گزارشی از کارگاه شبیهسازی گزارشگری صلح
بازدیدها: 123
صلح را به ابزار جنگ تبدیل نکنیم
آشنایی با کلیات آداب و رسوم و فرهنگ هر مقصدی برای گزارشگر صلح ضروری است
شهروند| روزنامهنگاری صلح یعنی زمانی که یک خبرنگار یا گزارشگر در آرایشی نظامی قرار میگیرد بداند تفنگ باید سر پایین باشد، یعنی آماده شلیک نیست و قرار نیست جنگی سربگیرد؛ همین نکته به ظاهر باعث میشود رویکرد یک گزارش به کلی زیرورو شود و جنگی که قرار نیست دربگیرد، بهواسطه فضاسازی رسانهای اتفاق بیفتد. کافی است گشتی ساده در رسانههای این روزهای جهان بزنیم و دریابیم که اولویت فعالیتهای رسانهها روایت جنگها و درگیریهای جهان است. شوربختانه دیر زمانی است که هنر محوری رسانههای امروز جهان کوبیدن بر طبل اختلافات، کشمکشها و تعارضات شده است و اولویت ارزش خبری وسایل ارتباط جمعی اعم از رسانههای رسمی و غیررسمی پرداختن به شکافها، ستیزهجوییها و اختلافها است. همین نگاه هم روزنامه نگاری صلح را به حاشیه رانده است.
موزه صلح تهران با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران، چهارشنبه گذشته کارگاهی با موضوع شبیهسازی گزارشگری صلح برگزار کرد تا به علاقهمندان رسانهای در موضوع صلح و فعالان و داوطلبان صلح اصول مهم گزارشگری صلح را یادآور شود. حامد شفیعی، روزنامهنگار و عضو هیأت مدیره انجمن گزارشگران صلح یکی از مدرسان این کارگاه بود. او با بیان اینکه نباید بگذاریم روزنامهنگاری صلح ما را به سمت جنگستیزی بکشاند، با توجه به المانها در روایت جنگ و درگیری تأکید میکند: «در موضوع بحرانهای انسانی و جنگها و درگیریها توجه به المانها بسیار مهم است و همین المانها هستند که مسیر بازگویی عادلانه رویداد را برای گزارشگر روشن میکنند.» این روزنامهنگار به تجربه حضورش در منطقه مرزی بنگلادش درسال ٩۶ همزمان با بحران مسلمانان میانمار اشاره میکند: «پوشش مسلمانان و بوداییها در جاهایی بسیار شبیه به هم بود؛ مردمی بودند که به ظاهر همه شبیه هم بودند و اما گره لباس و لنگهایشان یا رنگ پوشش کمی متفاوت بود و همین نکتهها میتوانست هر غریبه ناآشنا با شرایط را به غلط بیندازد، بهویژه زمانی که موضوع به کشتار مسلمانان و ظلم علیه آنها برمیگشت. آشنایی با کلیات آداب و رسوم و فرهنگ هر مقصدی برای گزارشگر صلح ضروری است. شما وقتی به افغانستان میروید باید بدانید که تبعه این کشور افغانی نیست بلکه باید آنها را افغانستانی خطاب کنید؛ افغانی واحد پول آنهاست.»
یوهان گالتونگ، نظریهپرداز شهیر آمریکایی که با دیدگاههای انتقادی، جهان غرب را به چالش کشیده، با طرح «روزنامهنگاری صلح» تلاش کرد دنیا را از روزنامهنگاری جنگ که بشریت را به گروگان گرفته است، نجات دهد. البته او خوب میدانست وجود شکافهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هیچگاه فرصت حاشیهنشینی را به روزنامهنگاری کشمکش و تضاد نمیدهد.مجید تهرانیان، نظریهپرداز برجسته ایرانی در تبیین روزنامهنگاری صلح میگوید: «نوعی روزنامهنگاری است که با جستوجوی زمینههای مشترک به جای تفکیک جوامع انسانی، آنها را وحدت و انسجام میبخشد، مناقشات را از کانالهای خشونتآمیزشان به اشکال سازنده تبدیل میکند.» روزنامهنگاری ستیز درصدد برجسته کردن خصومت، کینه و تشدید مناقشات بوده و روزنامهنگاری صلح درصدد تقویت احترام و درک متقابل و تفاهم بینالمللی است و با گشودن درهای صلح و دوستی راه را بر هر گونه ستیز و درگیری سد میکند.
شفیعی با تأکید بر اهمیت توجه به تعصبات و اعتقادات مردم یا طرفهای درگیر در گزارشگری صلح میگوید: «خبرنگار صلح باید دقت کند کجاست و برای چه مینویسد. اعتماد به منابع خبری برای این خبرنگار بسیار مهم است و اگر از بین برود او دست و پایش در روایت حقیقت بسته میشود. ما در مواجهه با افراد باید بدانیم آنها دارای چه تفکراتی هستند و چه حرفهایی را نباید نزد آنها زد.»
تصویری که رسانهها از جهان واقعیت نشان میدهند نوعی وارونگی برای مخاطب دارد و رسالت روزنامهنگار صلح شکستن این وارونگی است. این واقعیتی انکارناپذیر است که جهان کنونی پر از آشوب بوده، اما روزنامهنگاری صلح تلاش میکند بهجای نفرت، تفرقه، دشمنی، عداوت و کینهتوزی؛ بذر محبت، صلح و دوستی را بکارد. شفیعی معتقد است، طبیعی است که نگاه و سیاست رسانه در عملکرد خبرنگار دخیل میشود، اما این سیاست نباید منجر به نادیده گرفتن اولویتهای رسالت او در روایت جنگ و صلح شود. من بهعنوان خبرنگار مستقل به منطقه هرات افغانستان رفته بودم و پیش از سفر مطالعهای داشتم تا با قومیتهای ولایت افغانستان، آداب و رسوم کلی و ابنیه تاریخی تخریب شده و وضع داعش و طالبان در این منطقه آشنا شوم. بدون اطلاعات اولیه نباید به منطقهای وارد شوید. چراکه بیگدار به آب زدن مساوی با از دست دادن جان خود یا به خطر انداختن دیگران است. همان اتفاقی که شاهدش بودم و برای یک خبرنگار عراقی افتاد؛ او با کُردهای سوریه وارد بحثهای قومیتی شد و زمانی که در تیررس نیروهای داعش قرار گرفت کُردها درحالیکه میتوانستند به او هشدار ندادند و او نهایتا کشته شد.
اخلاق حرفهای رسانهای موضوع دیگری است که شفیعی به آن تأکید میکند: «هرچند منفعتجوییهای اقتصادی و سیاسی این رفتارها را به حاشیه کشانده است. وقتی میخواهیم روایتگر صلح باشیم باید بدانیم چگونه اعتماد نظامیان و مردم محلی را جلب کنیم و در میان ماجراجوییهایمان دقت داشته باشیم. به علاوه باید حقوق و قوانین صلح و حقوق بینالمللی بشردوستانه را بدانیم و با کنوانسیونها و نهادهای دخیل مثل جمعیتهای هلالاحمر و صلیبسرخ آشنایی نسبی داشته باشیم.»
این روزنامهنگار در عین حال تأکید میکند: «ما هرچه قدر مستقل هم باشیم باید دقت کنیم که تابع یک نظام سیاسی هستیم؛ روزنامهنگاری صلح صرفا به موضوع جنگ محدود نمیشود، محیطزیست و چالشهای مرتبط با خشکسالی هم موضوع روزنامهنگاری صلح محسوب میشوند. روزنامهنگار و خبرنگار صلح باید بیطرفی و استقلال خود را در روایت ماجرا حفظ کند و بدون نتیجهگیری واقعیت را بازگو کند. نباید اجازه دهیم صلحی که از آن مینویسیم به ابزار جنگ تبدیل شود. جهانی که هر یک از ما تجربه میکنیم ساخته و پرداخته رسانهها است و اطلاعاتی که رسانهها منتشر میکنند بازنمودی از جهان؛ این ما هستیم که با ترویج روزنامهنگاری صلح برای بشردوستی، حفاظت از محیطزیست و تحرکات نوعدوستانه، چهرهای دوستداشتنی از جهان را نشان میدهیم.»
وقتی میخواهیم روایتگر صلح باشیم باید بدانیم چگونه اعتماد نظامیان و مردم محلی را جلب کنیم و در میان ماجراجوییهایمان دقت داشته باشیم. به علاوه باید حقوق و قوانین صلح و حقوق بینالمللی بشردوستانه را بدانیم و با کنوانسیونها و نهادهای دخیل مثل جمعیتهای هلالاحمر و صلیبسرخ آشنایی نسبی داشته باشیم