خاطره پنجاهوهشتم از کتاب «خاطرات خوب»/دوستانی بهتر از آب روان
بازدیدها: 25
دو تجربه کاملاً متفاوت در دو محیط مختلف از برادران افغان در ذهن و ضمیرم جای گرفته است. تجربه اول در محیطهای آموزشی (آموزش عالی) و تجربه دیگر در محیط کارگری است. تحلیل تجربه نخست رنگ و بوی عقلانی دارد و تحلیل تجربه دوم احساسی و همدلانه هست.
در خود محیط آموزش دو تجربه متفاوت همدرسی و همکلاسی دورههای ارشد و دکتری با برادران افغان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود که کوشش و نشاطشان برای فراگیری در شرایط سخت زندگی مهاجران و از آن سختتر، وضعیت خویشان و هموطنانشان در کشور افغانستان مثالزدنی بود. برای من و برخی دیگر از همکلاسیهایم امید و کوشش آنها مایه غبطه و امیدواری برای کوشش بیشتر بود.
وقتی هم در دهه ۱۳۹۰ در دانشگاه آزاد تهرانجنوب تدریس میکردم، دانشجویان افغان در دوره کارشناسی داشتم. برخی از آنها به مقاطع بالاتر رفتند و مایه خوشحالی و ابتهاج من بودند. با یکی از آنان هنوز هم ارتباط علمی دارم و مشاورههایی در موضوعات پژوهشی مختلف میدهم و زمینه ارتباط او را با صاحبنظران ایرانی در مورد افغانستان فراهم کردم و از آن مهمتر، در مورد برخی تحولات افغانستان از او میپرسم و میآموزم.
اما در محیط کارگری در منطقه لاریجان با افغانستانیهای زیادی از سلام و علیک تا سفارش کار سروکار داشتهام. دو نکته در این تجربه همزیستانه عرض میمیکنماول شرایط سخت کار و بهویژه زیست برای آنان است. چون بسیاری از آنان در یک دهه و بهویژه نیم دهه اخیر بهصورت غیرقانونی وارد کشور شدند، امنیت و آرامش خاطر ندارند و در دامنه کوهها حتی در زمستان سرد زندگی میکنند. در چند شب سخت زمستان پارسال (۱۴۰۰) یکی دو نفر از اهالی آنها را در زیرزمین یا همکف خانههای خود با مهربانی جای دادند و برای آنها در طول سال وعدههای غذایی گرم تهیه کردند.
نکته دوم درستکاری، وجدان کاری و انضباطی بود که در برخی از آنها مشاهده کردم. یکی از آنان که سرکارگر چند نفر بود، بهقدری منضبط، قابلاعتماد، باوجدان کاری بالا و ذیفنون (کارگری ماهر، بنا، آشنا به ظرافتهای کار کشاورزی، گردوچینی از درختان بزرگ و کهنسال و…) و خلاصه دوستداشتنی هست که هروقت میبینمش، گویی دوست و قوموخویش خود را دیدهام. گاه دلم برایش تنگ میشود و ناراحت از اینکه این استعداد و درعینحال تعهد، اگر در شرایط مناسبی در کشورش بود، چه شکوفاییها که نداشت و چه خدمتها که از او برنمیآمد…