مراسم بزرگداشت دکتر ساعی استاد برجسته علوم سیاسی برگزار شد
بازدیدها: 938
آیین نکوداشت اندیشمند فرزانه استاد «احمد ساعی» از اساتید برجسته علوم سیاسی در حالی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد که شماری از عالمان این حوزه در آن حضور داشتند و ویژگی های اخلاقی و علمی او را ستودند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا (و در ادامه گزارش ایبنا و ایپسان)، سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی عصر روز چهارشنبه (۱۵ اسفندماه) میزبان جمع کثیری از اساتید و دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور به ویژه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود تا در مراسم بزرگداشت یکی از اساتید برجسته علوم سیاسی کشور شرکت کنند؛ مراسمی که در آن بیش از ۱۰نفر از شاگردان و همکاران دکتر ساعی به بیان ابعادی از زندگی او پرداختند.
در این گزارش نگاهی می اندازیم به مهمترین مباحث مطرح شده از سوی اساتید سخنران که عبارت بودند از دکتر «حسین عبده تبریزی»، «قدیر نصری»، «الهه ابوالحسنی»، «یوسف مولایی»، «علیرضا سلطانی»، «ابراهیم متقی»، «مجتبی مقصودی»، «پریچهر شاهسوند»، «ابوالفضل دلاوری»، «صادق زیبا کلام» و «فائزه هاشمی رفسنجانی».
** ساعی تعصب دینی، نژادی و عقیدتی ندارد
از نگاه عبده تبریزی، ساعی شخصیتی وفادار به مردم و سرزمین ایران و انسانی سازنده است. او ساعی را فردی فروتن و افتاده می بیند که با تجربیات خود زندگی می کند.
این استاد اقتصاد دانشگاه معتقد است که ساعی انسان پیچیده ای نیست و راستگویی و صداقت از مهمترین ویژگی های او به شمار می رود. از طرفی مهربانی بی حد و حصر وی ریشه در رنجی دارد که او در دوره ی زندگی کشیده است. بنابراین ساعی نمی خواست مردم نیز همان سختی و رنج را تحمل کنند.
عبده تبریزی، ساعی را «معلم ناخرسند» لقب داد که ناملایمتی ها را در قلب خود نگه می دارد و با زبان و لحن مهربان با دیگران سخن می گوید. عشق به انسان مظهر اوست و بدون نفرت و با عشق روی زمین قدم می زند. احترام عمیقی به همه دارد و چون انسانند قابل ستایش و احترامند.
البته به اعتقاد این استاد دانشگاه، انسان گرایی ساعی رو به آینده دارد اما به معنی پشت کردن به گذشته نیست. ساعی تعصب دینی، نژادی و عقیدتی نداشته و تقدس را جزئی از جامعه بشریت می داند؛ تنها وقتی صحبت از ایران به میان می آید تعصب او خود را نشان می دهد. به همین دلیل او در خارج از وطن دوام نیاورد. همچنین ساعی به ندرت دست به داوری می زد به ویژه داوری های بی پروا دور از شخصیت اوست.
** ساعی نماد یک در معادله ۱+۵ است
قدیر نصری عنوان سخنرانی خود را ۱+۵ گذاشت و گفت که ۷۶ تن از اساتید حوزه سیاست را دسته بندی کرده و حاصل این مطالعه را ۱+۵ نهاده است که آن یک، احمد ساعی است.
وی در توضیح پنج گروه دیگر نیز افزود: دسته ای از این پنج گروه، افردی بسیار تنبل، بیحال و سهل انگار هستند، برای این گروه باید احساس تاسف کرد اما نه به این دلیل که او نمی فهمد بلکه به این علت که او نمی داند دانشجویان می فهمند.
نصری دسته دوم را استادان مایوس نامید که هیاتشان نه علمی بلکه حاصل یاس و پژمردگی است. دسته دیگر در تقسیم بندی این استاد دانشگاه، استادان نورس، شیک، آکنده از امید و شیدای فلسفه غرب، اسلام، یونان، ایران و پیش از آن هستند؛ آنهایی که به کمک رانت یا شانس به یکباره استاد شدند.
دسته بعدی استاد کارمندها هستند. این دسته افرادی پر تلاشند گرچه نمی دانند که بیهوده می کوشند در درس های گوناگون از دولت در اسلام گرفته تا آینده پژوهی در سیاست، هرگز نگاه و سخن تلخی از اینان صادر نمی شود، مریدان بسیاری از پست مارکسیست ها تا گیاهخواران دارند. اینان مریدان فراوانی دارند که گمان می کنند کار نیکو کردن از پر کردن است.
از نگاه نصری، دسته ای که ساعی در آن قرار دارد، فردی که به تدریس اندک اما عمیق قناعت می کند. در نگاه این طیف، دانشجو همچون دانه های شانه با یکدیگر برابرند. این دسته همچون سقراط اندوه این را دارند که خود نادانند و هیچ نمی دانند و مدام و بی هیاهو به دنبال یادگیری هستند.
** مهمترین ویژگی ساعی بی طرفی اوست
دکتر «الهه ابوالحسنی» شاگرد دکتر ساعی درباره تجربه تحصیل زیر نظر استاد ساعی اظهار داشت که سال ۱۳۶۷ اولین واحد درسی را در زمینه مسائل جهان سوم، امپریالیسم و… با این استاد برجسته گذرانده و در ادامه سال های تحصیل نیز پایان نامه خود را نیز با استاد ساعی به فرجام رسانده است.
وی با بیان اینکه در آن زمان دانشجویان شانس بهره بردن از دانش بهترین اساتید همچون ساعی را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی داشتند، افزود: این استاد فرهیخته شخصیتی بسیار آرام، عمیق و سالم داشت و در آرامش و مهربانی استادی بی نظیر بود.
ابوالحسنی درباره شخصیت و منش ساعی اظهار داشت که وی نه تنها در کلاس بلکه در ساعات غیر درسی نیز بهترین راهنما بوده و همیشه دوست و همراه دانشجویان بود. وی با بیان اینکه بزرگواری این استاد دانشگاه را می توان از جنبه های مختلف بررسی کرد، مهمترین ویژگی ساعی را بی طرفی او دانست و افزود: ساعی همواره بی طرفانه و بدون جانبداری قضاوت می کرد.
ابوالحسنی از موضوع نفت، این ماده گرانبهایی که همه با آن چشم دارند به عنوان بزرگترین دغدغه ساعی نام برد. به گفته وی ساعی در بیشتر نوشته های خود به این مساله تاکید می کرد تا جایی که همواره در تزهای ارشد و دکتری و نوشتن کتاب ها به این مساله توجه داشت.
** ساعی «مدنیت» را به من آموخت
یوسف مولایی از اساتید حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی سخنرانی خود را با بیان خاطره ای از چگونگی آشنایی با ساعی شروع کرد و درباره ویژگی های رفتاری وی گفت: ساعی به دلیل روحیه ایران دوستی که داشت شرایط سخت آن زمان را تحمل کرد اما به فکر مهاجرت نیفتاد. مولایی آثار علمی فراوان این استاد برجسته را گواهی بر توانایی های علمی وی دانست.
مولایی «مدنی بودن» را از جمله مهمترین آموزه هایی دانست که در کنار ساعی به آن رسیده بود. وی افزود: مدنی بودن به معنی اینکه در زندگی اجتماعی، سیاسی و … چه کسی «حق» است. «مدنیت» یعنی حق مداری، اعتقاد و احترام به حق و حقوق دیگران.
وی همچنین در توصیف دیگر ویژگی های این استاد فرهیخته به وطن پرستی و دغدغه آبادانی و توسعه ایران، رعایت اعتدال در امور، مبارزی پیگیر و آرمان گرایی (برای توسعه کشور و حتی جهان سوم و رفاه تمامی انسان ها) اشاره کرد.
** باید ساعی را «پدر مطالعات اقتصاد سیاسی ایران» نامید
علیرضا سلطانی از شاگردان دهه ۷۰ استاد ساعی، تلطیف محیط دانشگاه در آن زمان برای دانشجویان را از جمله ویژگی های بارز ساعی دانست و عنوان کرد: یکی از ویژگی های هر معلمی هدایت و راهنمایی دانش آموزان و وادار کردن آنان به تفکر و اندیشیدن بود که این استاد توانست به خوبی این وظیفه را ادا کند.
وی همچنین اظهار کرد که ساعی آنچنان با علاقه و جدیت به مباحث جهان سوم می پرداخت که بسیاری از دانشجویان را به این مبحث علاقه مند ساخت. به گفته وی باید ساعی را «پدر مطالعات اقتصاد سیاسی ایران» نامید.
** ساعی در سه محیط برساخته شد
ابراهیم متقی سخنرانی خود را با طرح این سوال که دکترساعی کجا برساخته شد و آغاز کرد و در پاسخ به این پرسش عنوان کرد: وی برساخته شده در سه مکان است خانواده، ایران و دانشکده حقوق و علوم سیاسی.
وی ادامه داد که خانواده به عنوان نخستین محیط پرورشی، رفتار ساعی را شکل داد؛ زندگی او که در کنار دشواری ها از عنصر صمیمیت سرشار بود بر رفتار وی نیز تاثیرگذاشت. از طرفی، ساعی متعلق به ایران است، در این کشور شگفته و موفق شده است. بنابراین با همه سختی ها و شادی ها به ایران تعلق دارد. و در نهایت ساعی متعلق به دانشکده حقوق و علوم سیاسی است؛ وی همواره در کنار اساتیدی بود که برای دانشجویان هم اسطوره و هم خاطره بوده اند.
** ساعی دغدغه های عدالتخواهانه و رفع تبعیض دارد
مجتبی مقصودی از دیگر اساتید علوم سیاسی حاضر در نشست، خود را به عنوان دومین ورودی های دانشگاه پس از انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۳ معرفی کرد که در آن زمان از شاگردهای ساعی بوده است.
وی علاوه بر بیان منش و ویژگی های شخصیتی ساعی به بیان چند وجه متفاوت این استاد برجسته پرداخت. وجه سیاسی استاد که به گفته وی به اندیشه های «چپ نو» گرایش داشت و همواره دغدغه های عدالتخواهانه و رفع تبعیض را داشت.
مقصودی از ویژگی «سکولار» ساعی به عنوان دومین وجه یاد کرد. همچنین تعلقات ایران گرایانه و ملی گرایانه ساعی را سومین آیتم دانست و تاکید کرد با وجود اینکه ساعی آذری اصیل است اما تعلقات و هویت ملی دارد. مقصودی از ساعی به عنوان «استاد چپ گرای ملی» یاد کرد
مقصودی در تشریح آخرین وجه از ویژگی های استاد ساعی گفت که وی همواره دغده توسعه ایران را دارد و بر این باور است که کشورمان باید از این وضعیت نابسامان عبور کند.
** نقدی بر بازنشستگی پیش از موعد
صادق زیبا کلام که با ساعی در گراتس اتریش آشنا شده بود، «شفقت» و «مهربانی» را از ویژگی های شخصیتی او دانست و از لحاظ سیاسی نیز او را فردی معرفی کرد که در آن زمان از طرفداران مصدق بود و نسبت به حزب توده بغض و کینه داشت.
او اما به بحث بازنشستگی پیش از موعد برخی اساتید دانشگاه ها از جمله شخص ساعی پرداخت و با نقد این سیاست گفت «هنر دولت بازنشستگی اجباری است.» او سپس با اشاره به «فائزه هاشمی» گفت که «اکبر هاشمی رفسنجانی» یک پسر بیشتر نداشت و آن هم فائزه هاشمی است؛ به این ترتیب شخصا از او برای ادامه سخنرانی دعوت کرد در حالی که نام فائزه هاشمی در فهرست سخنرانان نبود.
** مدرک گرایی آفت امروز ایران است
فائزه هاشمی رفسنجانی با حمایت از برگزاری چنین بزرگداشت ها و نکوداشت ها اظهار داشت: افراد بزرگ کسانی هستند که در این فرازو فرودهای تاریخی همچون دکتر ساعی روش و منش آنها تغییر نمی کند. وی در ادامه افزود: مشکل امروز کشور ما سوء مدیریت است و زمانی که انتخاب و عملکرد آنان را کنار هم قرار می دهیم این موضوع آشکارتر می شود.
وی مدرک گرایی را زیر سوال برد و از آن به عنوان آفت امروز کشور یاد کرد. به گفته وی، افراد با سمت های بالا برای اخذ مدرک و نمره وارد دانشگاه می شوند. او در نهایت تواضع، سعه صدر، بزرگ دیدن دانشجو، اعتقاد و عمل به اصول انسانی، نداشتن تنفر و کینه، زمان سنجی، حساسیت و داشتن نگاه همه جانبه بجای تک بعدی نگری را از ویژگی های برجسته ساعی دانست.
** ساعی متعلق به ایران است
پریچهر شاهسوند استاد جامعه شناسی سیاسی ابتدا در پاسخ به سخنان متقی که گفت ساعی متعلق به دانشگاه تهران است با نگاهی انتقادی پاسخ داد و تاکید کرد که ساعی متعلق به ایران است. شاهسوند نیز در بیان شخصیت های ساعی به مواردی همچون بشردوست، متواضع، فداکار، فهیم، باسواد، تحلیلگری واقع گرا اشاره کرد.
ابوالفضل دلاوری استاد علوم سیاسی نیز از دیگر سخنرانان بود که ساعی را فردی با اخلاق، شفیق، حامی و دلسوز معرفی و تاکید کرد که باید این سرمایه های اجتماعی و انسانی را پاس داشت در غیر این صورت خسران بیشتری نصیب کشور خواهد شد.
ساعی متولد ۱۳۱۷ شهر «خوی» از توابع آذربایجان غربی است و تحصیلات دبستان و متوسطه را به ترتیب در دبستان سعدی و دبیرستان خسروی همان شهر گذراند. در سال ۱۳۳۸ دیپلم تجربی را اخذ کرد و به تهران آمد. حدود یک سال به آموختن زبان آلمانی پرداخت و در آزمون اعزام به خارج قبول شده و بالاخره در تابستان سال ۱۳۴۰ عازم مونیخ شد.
ساعی در رشته کشاورزی در دانشگاه مونیخ پذیرفته شد ولی به علت گرایش به علوم سیاسی، در نهایت به اتریش رفت و در دانشگاه «گراتس» واقع در شهر گراتس در همان رشته دلخواه مشغول به تحصیل شد و تا سال ۱۳۵۰ یعنی سال اخذ مدرک دکترایش در همین دانشگاه درس خواند.
او در سال ۱۳۴۵تحصیل در مقطع کارشناسی علوم سیاسی را شروع کرد با پایان نامه ای تحت عنوان «بحران نفت و چگونگی حل آن» و سال ها بعد از جریان ملی شدن صنعت نفت در اوایل دهه۱۳۳۰ به این نتیجه رسید که نفت ایران در آن مقطع باید به دست حکومت ملی دکتر مصدق ملی شود. بنابراین تز دکترای او هم در مورد «نقش قدرت های بزرگ در سقوط دولت دکتر محمد مصدق» نام گرفت.
از ساعی کتب و مقالات متعددی به یادگار مانده که حتی آنها بخشی از منابع کنکور به شمار می روند. کتاب هایی تحت عناوین «درآمدی بر مسائل سیاسی جهان سوم»، «اقتصاد سیاسی بین الملل»، «نظریه های امپریالیسم»، «مسائل اقتصادی سیاسی جهان سوم»، «نظریه های توسعه» و «نظریات متعارض توسعه» و غیره.
متقی: حقایق تاریخی را وارونه نکنیم/ ساعی در کنار اسطوره و خاطره رشد کرد
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)– ماهرخ ابراهیمپور: همه آمده بودند، همه کسانی که با ساعی آشنا بودند، اصلاحطلب، اصولگرا، چپ، راست و خلاصه هر کسی که به نوعی با ساعی آشنا بود، در آئین نکوداشتش حضور داشت. از ابراهیم متقی، اصولگرا تا صادق زیباکلام اصلاحطلب، از محمدیگرگانی که به دلیل کسالت از سخنرانی پوزش خواست تا احمد زیدآبادی، از قاسم شعلهسعدی تا موی سپیدان و پیشکسوتان دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران و همه کسانی که استاد و دانشجوی حوزه علوم سیاسی بودند، چهارشنبه ۱۵ اسفندماه در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی گرد آمدند تا استاد ۸۰ ساله علوم سیاسی را ارج نهند و بزرگ بشمارند.
در پوستر برنامه فهرستی از سخنرانان ردیف شده بود، اما برنامه گاهی طبق فهرست و گاهی نیز خارج از فهرست مهمانی را برای برشمردن خصایل ساعی فراخواندند؛ حسین عبدهتبریزی، یوسف مولایی، دکتر ابراهیم متقی، صادق زیباکلام، دکتر قدیر نصری، فائزه هاشمی و چند تن دیگر.
روبسپیرهای دیروز، اصلاحطلبان امروز
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران به تعلق داشتن ساعی به آذربایجان(خوی)، ایران و دانشکده حقوق و علوم سیاسی اشاره کرد و گفت: ساعی برخاسته از سه مکان خانواده، ایران و دانشکده است. در خانواده به عنوان نخستین محیط پرورش پیدا کرد و به نوعی رفتار ساعی شکل گرفت، از سوی دیگر در ایران بزرگ و شکوفا شد و حس وطندوستی در عین تعلق به زادگاهش در شخصیتش ریشه دوانید، یعنی ملیگرایی در عین توجه به قومیت. در نهایت ساعی متعلق به دانشکده حقوق و علوم سیاسی است، وی همواره در کنار استادانی بوده که برای دانشجویان هم اسطوره و هم خاطره بودند.
وی با مقایسه انقلاب ایران با انقلاب فرانسه افزود: اما نکته دیگر آن است که چه دورانهایی را سپری کردیم، تمام آن چهار مرحلهای که کرین برینتون در «کالبدشکافی چهار انقلاب» مطرح میکند، سپری کردیم، چون یک انقلاب شکل گرفت. انقلاب واقعی که خشونتش از انقلاب فرانسه کمتر بود. از سویی دوران ترمیدور انقلاب ما از انقلاب فرانسه بسیار زودتر روی داد، به چه دلیل؟ به علت آن فضای اجتماعی که به نوعی وجود دارد. در این دوران، دوره تلاطم دهه ۶۰ را داشتیم. انگار فراموش کردیم که چه اتفاقاتی رخ داد. خیلی ایدهآلیست شدیم و بسیار دوست داریم حرفهای روشنفکری بزنیم!
استاد دانشگاه تهران با نگاهی به شرایط ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد: شاید سخنان من برایتان تازگی داشته باشد که در یک جمع استادان دانشگاه دورهای از اتفاقات کشور را بازخوانی کنیم. از سویی دانشکده حقوق سال ۵۷، ۵۸، ۵۹، ۶۰ صحنه اردوکشی بود و ۶۰ گروه سیاسی وجود داشت. انقلاب میآید و تلاطم شکل میگیرد و رادیکالیسم به وجود میآید و هر نیروی میانهرویی که میخواهد حرف بزند، حذف میشود. امروز بازرگان، تکریم میشود، همان کسانی تکریم میکنند که در آن مقطع زمانی علیه بازرگان بودند. کسانی که سال ۵۷، ۵۸، ۵۹ علیه مصدق سخن میگفتند.
ابراهیم متقی با انتقاد از وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی گفت: چرا میخواهیم تاریخ را به شکل دیگری تفسیر کنیم؟ چرا نمیخواهیم واقعیت خودمان را درک بکنیم؟ کشور پرتلاطم و دوران رادیکالها، دوران روبسپیر! دورانی که دانتونها را با گیوتین نابود کردند! دورانی که خود روبسپیر این وضعیت را پیدا کرد. اما روبپسپیرهای ایران، امروز اصلاحطلب هستند! جامعه پرتلاطمی که در آن امید ایجاد شده است؟ این امید و تحول ناشی از چیست؟ ناشی از آن فرهنگی است که در عمق اجتماعی ایران وجود دارد که میتواند این دگرگونی را به راحتی به وجود بیاورد.
مهربانی ساعی ریشه در رنج
حسین عبده تبریزی: ساعی سراسر امید و مهربانی است و یکپارچه تکریم نسبت به انسانهاست، برای من ساعی مظهر مهربانی و احترام به انسان است و مهربانیاش مرزی نمیشناسد، پیر، جوان، آشنا یا غریبه، بیسواد یا کمسواد، زندانی یا زندانبان، ایرانی یا فرنگی، مهربانی متکی بر نفس انسانیت، مهربانی عمیق به انسان داده نمیشود، منبع این مهربانی بیحد ساعی به نوعی بشر از کجاست؟ به گمانم ریشه این مهربانی در رنجی است که ساعی یک عمر کشیده است.
وی افزود: رنجی که همدم ساعی در سالهای حیاتش بوده، آنچنان با وی همخانه شده که نمیخواهد دیگران رنجی که او کشیده، تجربه کنند. ساعی از مردم توقع کامل بودن ندارد، آنانرا آنگونه که هستند، دوست دارد، برای همین معلم ناخرسند، همه دلتنگیها را در قلبش نگاه میدارد و از زبانش جز سخن شیرین و بیان مهربانی کمتری مطلبی به بیرون درز میکند، اوج مهربانیاش آنجاست که حوصله میکند و حتی دروغهای ما را به تفسیر میشنود. با این همه ناملایمات و دشواریها در سطح کره خاکی، به گمان ساعی انسان تنها اولین لایه از ظرفیتها و استعدادهای خود را کاویده است.
استاد دانشگاه ادامه داد: انسان در بیان مطلق آن، نژاد و DNA اصیل ساعی است و عشق به انسان مذهب اوست، بیشک ساعی معتقد به قول انیشتن است که ما نمیتوانیم از بشریت ناامید شویم. چون خود انسان هستیم. احساس وظیفه او به مطلق انسان است که جایی برای دشمنی و نفرت در قلب و ذهن او باقی نمیگذارد. فارغ از این که چه از دستش برمیآید، ساعی، مسئولیتی اجتماعی در مقابل تمامی انسانها برعهده میگیرد. انسان مهربانی چون او در پی آن نیست که موجودیتی از خود نشان دهد در پی آن است که نشان دهد انسان مخاطبش چه قدر قدرتمند است.
کم گوی و گزیده گوی
قدیر نصری، یکی دیگران از استادان دانشگاه در توصیف ساعی با مطلبی به عنوان«۱+۵ » با تقسیم استادان دانشگاه به پنج دسته گفت: یک دسته بیحال و سهلانگارند و برای دانشجو نکته یا اندوخته ای به معنای واقعی ندارند و با پر کردن کلاس و گذراندن وقت زمان را سپری میکنند، فارغ از آنکه دانشجو تفاوت استاد عالم و غیرعالم را خوب می فهمد. دسته دیگر استادانی هستند که از چهره آنها یاس میبارد و در کلاس حاضر غایبند و این دسته نیز کلاس درسشان ثمر چندانی به همراه ندارد. اکا گروه دیگر، استادان شیک و نورس و تازه نفس و دل در گروه فلسفه یونان، ایران پیش از اسلام دارند و به کمک رانت و ژن خوب به کرسی استادی رسیدند.
وی افزود: شمار دیگری از استادان، استاد کارمندها هستند، این گروه افرادی تلاشگرند، اگرچه بیهوده زحمت میکشند و دروس متفاوتی از اسلام تا فلسفه غرب و آینده پژوهی در سیاست را تدریس میکنند، سخن تندی از آنها شنیده نمیشود. طرفداران بسیاری از هر قشر دارند از مارکسیتها تا گیاهخواران و این تنوع در مریدان را «نشانه کار نیکو از پر کردن است،» میپندارند.
استاد دانشگاه با برشمردن ساعی در عنوان در دسته ۵ +۱ اظهار کرد: ساعی جزو گروه ۱ است + ۵، دستهای که به تدریس کم اما عمیق اکتفا میکند و در نگاهش دانشجو همچون دندانههای شانه با یکدیگر برابرند. استادی که همچو سقراط اندوهش این است که خود نادان است و هیچ نمیداند و مدام و بدون هیاهو به دنبال یادگیری است.
رنج، ساعی را به مهاجرت وا نداشت
یوسف مولایی، استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران در ادامه این نکوداشت بیان کرد: ساعی در ایران ماند و دشورایهای بسیاری را تحمل کرد، چون ایران را از صمیم قلب دوست داشت، شرایط دشواری بر او گذشت اما تحمل کرد و هیچگاه دم از مهاجرت نزد. استادی که حقش تحمل این همه دشواری و ناملایمات نبود.
وی افزود: ساعی دانشجویان بسیاری را تربیت کرد و در میان به همه آن دانشجویان، بیش از همه درس انسان بودن و دوست داشتن انسانیت را تکرار کرد. استادی که آثار معتددش حکایت از تواناییهای عملیاش دارد.
استاد حقوق دانشگاه تهران ادامه داد: بودن در کنار ساعی به من مدنیت را آموخت، اگرچه تا پیش از آن مدنیت را میدانستم و آموخته بودم اما در کنار استادی چون ساعی، آنرا لمس کردم، مدنیتی که در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی تشخیص بدهی چه کسی حق است. حق یعنی احترام به حقوق دیگران و این احترام به حق دیگران در مدنیت ممکن بود. حقی که به دین و مذهب فرد خلاصه نمیشود و انسان فارغ از مذهب و دین و رنگ و نژاد از آن برخوردار میشود.
مولایی گفت: البته در کنار استاد ساعی بانوی مهربان ایران دوستی است که از ایرانیان به ایران بیشتر عشق می ورزد و در شرایط دشوار نیز حاضر به ترک ایران نشد. همسر ایراندوستی که در کنار ساعی ناملایمات و دشواریهای بسیاری را تحمل کرد و هنوز هم مهربان و پرامید در کنار ساعی ایستاده است در وطنی که بیش از فرانسه به آن احساس تعلق میکند.
زوایه داشتن ساعی با تودهایها
صادق زیباکلام از دیگر سخنرانان نکوداشت ساعی بود، وی با اشاره به نحوه آشناییاش با ساعی گفت: در گراتس اتریش با ساعی آشنا شدم و بعدها برای آموختن تاریخ معاصر ایران به منزلش میرفتم، ساعی که جوانی شیفته فرهنگ و تاریخ ایران بود، از دوستداران پیراحمدآباد بود و تعلق خاطر خاصی به جبهه ملی داشت. همچنین از فعالان کنفدراسیون در گراتس بود و به شدت با تودهایها زاویه داشت.
وی افزود: ساعی بعد از پایان تحصیل به ایران بازگشت و مورد آزار ساواک قرار گرفت. پس از انقلاب نیز در حقش ناملایماتی روا شد که ناروا بود و در خور استاد مهربان و وطندوست و علمدوستی چون ساعی نبود. با وجود همه دشواریهایی که بر ساعی رفت، در کشور ماند و صبورانه با ناملایمات کنار آمد و به تدریس در دانشگاه پرداخت و دانشجویان ممتاز بسیاری را تربیت کرد و تحویل جامعه داد، استادی که درسش توام با ایراندوستی و انساندوستی و احترام به دانشجویان بود.
مولف «ما چگونه، ما شدیم» ادامه داد: همسر استاد ساعی در سخنانی تشکر کردند از دولت که جشن نکوداشت استاد را برپا کردند، باید بگویم که این جشن دولتی نیست و از سوی انجمنی غیردولتی به عبارتی ملت برگزار شده است.
پدیده مذموم مدرکگرایی
فائزه هاشمی که در فهرست سخنرانان نبود، نیز در سخنانی به نکاتی درباره شخصیت ساعی پرداخت و پس از آن مدرکگرایی در کشور را امری مذموم برشمرد و رواج این پدیده را زنگ خطری برای مدیریت کشور دانست.
همچنین در این نکوداشت همسر دکتر ساعی، مادام ساعی چند دقیقه از علاقه و عشق به ایران گفت و ناملایماتی که همسرش را آزرد اما باز هم در ایران ماند. در ادامه قطعات موسیقی سنتی به افتخار احمد ساعی و همسر ایراندوستش نواخته شد. همچنین از سوی انجمن علوم سیاسی، خانه اندیشمندان، انجمن مطالعات صلح؛ انجمن سازمان ملل، دانشکده علوم سیاسی و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات هدایایی به دکتر ساعی اهدا شد و عکس دسته جمعی با حضور حاضران در سالن برای ثبت این روز گرفته شد.
سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی در مراسم تجلیل از دکتر احمد ساعی
به نام او
سلام و خیرمقدم عرض می کنم خدمت حضار گرامی. خانم ها و آقایان. اساتید ارجمند، دانش پژوهان گرانقدر، همکاران محترم!
سلام به همه عزیزانی که امروز به رسم ادب و احترام و تکریم استادی گرانقدر در این مراسم حضور بهم رساندند.
هرچند در این مختصر مجال و فرصت تجلیل و تکریم در همه ی ابعاد شخصیتی و ویژگی های علمی و سجایای اخلاقی استاد احمد ساعی وجود ندارد ولی بنده در حد وقتی که در اختیار دارم به دو بعد شخصیتی این استاد گرانمایه خواهم پرداخت:
الف: “ویژگی ها و ابعاد سیاسی استاد”:
بنده سال ها و درس های متعددی افتخار دانشجویی این استاد محترم را داشتم. این سابقه به ۳۴ سال پیش برمی گردد؛ سال ۱۳۶۳ به عنوان دومین سری دانشجویان به دانشگاه ها پس از انقلاب فرهنگی به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران وارد شدیم و درس هایی از جمله درس مسائل سیاسی – اقتصادی کشورهای جهان سوم تا امپریالیسم را با ایشان گذراندیم. با چنین تلمذ و آشنایی، در بعد سیاسی ایشان با چند تعلق عمده شناخته می شود:
۱- تعلقات فکری به “اندیشه های چپ”، به ویژه “چپ نو” و گرایش به اردوگاه “سوسیالیسم دمکراتیک”، “سوسیالیسم انسانگرا”، “سوسیالیسم اخلاق گرا” است که تجلی آن در در سوسیالیسم اروپایی و از طریق نهاد پارلمان، آموزش و ترویج برابری و عدالت انسانی، توزیع عادلانه مواهب و امکانات آموزشی (عدالت توزیعی)، رفع تبعیض و ستم و به ویژه ستم مضاعف به اقلیت های دینی، زنان، رفع فساد، تبعیض، بیکاری…. است.
بخشی از تولید، ترجمه، آموزش و توزیع ادبیات چپ دمکراتیک عدالت محور در میان دانشجویان علوم سیاسی محصول تلاش های نظری این استاد در فضاهای گفتمانی و در کلاس ها و سرسراهای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. از طرح بحث از سمیر امین تا پل باران، والرشتاین، پل سوئیزی، گوندر فرانک و مکتب وابستگی و نظریات مرکز- پیرامون
دومین ویژگی سیاسی استاد:
سکولار بودگی در منش، روش و مناسبات اجتماعی است. راه حل اداره بهینه کشور در اداره سکولار و فارغ از تبعیض کشور ارزیابی نموده است و تساهل و مدارا و گفتگو میان نیروهای مختلف سیاسی- اجتماعی، دینی، مذهبی و قومی را توصیه می نمودند.
سومین ویژگی سیاسی استاد:
تعلقات “ایرانگرایانه و ملی” است که ایشان را در زمره “نیروهای ملی میانه رو” قرار داده است. در عین اینکه چیزی از تعلقات آذری ایشان کم نکرد و این نشان داد که هویت آذری منافاتی با هویت ملی ندارد و امکان تجمیع، همزیستی، هم نشینی و هم آوایی دو هویت قومی و ملی وجود دارد؛ بلکه به یک معنا این دو هویت مکمل و مقوم هم هستند. از این منظر دکتر ساعی، مظهر یک آذری ایرانگرا با گرایشات چپ نو هستند.
چهارمین ویژگی سیاسی: تعلق خاطر به توسعه… توسعه ایران یکی از مهمترین دغدغه، هدف و آرمان فکری دکتر ساعی بوده که تجلی خود را در دروس توسعه ای ایشان تبلور یافت.
ب: ویژگی های دکتر ساعی در مقام استادی و معلمی است.
در این قسمت سخنم را با طرح چند پرسش آغاز می کنم. بطور اصولی ویژگی های یک استاد و معلم خوب چه باید باشد؟
تسلط بر درس داشته و خوب تدریس کند.
به دانشجو انگیزه بدهد و تشویق نماید.
از دانشجوی خود همچون فرزندش حمایت کند. دانشجوی خود را هدایت و راهنمایی کند.
معلم اخلاق و نظم باشد.
دانشجوی خود را بزرگ نموده و در بالاترین مراتب و مناصب بخواهد که همه این ویژگی های حسنه بصورت یکجا در این استاد فرهیخته وجود دارد.
نقل قولی از “فردریش نیچه” هست که بسیار معروف است و آن اینکه: ” بدترین پاداش یک آموزگار آن است که شاگردانش تا ابد شاگرد باقی بمانند و بزرگ نشوند.”
حال آنکه دانشجویان آقای دکتر ساعی علاوه بر ارادت ابدی، در سایه سار این استاد بزرگ رشد و نمو پیدا کردند، پر و بال کشیدند و گشودند و پرواز آموختند؛ چنانکه در حوزه مختلف صاحب نام و نام آور شدند و خوش درخشیدند.
در خاتمه با آرزوی سلامتی و ادامه علم آموزی از محضر استاد، سخنم را خاتمه می بخشم.
ایام بکام!
مجتبی مقصودی
خانه اندیشمندان علوم انسانی
۱۵ اسفند ۱۳۹۷