیلیپین |
تفسیر این دو گزارش:
در نوع پوشش روزنامهنگاری جنگ، بمبگذاری در قالب «دسیسهای تروریستی» نمایش داده میشود. شبیه همان نوع پوششی که روزنامههای جریان اصلی مانیل انجام دادند. آنجایی هم که از «جداییطلبان اسلامگرا» میگوید دارد درباره توطئه مسلمان مینویسد. نشانهاش هم در مصاحبه با سفیر آمریکا پیداست که مدعی است میندانااو تبدیل به «قبله جدید[۳]» تروریسم شده است.
خشونت برای خودش دلیلی دارد؛ در اینجا این خشونت پیش آمده ناشی از انتقامگیری است. در پاسخ به حمله نظامیان فیلیپینی به جنوب کشور. این در حالی است که در این شکل روزنامهنگاری جنگ، بافتار و زمینه این ماجرا نشان داده نشده و نمیگوییم که چه شرایطی منجر به عمل خشونتآمیز برخی دیگر از افراد شده است. وقتی که قصه را جوری روایت میکنیم که انگار داریم میگوییم «این به آن در[۴]»، باید به این پرسش پاسخ دهیم که کدام طرف دعوا را شروع کرده؟
وقتی ماجرا با رویکرد روزنامهنگاری صلح و در زمینهای وسیعتر بررسی میشود، پردهها کنار میرود. آنجا که از ماجرای خانواده بولن میگوییم و معلوم میشود که چهطور داریم از چارچوب «جنگ سراسری علیه تروریسم» استفاده میکنیم تا این اتفاق را هم به جنگ علیه تروریسم ربط دهیم و در همان چارچوب بررسی کنیم. این همان چارچوبی است که بسیاری دیگر از رسانههای دنیا برای پوشش اتفاقها در نظر میگیرند. بدین ترتیب پس از افزایش سطح هیجان مخاطبان میتوانیم استفاده از خشونت علیه شهروندان را با این چارچوببندی توجیه کنیم. در شیوه شماره یک (روزنامهنگاری جنگ) از کنار رفتار نیروهای نظامی فیلیپینی میگذریم؛ البته با حسن تعبیر «تمیز کردن کانونهای مقاومت». این کار هم در چارچوب نقض حقوق بشر صورتبندی شده است؛ یعنی گویی این نیروهای نظامی برای جلوگیری از نقض حقوق بشر به آن منطقه حمله کردهاند.
مشکل چیست؟ راهحل چیست؟
در شیوه یا نمونه شماره یک، تروریستها مشکلسازند. پس سرزنش میشوند. راهحل هم معلوم است. همانطور که در تصاویر ارائه شده گزارش میبینیم راهحل تشدید اقدامات نظامی برای حذف، خنثیسازی و مجازات تروریستهاست. ما در وهله اول با هیچ توضیح دیگری مواجه نیستیم که چرا با همین تروریستها همدلیهایی وجود دارد و از آنها حمایت میشود. این طور که از ظواهر امر پیداست هیچ چاره دیگری هم برای پایان دادن به خشونتها وجود ندارد و فقط باید آنها را سر جایشان نشاند. اصلا شرایط روزنامهنگاری جنگ بهگونهای است که منازعهها را غیرشفاف و گنگ نشان میدهد.
در مقاله نسخه دوم، دستکم درک این درگیری به عنوان یک مسئله مهم و مشترک است که تمامی مردم آن ناحیه را دربرمیگیرد و شکل واکنش آنان را تعیین میکند. در اینجا شاهد نوعی خشونت ساختاری هستیم. یعنی میبینیم که ارتش در برخورد با غیرنظامیان مصونیت دارد و جوابگو نیست. با این حال با رویکرد روزنامهنگاری صلح این کشمکش با شفافیت بیشتری به نمایش در آمده و بازیگران اصلی این برخوردها نمایانترند.
همچنین در اینجا میبینیم هم ریچارد بولن راهحل قانونی ارائه میکند و هم مردم و تظاهرکنندگان از راهحلهای سیاسی و مذاکره میگویند. از میان این راهحلها باید خود مخاطبان به این نتیجه برسند که مناقشه پیش رو راهحلی جز خشنتر شدن درگیریها دارد. از طرف دیگر باید توجه کرد که راهحل ارائه شده باید به شکل برد-برد پیش برود وگرنه یکی از طرفین به دنبال فرصت برای جبران خونین این ضرر در معامله خواهد رفت.
[۱] Joseph Mussomeli
[۲] Davao
[۳] new Mecca
[۴] tit-for-tat