گزارش نقد و معرفی کتاب «جنسیت و صلح جهانی»
بازدیدها: 98
ششمین نشست گروه کتاب صلح مورخ ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰ (ساعت ۱۷-۱۹) با همکاری مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی و مؤسسه پژوهشی انتشاراتی منشور فرهنگ صلح از طریق سامانه وبیناری دانشگاه شهید بهشتی با نقد و معرفی کتاب «جنسیت و صلح جهانی»برگزار شد.
این نشست با حضور خانمها دکتر اصلی عباسی مدیر کارگروه حقوق زنان در کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو و خانم دکتر ندا حاجی وثوق دبیر کمیته زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح بهعنوان منتقدان و خانمها مژگان دستوری و الهام دانشجو بهعنوان مترجمان کتاب و همچنین جمعی از علاقهمندان به حوزههای مطالعاتی صلح و مطالعات جنسیتی برگزار شد. طی این نشست ابتدا خانم دکتر اصلی عباسی طی سخنانی در خصوص بخشهایی از کتاب به تأثیرپذیری مضاعف زنان و دختران از ناامنی و ناصلحی در لایههای مختلف جامعه و خانواده اشاره و اضافه کردند که اساساً امنیت و صلح بدون مشارکت همه گروههای اجتماع در فضای طرد و تبعیض میر نخواهد شد؛ و با توجه غیبت چشمگیر زنان در سطوح تصمیم سازی و سیاستگذاری در زمینه صلح و نفی خشونت، تبعات نابرابری جنسیتی زیانبارتر از نابرابری اجتماعی است.
وی در بخشی دیگر از توضیحات خود اضافه کردند در دنیایی که خشونت و تبعیض و محرومیت علیه زنان امری رایج هست، عدم دسترسی به آموزش و توانمندیهای حرفهای و علمی علاوه بر ناتوانی در اداره امور فردی در نقشآفرینی در پیشبرد خانواده و جامعه نیز ناتوان هستند. در ادامه وی ۴ سؤال را از مترجمین مطرح کردند که شامل ۱- با توجه به نظرات نویسندگان کتاب چه عواملی را در زمره عمدهترین موانع طرد زنان و دختران میدانید؟ ۲- آیا میتوان چنین ادعایی را توجیه کرد که نابرابری جنسیتی زیانبارتر از نابرابری اجتماعی است؟ ۳- فعالان صلح چگونه میتوانند همراه دولت در ترویج صلح و ایجاد تغییرات مثبت به نفع زنان و رهایی از نابرابری همراهی کنند؟ ۴ – فعالان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی چگونه میتوانند برای تسهیل آموزش باکیفیت و برابر و اجرای مثمر این راهکارها نقش داشته باشند.
در ادامه خانم دکتر ندا حاجی وثوق نیز چند پرسش مطرح کردند برخی از آنها شامل: ۱- چرا در این تحقیقات از وضعیت ایران کمتر گفته شده است؟ ۲- این کتاب با توجه به پتانسیل خوبی که دارد بهتر بود با اضافه کردن مطالب مربوط به ایران به تألیف و ترجمه چاپ و منتشر میشد. ۳ – در این کتاب توضیحی داده نشده که چرا برخی کشورها سکولار میشوند و برخی دیگر همچنان به سنتهای مذهبی پایبند میمانند. ۴ – در این کتاب در خصوص تفاوت هویتسازی جنسیتی در اسلام و سایر ادیان اشارهای نشده است. ۵ –جا داشت مترجم در بخش مقدماتی کتاب به سیر مفهوم صلح هم اشاره میشد. ۶ – در بخشی از کتاب که نقطه قوت ترجمه محسوب میشود، اشاره به نقش مذهب و برخی علما است که به بازتعریف هویت انسانی زن پرداختند ولی جا داشت غیر از افرادی همچون مطهری و جوادی عاملی… به شخصیتهای پیشروتر در این زمینه هم اشارهای میشد مانند مجتهد شبستری، سروش دباغ و استاد ملکیان و …
در ادامه توسط مترجمان و ابتدا خانم دستوری به سؤالات پاسخ داده شد.
در پاسخ به پرسش شماره ۱ دکتر عباسی: حوزه سیاست و روابط بینالملل جزو آخرین حوزههای علمی بودند که چه به لحاظ نظری و چه عملی از دیدگاههای جنبش زنان متأثر شدند. بدیهی است در دنیایی که منبع قدرت مادی تعریف میشود، دو حوزه اقتصاد و سیاست به عبارتی ثروت و قدرت سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. در دوران اخیر که دانش نیز قدرت محسوب شد جنبشهای برابریخواهانه نیز پدید آمدند و کمکم اقشار حاشیهای نیز به متن وارد شدند. ازاینرو مهمترین عامل طرد و محرومیت گروههایی که بهواسطه ضعف قدرت مادی (ثروت و قدرت سیاسی) به حاشیه رانده شدند، ناآگاهی و توسعهنیافتگی فرهنگی است که بهنوبه خود در مشارکت آنها در نقشآفرینی برای صلح امنیت نیز تأثیرگذار است.
سؤال ۲: ازآنجاکه اولین جامعهای که افراد در سن کودکی و یادگیری تجربه میکنند خانواده است و وقتی در این سنین نابرابری جنسیتی را بر مبنای تفاوت میآموزند این نابرابر الگویی برای تبعیض در برابر سایر تفاوتها خواهد شد. درواقع منطق تبعیض بر اساس تفاوت جنسی به سایر تفاوتها نیز سرایت میکند و بهمرور این تفاوتها به تفاوت زبانی، قومی، ملی و حتی تفاوت جایگاه شغلی و سیاسی گسترشیافته و تبعیض گسترش مییابد.
۳- این سؤال چند وجه دارد ابتدا اینکه باید پرسید آیا دولتی ارادهای برای حل مسئله نابرابری و بیعدالتی دارد یا خیر؟ نکته دوم این است که اساساً دولتها برای دیدن مسائل به آن شیوهای که مردم تجربه میکنند محدودیت دارند چون آنها دنیا را در چارچوب انتزاعیات بروکراسی رسمی میبینند که تفاوت زیادی با تجربه تودهها دارد؛ و اگر دولتی ارتباط خود را با بدنه مردم قطع کند خود را از منبع خرد جمعی محروم کرده و درنتیجه عملاً قادر به حل مسائل مردم نخواهد بود. از سوی دیگر مسئولان و افراد در مسند قدرت عمیقاً تحت تأثیر اقتضائات و انتظارات نقش سیاسی و تصدیگری خویش هستند که همین امر آنها را نسبت به نیاز و دیدگاه مردمی دور میسازد. درنتیجه موضوع بهرهگیری از خرد جمعی برای دولتها امری حیاتی و سرنوشتساز است که باید راهکاری برای شنیدن صدای مردم به شیوه مؤثر اندیشیده شود؛ اما مردم چگونه میتوانند این نقش را بهطور مؤثر ایفا کنند؟ در وهله اول هر فردی باید در سیاستورزی شخصی و فرهنگ فردی خود نسبت به بیعدالتی و نابرابری هشیارانه و آگاهانه عمل کند. سپس نهادسازی در این زمینه بسیار مهم است. در جوامعی که صدای مردم بهسختی به گوش دولتهایشان میرسد باید این صدا را قوت و قدرت بخشید از طریق ۱- جمعی کردن صدا ۲- افزایش قدرت اقناع-۳ خشونتپرهیزی و احترامآمیزی ۴- صراحت و وضوح ۵- توجه به حل مسئله و ارائه راهحل- اصولیترین شیوه برای این هدف راههای سازمانی، تشکیلاتی و اقدامات گروهی است در قالب گروههای محلی، حلقههای دوستی و مذهبی و بهویژه سازمانهای مدنی است.
۴- متأسفانه آموزش رسمی کشور کودکی جامعه خود را با صرفاً آموزش علوم و مشاغل اشغال میکند بیآنکه به آنها توانمندی و مهارت زندگی کردن بیاموزد. در وهله نخست آموزش این توانمندی باید یک مطالبه عمومی از نهادهای آموزش رسمی باشد. در وهله نخست در چنین جامعهای هر فردی باید مسئولیت توانمندی خویش و فرزندان خویش را بر عهده بگیرد و این مهارتها را بیاموزد تا توسعه فرهنگ شخصی افراد مقدمهای برای توسعه فرهنگ اجتماعی شود. با این شیوه افراد در هر نقش اجتماعی که دارند این فرهنگ را توسعه بخشند. بدیهی است متصدیان فرهنگ و هنر از امکانات مضاعف برخوردارند که تأثیرگذاری مضاعفی نیز خواهند داشت. آنچه در سیاست کلان یک جامعه رخ میدهد الگویی مشابه الگوهای خرد دارد.
در پاسخ به سؤالات دکتر حاج وثوق نیز گفته شد:
سؤال ۱- این تحقیق چشمانداز جهانی داشته نه ملی ازاینرو جزئیات کمتری در خصوص ایران دارد.
سؤال ۲- با توجه به ضعف دانش صلح در ایران و فقر ادبیات و همچنین فقدان دادهای مرتبط امکان تحقیقی چنین مفصل برای مترجم وجود نداشته مگر در سالهای آتی مراکز تحقیقاتی با صرف بودجههای متناسب این امکان را فراهم کنند.
سؤال ۳- سؤال پژوهشی کتاب تأثیر اسلام بر نوع نظام سیاسی است و پرسش مذکور جزو سؤالات محققین نبوده است.
سؤال ۴- در مقدمه توضیح مختصری در حد مقدمه در این خصوص مطرح شده که توضیح مفصل آن با توجه به منابع مورداشاره موجود است.
سؤال ۵- در خود کتاب تعریف مفهومی از صلح ارائه نشده اما از مفهوم صلح منفی و از منظر شاخص صلح جهانی این تحقیق انجام شده است که متن ترجمه شده کاملاً مشخص است.
سؤال ۶- علمای که در مقدمه مطرح شدند علمای دینی بودند که چنین مسیری را برای تعدیل نگاه سنتی با بحثهای کلامی پایهگذاری کردند و اشاره به آنها صرفاً جهت استیفای این مطلب بوده است و افرادی همچون سروش دباغ و استاد ملکیان در کسوت روشنفکر دینی سخن گفتند نه عالم دینی.