انجمن صلح و مرکز اطلاعات علمی و تحلیلی آکادمی علوم روسیه، ظرفیتی پارادیپلماتیک در همگرایی بیشتر کنشگران غیردولتی در منطقه
بازدیدها: 213
یادداشتی از مریم خالقی نژاد
مدرس دانشگاه، پژوهشگر سیاست خارجی، دبیر کمیته کتاب و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران
فعالیت های بینالمللی بازیگران غیردولتی در سال های اخیر توجه سیاسی و علمی قابل توجهی را به خود جلب کرده است. این فعالیت ها نشان دهنده ظهور پارادایم جدیدی در روابط بین الملل است که در آن مرزهای دولتی توسط بازیگران متعدد نفوذپذیر شده و الگوهای قدیمی روابط بین دولتی به چالش کشیده می شود.
حضور بازیگران غیردولتی در عرصه های گوناگون روابط میان ملتها و دولتها سبب تجدید نظر در نظریههای سنتی روابط بین الملل که تنها به بررسی نقش دولتها در روابط بین الملل میپرداختند، شده است.
مایکل کیتینگ[۱] از پژوهشگران این حوزه درباره انگیزهها، فرصتها و استراتژیهای کنشگران در حرکت به سوی بینالمللی شدن بحث میکند و این پدیده را در چارچوب پدیدههایی مانند جهانیسازی، گسترش فرهنگ، تجارت آزاد و نفوذ متقابل حوزههای عمل داخلی و بینالمللی قرار میدهد.
نظریه پردازان در این حوزه راههایی را در نظر میگیرند که کنشگران گوناگون اعم از موسسات، سازمان های مردم نهاد و دولتهای غیرمرکزی[۲] میتوانند خود را به عنوان بازیگر در عرصه بینالمللی در کنار دولتها معرفی کنند و به جذب بازیگران دیگر بپردازند. نوئه کورناگو[۳] نیز در پژوهشهای خود با ذکر نمونه هایی از اروپا، آسیا و اتحاد جماهیر شوروی پیشین، بررسی گستردهای از نقش پارادیپلماسی در تعریف مجدد امنیت ملی، به ویژه در زمینه درگیریهای قومی ارائه میدهد که شاید به همین دلیل است که پارادیپلماسی را دارای دو نقش می دانند؛ یکی در زمینه خودمختاری و دیگری در زمینه تبدیل تهدیدها به فرصتها که تا کنون بیشتر پژوهشها تاکید بر تبدیل تهدیدها به فرصتها داشته اند.
سالهای اخیر شاهد دخالت فزاینده بازیگران غیردولتی و حتی دولتهای خردتر و زیرمجموعه دولتهای فدرال در عرصه بینالمللی بودهایم (Duchacek et aI., 1988; Hocking, 1997) پدیدهای که به عنوان پارادیپلماسی شناخته میشود. پارادیپلماسی را نقش افرینی بازیگران غیردولتی در جهت اهداف سیاست خارجی و قدرت ملی و بین المللی دولتها تعریف میکنند. دلایل آن، هم در تغییرات در سطح دولت و نظام بین المللی و هم در تحولات سیاسی و اقتصادی در خود مناطق نهفته است. جهانیشدن و ظهور رژیمهای فراملی، بهویژه مناطق تجاری و فرهنگی منطقهای، تمایز میان امور داخلی و خارجی را از بین برده و به همین ترتیب، تقسیم مسئولیتها بین دولت و بازیگران غیردولتی را تغییر داده است. جهانی شدن خود دارای ابعاد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. جابهجایی آزاد سرمایه و ظهور شرکتهای چندملیتی، توانایی دولتها برای مدیریت اقتصاد ملی را از میان برده و در واقع صحبت از اقتصاد ملی را دشوارتر کرده است. البته این به معنای عدم تسلط دولت نیست؛ بلکه به معنای تغییر برخی کارکردها و محول نمودن برخی کارویژهها به کنشگران دیگر است.
پارادیپلماسی بخشی از گسترش جهان روابط بینالملل است که در آن دولتها دیگر تنها بازیگر نیستند. مناطق در کنار شرکتها، اتحادیه های کارگری، جنبشهای اجتماعی و سازمانهای فراملی مانند صلح سبز یا …. فعالیت میکنند. به همین دلیل بر این اعتقاد هستیم که کنشگران غیردولتی نیز میتوانند در راستای سیاست خارجی دولتهایشان به فعالیت و همگرایی مراکز غیردولتی و ایجاد اتاق فکرهایی در جهت همگرایی بیشتر ملتها در حوزههای گوناگون، اعم از اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و … بپردازند.
به جهت همگرایی برخی سیاستهای روسیه و ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه، به نظر میرسد کنشگران غیردولتی به ویژه کنشگران دانشگاهی نیز میتوانند با تشکیل کمیسیونهای مختلف در چارچوب قوانین دولتها اقداماتی را در میان ملتها و در حوزه فعالیت خودشان انجام داده و چه بسا آن را به حوزههای دیگر ترویج دهند. از نمونه موسساتی که میتوانند در زمینه امور فرهنگی و منطقهای فعال باشند، انجمن علمی مطالعات صلح ایران و مرکز اطلاعات علمی و تحلیلی آکادمی علوم روسیه است که اعضای هر دو مرکز از متخصصان علمی و فرهنگی هستند که با توجه به روابط مراکز در حوزه سیاسی و فرهنگی، میتوانند اقدامات مهمی را در جهت همگرایی بیشتر ملتها انجام دهند.
در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ نشستی با حضور پژوهشگران و اندیشمندان مراکز نامبرده و شماری از اندشمندان افغانستانی در دانشگاه تربیت مدرس در تهران برگزار شد. در این نشست که پیرامون مسائل متعددی درباره روابط میان ایران، افغانستان و روسیه بحث شد، پیشنهادهای متنوعی از سوی استادان ارائه گردید. با عطف به توانایی های این دو نهاد در دو کشور ایران و روسیه، به نظر میرسد کنشگران غیردولتی مانند انجمن علمی مطالعات صلح ایران و یا مراکزی مانند مرکز اطلاعات علمی و تحلیلی آکادمی علوم روسیه توانایی ایجاد کارگروه و کمیسیونی مشترک از نخبگان دو مرکز و همچنین تشکیل کارگروههای مختلف از کنشگران نخبه غیردولتی و دولتی را در سرتاسر منطقه دارند. بازیگران نامبرده به همت تواناییهای گوناگون از یکسو و از سوی دیگر به جهت وجود برخی اشتراکات در سیاستهای میان ملتها و دولتها میتوانند در کمیسیونهای متشکله به گفتگو و تبادل آرا بپردازند و در حقیقت به عنوان کنشگرانی غیردولتی به مثابه اتاق فکر برای دستگاه سیاست خارجی دو دولت و دولتهای دیگر منطقه باشند. همچنین در صورت پشتیبانی دولتهای منطقه، میتوان از توانایی اساتید و تحلیلگران دیگر کشورها نیز در جهت ارائه راهکار و پیشنهاد برای حل بحرانهای گوناگون و حتی جلوگیری از بحران و ارائه دیپلماسی پیشگیرانه استفاده نمود. برای عملی شدن نقش این کنشگران پارادیپلماتیک بی تردید نیاز به تشکیل کمیسیونی فرامرزی میان دو کشور و دیگر کشورهای منطقه میباشد. امید است که با کنشگری موسسات دغدغه مند، هر روزه شاهد افزایش بیشتر همگرایی در منطقه و ایجاد صلح بیشتر باشیم.
[۱] Michael Keating
[۲] NCGs
[۳] Noe Cornago