نوروز؛ چرا تفال به حافظ؟
بازدیدها: 215
یادداشتی از دکتر محمد منصورنژاد
از سنت های زیبای ایرانی آن است که بسیاری بر سر سفره هفت سین نوروز، «دیوان حافظ» گشوده و یا برخی، ابیاتی از غزلهای «رند شیراز» می خوانند. چرا چنین کنند؟
در پاسخ اجمالی می توان به چند نکته مهم اشاره داشت:
۱٫ بلاشک، لسان هنری و شعر، جاذبه شگرف دارد، ابهام و ایهام و صنایع ادبی آدمیان را سر شوق می آورند (شاعرانگی ایرانیان هم به تعبیر مرحوم استاد «داریوش شایگان»، در جهان بی نظیر است.)؛ غذای قلب و دل، مثلا «عشق»، در شاعرانه ها همواره مطلوب است؛ و… ولی می دانیم که چنین ویژگی هایی را شاعران دیگری نیز دارند، اما یک چیز به نظرم حافظ را نزد ملت ما خاص الخاص کرده است: داشتن چشم اندازی روشن، در اوج تاریکی!
۲٫ می دانیم که حافظ در عهد پس از مغول (اوج ویرانی ایران) و تیموریان (حمله و کشتار ) عصر چندپارگی و ملوک الطوایفی این دیار می زیست. اما به جای اینکه از سرنوشت خود و کشورش نومید و خسته باشد؛ برعکس غزلخوان است و به همگان امید می بخشد و با نشاط بدنبال درانداختن «طرحی نو» است:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم (غزل ۳۷۴)
۳٫ چرا مردم فرهیخته ایران از بین این همه ادبا و شعرا، حافظ را لسان الغیب می داند و به سراغش می رود؟ چون این ملت کم سختی نکشیده و همواره از سوی دوستان نادان و دشمنان دانا، تحقیر، تضعیف و تصغیر شده است. اما آن کسی که با یک دنیا توانایی، سر زلف سخن را شانه زده و همراه آن لطافتها، می، ساغر، مطرب، امید و نشاط در بیت بیت اشعارش موج می زند، حافظ شیرازی است. از اینرو ایرانیان، آینده خود را به نگاه او گره زده و با نزدیکی به او، غم ها را از چهره ها زدوده اند و آموختند که لازم است تا همواره بایستند، پایداری کنند و ناامید نباشند و در دشوارترین حالات، خوشدلانه، به آینده های روشن بیندیشند. هر ایرانی در بدترین شرایط، دیوان خواجه ای که قرآن را با چارده روایت از بر می خواند، بگشاید و مستانه بگوید که:
خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست (غزل ۶۵)
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل، بیخ غم ز دل برکن (حافظ ، دیوان، غزل شماره ۳۸۸)
۴٫ ممکن است گفته شود آیا تجویز حافظ، به نوعی خوش خیالی و عمل¬گریزی ختم نمی شود؟ در پاسخ می توان گفت: برای انجام هر کاری دو حالت جدّی وجود دارد: انجام کار با دلمردگی و یا درست برعکس، انجام کار بانشاط؛ رند شیراز ما را به کنشی طربناک و امیدوارانه می خواند و نه بی عملی!
در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
تاج شاهی طلبی، گوهر ذاتی بنمای ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی (غزل ۴۵۸)
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
محمد منصورنژاد
عضو هیات مدیره و دبیر کمیته دین پژوهی
انجمن علمی مطالعات صلح ایران