گزارشی از سومین نشست از سلسله نشستهای دیپلماسی صلح
بازدیدها: 73
نویسنده: مجید نوری کارشناس و عضو هیئت تحریریه مجله ایرانی روابط بینالملل
کمیته روابط بینالملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران سومین نشست از سلسله نشستهای دیپلماسی صلح را در تاریخ ۲۱/۰۶/۱۴۰۱ به دو صورت حضوری و غیرحضوری با شرکت استادان و دانشجویان روابط بینالملل و علاقهمندان برگزار نمود.
در این نشست دکتر حمید صالحی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئتمدیره موزه صلح تهران ـ با موضوع جایگاه صلح در نظام آموزشی کشور؛ دکتر رامتین رضایی، دبیر اجرایی کمیته روابط بینالملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران ـ با موضوع دیپلماسی صلح از منظر سنت گروسیوسی و رویکرد امنیت دستهجمعی و خانم معصومه محمدی، عضو کمیته روابط بینالملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران و دانشجوی دکترا رشته جامعهشناسی سیاسی ـ با موضوع بررسی دیپلماسی صلح در تحولات روابط بینالملل به عنوان سخنرانان نشست و دکتر امیر هوشنگ میرکوشش، استاد دانشگاه و دبیر علمی کمیته روابط بینالملل انجمن علمی مطالعات صلح ایران به عنوان مدیر نشست حضور داشتند.
دکتر رامتین رضایی به عنوان نخستین سخنران نشست با موضوع دیپلماسی صلح از منظر سنت گروسیوسی و رویکرد امنیت دستهجمعی سخنرانی خود را آغاز نمود. ایشان با اشاره به ارتباط دیپلماسی و صلح گفتند که دیپلماسی شامل کلیه فعالیتهایی است که با رویکرد صلحآمیز از هرگونه برخورد نظامی و جنگ جلوگیری میکند، به عبارت دیگر هر گونه برخورد و رفتار غیر قهرآمیز که معمولاً در مذاکره کردن تبلور پیدا میکند را دیپلماسی میگویند که شاید از یک منظر این تعریف درست به نظر برسد؛ چرا که دولتها باید مشکلات خود را از راه گفتگو حل و فصل کنند، اما در واقعیت باید به جمله فرمانده ستاد ارتش آلمان در جنگ جهانی اول اشاره نمود که گفت: «جنگ به هیچ عنوان پایان دیپلماسی نیست، بلکه ادامه دیپلماسی است به شیوه و طریقی دیگر.»
صلح الزاماً و لزوماً از طریق راههای غیر قهرآمیز محقق نخواهد شد، حداقل اگر بخواهیم از منظر واقعگرایی به قضیه نگاهی کنیم، به لحاظ تاریخی هر زمانیکه نگاه آرمانگرایانه و صلح گرایانه بر جهان حاکم شده، در کنار آن ما جنگ، بحران و ناامنی را نیز تجربه کردهایم. برای نمونه، میتوان به دوران بعد از جنگ جهانی اول به ویژه سال ۱۹۳۸ و اوضاع پس از آن اشاره نمود.
ایشان همچنین گفتند که یکی از اصلیترین عوامل بروز جنگ را میتوان محیط و ساختار نظام بینالملل دانست که در آن یک رویکرد آرمانگرایانه حاکم بر جهان است. به طور کلی در روابط بینالملل سه سنت وجود دارد:
۱-سنت هابزی(واقعگرایی): جنگ یک واقعیت و یک اصالت است و انسان گرگ انسان است، باید همیشه آماده جنگ بود.
۲-سنت کانتی(سنت آرمانگرایی): ایجاد یک سازمان بینالمللی برای جلوگیری از جنگ. این دیدگاه بعدها مبنای تشکیل جامعه ملل و سازمان ملل شد.
۳-سنت گروسیوسی: سنت گروسیوسی حد وسط میان نگاه هابزی(واقعگرایی) و سنت کانتی(آرمان گرایی) است. نظریه امنیت دستهجمعی بعدها مبنای تشکیل سازمان ملل متحد شد. در این چارچوب، زمانی که کشوری ناقص صلح و امنیت بینالمللی شود، تمامی کشورها در قالب یک امنیت دستهجمعی علیه آن کشور اقدامات لازم را براساس فصل ۶ (تحریم) و فصل ۷ ( قوه قهریه) مبذول می نمایند.
راهکارهای امنیت دستهجمعی در این رویکرد عبارتند از: حفظ صلح، دیپلماسی پیشگیرانه، صلحبانی، مذاکره، سازش، میانجیگری و غیره.
نگاه گروسیوسی: تلفیقی از نگاه واقعی گرایانه و آرامانگرایه است. دکتر رضایی همچنین گفتند که از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد نگاه صلح گرایانه بر جهان حاکم بوده که براساس آن باید همه بحرانها بدون جنگ برطرف شود که نتیجه اش ایجاد بحران گسترده همچون بحران بوسنی و بالکان، نسلکشی، جنگ منطقه قفقاز، و در حال حاضر، اوضاع یمن، سوریه، عراق افغانستان و … است و قدرتهای بزرگ تحت تأثیر این تفکر هیچ مسئولیتی را برای خود در نظر نمیگیرند. و البته دیپلماسی صلح به این معنی نیست که ما کلا قوه قهریه را کنار بگذاریم و از صلح پایدار و برگشتناپذیر سخن بگوییم.
در ادامه این نشست، دکتر حمید صالحی با موضوع جایگاه صلح در نظام آموزشی کشور سخنرانی خود را با شعر: دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت/ رخت بربندم و تا مُلک سلیمان بروم آغاز نمودند. ایشان در ابتدای سخنرانی خود به عدم تفکیک صلح اشاره نموده و گفتند: «قرار بود پس از جنگ جهانی دوم و حمله اتمی آمریکا به هیروشیما دیگر جنگی در جهان اتفاق نیفتد و این در حالی است که از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ فقط سه هفته جهان جنگ را تجربه نکرد.»
ایشان با اشاره به نظام آموزشی و تعلیم و تربیت در یاران، گفتند که یکی از ضعفهای بنیادین، عدم نهادینه شدن صلح در تعلیم و تربیت است؛ چرا که درباره صلح چیزی برای آموزش وجود ندارد.
ژاپن سامورایی و آلمان جنگجو الگوی موفق آموزش صلح هستند که پس از جنگ جهانی دوم قانونی را تصویب میکردند و یکبار برای همیشه جنگ را کنار گذاشتند و به صورت مرتب نظام آموزشی صلح را دنبال کرده اند. آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم هر دو متجاوز بودند و یکبار برای همیشه تصمیم گرفتند و صلح را انتخاب کردند و آن را در مدارس و جاهای دیگر آموزش دادند.
این در حالیست که در نظام آموزشی ایران و در تعلیم و تربیت ما صلح هنوز جایگاهی درخور ندارد. ما در زمینه صلح در تعلیم و تربیت سرمایهگذاری نکرده ایم و به همین دلیل در سیاست داخلی و خارجی ما نیز این امر بازخورد نیافته است. یکی از ضروریات جامعه امروز ما، پرداختن به صلح از راه نظام آموزشی کشور است. صلح امری درونی است و باید از کودکی و در چارچوب نظام آموزشی شروع شود.
در ادامه این نشست، سرکار خانم معصومه محمدی با موضوع بررسی دیپلماسی صلح در تحولات روابط بینالملل سخنرانی خود را آغاز کردند. ایشان درباره دیپلماسی صلح گفتند که تا جنگی نباشد، صلحی در کار نیست. به همین دلیل ما باید ببینیم به چه منظور میخواهیم صلح کنیم. در زمانی که جنگی وجود داشته باشد، ما صلح را پیادهسازی میکنیم و فنی که برای اجرای صلح استفاده میکنیم دیپلماسی صلح است. ایشان درباره صلح پایدار نیز گفتند که واقعیت امر این است که ما صلح پایدار و دائم نداریم چرا که نظام بینالملل در حال گذار است، به همین دلیل، از نسلی به نسل دیگر دچار تغیر و تحول میشوند و رهبران سیاسی ما نیز در حال تغییر و تحول هستند و با گفتمانهای متفاوت سیاست خارجه خود را اجرا میکنند و ما صلح پایداری را نمیتوانیم متصور شویم؛ ولی بهتر است بررسی کنیم و ببینیم که صلح مثبت یا پایدار در چه چیزی تعریف میشود. صلح پایدار در زندگی بدون ترس و تهدید به دور از خشونت و برابری در قبال یک قانون تعیینشده تعریف میشود. برای پیادهسازی صلح ما باید از این بابت اطمینان خاطر داشته باشیم که از آسیب در امان هستیم و این آسیب در امان ماندن از قانون و عدالتی است که در بیقانونی و بیعدالتی و یا تصمیم گیریهای سیاسی که توسط رهبران سیاسی انجام میشود است که این دسترسی به فرصتهای اقتصادی و لذت بیشتری که مردم جوامع به آن دست پیدا میکنند که به خودی خود به سمت توسعه معیشت پیش می رود.
ایشان درباره بسترسازی صلح گفتند که طبق صحبت های دکتر صالحی که اشاره داشتند صلح باید از مدارس شروع شود، باید گفت ما باید صلح را بسترسازی یا همان فرهنگسازی کنیم. ما اگر کودکانمان را با حقوق فردی و شهروندی خود آشنا کنیم و اگر هر یک از این کودکان اطلاع داشته باشند چه وظیفه ای دارند و چه حقوقی بر گردن آنهاست، این بسترسازی انجام میشود.
ما روند صلح را نمیتوانیم در کوتاه مدت و میانمدت مورد بررسی قرار دهیم بلکه باید آن را در طولانی مدت مورد بررسی قرار دهیم که مهمترین آن تقویت دموکراسی و سیاست فراگیر بین جوامع است، باید سیستم قضایی تمامی کشورها بهبود پیدا کند.
پس از بروز بحران و جنگ در نظام بینالملل ما به دنبال صلح میرویم، و این در حالی است که ما باید ببینیم بیشتر نزاعها و جنگها به خاطر چه چیزی به وجود میآیند. بیشتر نزاعها و جنگها به خاطر اختلافات گفتمانی که میان رهبران سیاسی وجود دارد پدید می آیند.
ایشان همچنین درباره منافع ملی و صلح پایدار گفتند که در نظام بینالملل اولویت حفظ منافع ملی است؛ صلحی که در آن هیچ کشوری نمیتواند با دیگران متحد باشد و نمیتواند دیگران را در منافع طولانی مدت شریک کند، نمیتواند صلح پایدار باشد. البته باید اذعان نمود که کشورهای بیطرف به دلیل عدم ضرر رساندن منافع شان به یکدیگر میتوانند در اتحادیهها با هم متحد باشند، ولی در نظام تک قطبی، دو قطبی و چند قطبی ما جنگ و صلح ناپایدار را داریم.
در پایان سومین نشست از سلسله نشستهای دیپلماسی صلح، دکتر امیر هوشنگ میرکوشش ضمن تشکر از سخنرانان و افراد شرکتکننده در نشست، از استادان و دانشجویان حاضر خواست تا پرسش های خود را مطرح نمایند.