جهان نوروزی
بازدیدها: 316
نوروز جشن باززایی است؛ زایش دوباره. مهم ترین نماد و بستر زایش، دوباره آمدن بهار و زنده شدن دوباره زمین است. در گاه شماری های باستانی دو فصل و در گاه شماری امروز چهار فصل پشت سر هم، بی وقفه می آیند و می روند.
انسان وقتی یکجانشین و کشاورز شد زندگی اش در چرخه طبیعت و تحولات زمین قرار گرفت. او از آمدن زمستان غمگین و مستاصل و از آمدن بهار خوشحال و فعال می شد.
انسان های کهن تصوری از خط سیر تاریخی نداشتند. مثال چندان گویایی نیست اما می توان گفت نشناختن زمان همانند نتوانستن شمردن بیش از پنج در کودکان است.
انسان با دین ها فهمی از تاریخ و زمان خطی پیدا کرد. به عبارت بهتر زمان دایره ای و برگردنده با زمان خطی تاریخی ترکیب شد اما اساس همان زمان اسطوره ای بود.
با رنسانس، فلسفه هگل، تولید صنعتی، یافته های باستان شناسی و عواملی دیگر انسان علم تاریخ را کشف کرد.
در این کشف بزرگ انسان خود را در نقطه ای از زمان یافت که دارای گذشته و آینده نیز هست.
توسعه، ملی گرایی، تولید ثروت، سبک شناسی در ادبیات، فلسفیدن و بسیاری امور دیگر از درک خطی زمان حاصل می شود. تا فهم کاملی از گذشته، حال و آینده در ذهن انسان مدرن وجود نداشته باشد نمی توان جهان را به صورت عقلانی مدرن فهمید.
زمان اسطوره ای به نقطه اول بازمی گردد. متناسب با زندگی کشاورزی است، اما تا زمان خطی نشود نمی توان به جامعه صنعتی و به طور طبیعی به جامعه دیجیتالی اندیشید.
تصویر زمان اسطوره ای دایره است. زمان در دایره ای بی پایان می چرخد و تا ابد ادامه دارد. بنا بر این زندگی شیوه ای آیینی دارد. انسان ها مکررا، نسل به نسل و بی وقفه کارهایی را به طور منظم در گاهان ویژه ای تکرار می کنند. در اینجا انسان نگرانیی جز گذران زندگی ندارد و پیشرفت صنعتی، تولید صنعتی انبوه، فلسفه و تاریخ ادبیات چندان معنایی ندارد.
برای معنادار کردن این مفاهیم درک خطی زمان ضروری است.
نوروز زیباترین، انسانی ترین، صلح فهمانه ترین و خیال انگیزترین و شاعرانه ترین جشن در همه جهان است. تناسب بی نظیری با زندگی کشاورزی و اسطوره های آفرینش ایرانی دارد. اما امروز، در عصر اینترنت، در کنار زمان اسطوره ای نوروز به درک خطی زمان نیز نیاز ضروری داریم. هر چند در درک و ترویج نوروز هم آش دهن سوزی نبودیم اما نمی توانیم به درک اسطوره ای زمان محدود بمانیم.
نیاز ضروری ما اکنون تحولی ژرف در اندیشه است تا قدرت و ثروت تولید کنیم و فلسفه و ادبیات را به طور بنیادین بفهمیم.
جواد رنجبر درخشیلر
شاهنامه پژوه و دبیر کمیته صلح و ادبیات، انجمن علمی مطالعات صلح إیران