نقش ارتباطات اجتماعی در گسترش صلح و دوستی / یادداشتی از رامین نصیری
بازدیدها: 480
رامین نصیری
پژوهشگر مسائل سیاسی و روابط بینالملل و دانش آموخته مطالعات منطقهای (آمریکای شمالی)، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران.
صلح فقدان ترس، نفرت و خشونت است. از نظر نویسنده، صلح عبارت است از آرامش و توانایی حفظ روابط سالم با اطرافیان؛ روابطی که در آن افراد در کنار آزادی و امنیت، به تعالی واقعی (رشد و پیشرفت مادی و معنوی) نیز برسند. در مقیاس جهانی و در روابط بین الملل، صلح به عنوان توافقی میان کشورهای گوناگون برای پایان دادن به خصومتها و گرد هم آمدن با روحیه همکاری تعریف میشود. اگرچه راههای گوناگونی برای دستیابی به صلح هست، اما معمولاً صلح با ارتباطات باز، احترام متقابل و تمایل به سازش شروع میشود. خشونت در برابر صلح قرار دارد. خشونت اغلب به عنوان متضاد صلح در نظر گرفته میشود، اما مهم است که به یاد داشته باشیم که صلح، عدم وجود خشونت نیست؛ صلح و آرامش به معنای وجود عناصر مثبتی همانند عشق، امید و شفقت است. صلح به مثابه همراهی آرامش و رفاه در زندگی انسان برای انسان است، حتی در میان هرج و مرج و جنگ و نزاع جوامع نیز گاهی وجود صلح میان انسانها احساس میشود و گاه برعکس، ممکن است جنگ و نزاعی نباشد، ولی روابط انسانها بسی دور از صلح و آرامش باشد.
از سوی دیگر لازم است بدانیم خشونت بار منفی و مخرب دارد. خشونت اغلب در رابطه با خشم، نفرت و درد است. درد آشکار و پنهان؛ دردهایی که گاه از چهره نالان افراد به راحتی میتوان درک کرد و دردهایی که شاید هیچگاه نمیتوان آن را فهمید؛ دردهای بزرگ و دردهای کوچک. انواع گوناگونی از خشونت و درد وجود دارد. یک نوع خشونت، فیزیکی است که فرد بر اثر جنگ، تروریسم، جنایت و یا حتی آزار خانگی، مورد آسیب جسمی قرار میگیرد و یا کشته میشود. دیگر نوع خشونت، نوع جنسی است که عبارت است از هر نوع عمل جنسی اجباری یا ناخواسته مانند تجاوز جنسی یا آزار و اذیت جنسی که به فرد تحمیل میشود. نوع دیگر، خشونت عاطفی است مانند زمانی که فردی مورد آزار کلامی یا روانی قرار میگیرد. پرسش آن است که کدامین نوع از خشونت از دیگر خشونتها بدتر و مخربتر است؟ پاسخ این است که خشونت همانند آرامش از معانی نسبی میباشد؛ بسته به انسانها و جوامع گوناگون، پاسخهای مختلفی میتوان داد. بستگی دارد که چه مخاطبی در چه شرایطی دچار کدام یک از انواع خشونتها باشد. اما و لیک مهم است که آرامش از برای همه مورد نیاز است. صلح و به ما هو صلح در همه ابعاد و برای همه افراد یک نیاز قطعی و فوری است.
اهمیت صلح
هزاران درگیری در طول تاریخ، در سطوح گوناگون و میان ملتها رخ داده است. هزینههای این درگیریها از نظر جان انسانی، منابع مادی و ثبات اجتماعی بسیار زیاد بوده است. در بسیاری از موارد، زمینههای بروز این درگیریها را میتوان از راه گفتگوی مسالمتآمیز و سازش حل کرد، اما عدم تفاهم و بیاعتمادی میان طرفین منجر به خشونت و نزاع جمعی شده است.
در واقع، اگر به متون و آداب دینی نگاه کنیم، خواهیم دید که همه آنها آرامش را القا میکنند. آنها تقریباً همیشه از ما میخواهند که جنگ را متوقف کنیم و تعادل را حفظ کنیم. به سخن دیگر، آنها معنایی مقدس برای صلح و آرامش متصور میشوند. جالب است که انسانها تنها پس از هزاران درگیری خشونت آمیز است که ارزش صلح را درک میکنند. باید بپذیریم برای زنده ماندن روی زمین، صلح لازم است. برای پیشرفت، صلح لازم است. برای تعالی روح و روانمان، صلح و آرامش لازم است. این صلح و آرامش شامل جلوگیری از جنگ، کاهش آلودگی محیط زیست، مدیریت بلایای طبیعی، و رسیدگی به دیگر جنبههای ناصلح زندگی است. حتی آرامش ذهنی و دوری از اضطراب و ترس و استرسهای کوچک و بزرگی که در عصر هزاره سوم همگی با آن دست به گریبانیم نیز اهمیت دارد. به راستی رابطهای مستقیم میان پیشرفت نوع بشر و افزایش استرس و اضطراب برقرار است. پس بباید که میان پیشرفت بشر و افزایش دل نگرانیها و آشوبهای ذهنی و اجتماعی و سیاسی، راههای افزایش آرامش و صلح و سازش را هموار بسازیم.
چگونگی حفظ صلح و دوستی
شاید بتوان ادعا کرد که کلید حفظ صلح، «ارتباط» است. وقتی بتوانیم به طور مؤثر با دیگران ارتباط برقرار کنیم، میتوانیم دیدگاههای آنها را بهتر درک کنیم و زمینههای مشترک را بیابیم. مهم است که هنگام برقراری ارتباط با دیگران، محترمانه و گشاده روی باشیم، حتی اگر با آنها موافق نباشیم. ما همچنین باید متمایل به سازش باشیم. این به معنای دست کشیدن از برخی خواستههایمان در راه دستیابی به توافق است. رسیدن به صلح همیشه آسان نیست و ممکن است برای حل یک درگیری زمان و کوشش فراوان لازم باشد. با اینهمه، مهم است که به یاد داشته باشیم که آرامش ارزش کوشش را دارد. این آرامش میان افراد جامعه است که منجر به برقراری آرامش میان مسئولین و سردمداران شده و در نهایت آرامش و صلح در ساحت نظام بین الملل را موجب میشود.
گسترش ارتباطات در عصر کنونی به راستی از زمینههای درک معانی و باورهای مشترک میباشد. آشنایی جوامع با یکدیگر باعث شده است تا دال و ارزش مشترک بشریت به عنوان مدلول صلح واقع گردد. گسترش ارتباطات در فضای مجازی اگر به صورت طبیعی و بدون دخالت تمایلات سیاسی و ایدئولوژیکی افراد باشد، به واقع چنین نتیجهای را شامل میشود و لیکن تصور اینکه فضای مجازی و ارتباطات انسانی به دور از دخالتها و علقه های گوناگون سیاسی و سوگیریهای تعمدانه قدرتهای بزرگ باشد، بسیار بعید و به دور از ذهن است. بنابراین شاید نیاز است تا بار دیگر به فکر ارتباطات چهره به چهره باشیم و با فرستادن سفیران صلح به اقصی نقاط جهان در پی کشف راز بزرگ دال مشترک انسانی یعنی همان ارزش والای بشریت باشیم. “و لقد کرمنا بنی آدم …” خداوند نیز به ما یادآور میشود که نوع بشر به واسطه بشر بودنش کرامت دارد و این کرامت و احترام انسانی میتواند زمینه ارتباط گیری شده و در نهایت منجر به تعامل سازنده و تعالی انسانها شده و صلح را که حلقه مفقوده بشریت در طول تاریخ بوده است، باعث شود.
در ارتباطات انسانی عنصر مشترک میان افراد کشف میشود. این اشتراکات در معانی زمینه ساز برقراری ارتباطات گسترده میان انسانها هستد. ارتباطاتی که سوء تفاهمها و سوء برداشتها را از بین میبرد و موجب میشود تا انسانها و جوامع از «من» خود دست کشیده و خود را در «ما» جمعی معنا کنند. «ما» مجموعهای از «من» های متعدد و متمایز از هم هست که «ما»ی واحد و یک دست را شکل میدهد. انسانها در کنار هم در درون این «ما» همراه با صلح و دوستی زندگی میکنند. «من» اما ستیزه جو، جاه طلب، طغیان گر و طماع است. مفاهیم زیبایی همانند ایثار و از خود گذشتگی و فداکاری نیز در «ما» متبلور میشود و لیکن «من» توانایی نمایش چنین مفاهیمی را ندارد.
ارتباطات انسانها چه در آوردگاه خرد که دانشگاهها و مجتمعهای آموزش عالی هستند و چه در عرصههای ورزشی مانند بازیهای المپیک و لیگهای جهانی، و چه در دیگر محلها، همه و همه باعث افزایش و تقویت اشتراکات شده و موجب گسترش صلح و دوستی میان جوامع میگردد. ورزش، دانش، فناوری، محصولات تجاری و کشاورزی و … همگی در خدمت تقویت فرهنگ صلح و دوستی در کوشش هستند.
در موضوع اخیر مناقشه قره باغ و بحث منازعات مرزی میان ایران و جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز باور نویسنده آن است که با گسترش ارتباطات میان دولت و ملت این سه کشور، میتوان از احتمال وقوع بحرانی ویرانگر جلوگیری کرد. هویت و فرهنگ مشترک این سه ملت در نهایت منافع ملی و منطقهای مشترکی را باعث میشود و ناامنی در این منطقه برای هر سه کشور هزینههای بسیار داشته و موجب خسارات فراوان میشود. دیپلماسی صلح منطقهای و برگزاری همایشهای منطقهای و گفت و گوهای میان این سه کشور میتواند راهکاری عملی برای جلوگیری از فاجعهای بین المللی در منطقه قفقاز جنوبی باشد. باور نویسنده این است که خشونت و جنگ به هر دلیلی که باشد، مذموم و غیر قابل قبول است و باید پیش از آنکه این اتفاق تلخ روی بدهد، از آن جلوگیری کرد.
عالی بود
بسیار عالی بود
عالی بود رامین جان