یادداشت صلح شماره ۹: نهضت ملی و وفاق اجتماعی
بازدیدها: 131
قرن چهاردهم هجری خورشیدی به پایان رسیده است یکی از مسائل مهمی که ذهن و ضمیر ما ایرانیان را نزدیک به دو سوم این سده درگیر کرد نهضت ملی شدن نفت است که آخرین روز اسفند، سالروز آن است. نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران به آسانی در چارچوب نظریه “مقاومت شکننده” جان فوران قابل بررسی است. به این معنا که در ایران طبقات و گروه های مختلف برای براندازی و تغییر وضع موجود با هم ائتلاف می کنند اما همانان در تاسیس و استقرار وضع مطلوب به اختلاف می افتند و بعد از مدتی نیز همین وضع تکرار می شود. همایون کاتوزیان این مساله را در قالب نظریه جامعه کوتاه مدت یا جامعه کلنگی تبیین می کند. این مساله در تئوریهای انقلاب نیز قابل تبیین است به این معنا که انقلابیون در براندازی و تغییر وضع موجود متحد و برای ایجاد وضع مطلوب دچار اختلاف و تفرق و گاه تضاد می شوند به گونه ای که به نفی یا حتی حذف یکدیگر پرداخته و گاه بر روی یکدیگر سلاح هم برمیکشند.
پیروزی و شکست این نهضت ملی درس های مهمی برای ما دارد. پرسش مهم و پرتکرار این واقعه عوامل وفاق جمعی اولیه منتج پیروزی و عوامل تفرق و پراکندگی ثانویه منجر به شکست این نهضت است. نکته مهم تکرار خود تاریخ است قرآن کریم هم از سنت پایداری سخن می گوید که وحدت موجب نیکبختی و تفرقه موجب سستی و شکست است (با الهام از آیه ۱۰۳سوره آل عمران و آیه ۴۶ سوره انفال)
عوامل وحدت بخش و وفاق آفرین اجتماعی در نهضت ملی ایمان به هدف و پایداری در آن و مهمترین عامل شکست این وفاق اجتماعی فراموش کردن هدف اصلی و درگیر شدن در منافع کوتاه مدت و بعضا شخصی بوده است. تنگ نظری ها موجب عدم پذیرش تکثر و بعدها صف آرایی هویتی شد که مرزبندی و دیگرسازی سکه رایج آن گردید و تا به امروز خوره جان مان شد. بی اعتمادی و گاه تخاصم جای مدارا، گفتگو و مسالمت را گرفت. در این فضا منافع عمومی و درازمدت بعضا قربانی منافع شخصی، جناحی و کوتاه مدت شد. و وفاق ملی مبتنی بر آشتی و همزیستی دین و ملیت جای خود را به تعریف هویتهای دو گانه و چندگانه ذهنی، جعلی و مصنوعی داد. به منظور تحکیم وفاق اجتماعی و ترمیم شکافهای مختلف موجود در جامعه نخست باید تفاوت ها را به رسمیت شناخت و با معجزه گفت و گو انتظارات و مطالبات را عقلانی و تا حد ممکن شفاف کرد. در سایه این گفت و گو ها آنچه را نمیخواهیم و چرا نمی خواهیم و آنچه را میخواهیم و چرا میخواهیم و مهمتر چگونه این خواستها را باید محقق کنیم اجماع صورت می گیرد. نخبگبان فکری وظیفه اصلی را در این اجماع سازی بر عهده دارند.
۲۸ اسفند ۱۴۰۰