انجمن علمی مطالعات صلح ایران
1403برترگروه تخصصی اندیشه‌ورزان صلحنشست‌هانشست‌های علمیویژه

علی اصغر سیدآبادی: دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 19

دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت

گزارشی از سخنرانی دکتر علی اصغر سیدآبادی در همایش گفتمان صلح و دولت آینده در إیران


 

 

۴١ درصد نوجوانان ایران را به خاطر طبیعت زیبا، خوراک متنوع و گذشته باشکوه اش دوست دارند.

  نوجوان ما توانسته سهم خود را از خانواده بگیرد و حالا می خواهد سهمش از جامعه را نیز بگیرد.

علی‌اصغر سیدآبادی، پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان، در سخنرانی خود با موضوع «دهه هشتادی‌ها و صلح با طبیعت» درباره شرایط محقق‌شدن صلح توضیح داد و گفت: «صلح در شرایطی محقق می‌شود که حذف و طرد در میان نباشد. وقتی درباره دهه هشتادی‌ها صحبت می‌کنیم متوجه می‌شویم که نگاه رسمی و آکادمی، نگاه طرد است. من کلمه نوجوان را در تعدادی از پایان‌نامه‌ها و تحقیقات دانشگاهی بررسی کردم و متوجه شدم که این موضوع بیشتر از منظر روان‌شناسی، علوم تربیتی و بیولوژی مطرح شده، نه از منظر جامعه‌شناسی. در بیش از ۹۰ درصد این مقالات، نوجوانی به‌صورت یک مشکل در نظر گرفته می‌شود. نام یکی از این مقاله‌ها خنثی‌سازی نوجوانان بود که می‌توان آن را چکیده نگاه آکادمی و حکومت در ایران درنظر گرفت؛ یعنی نوجوانی به‌مثابه یک مین است که باید خنثی و مهار شود.»

او ادامه داد: «وقتی این نگاه در نظر گرفته شود، یعنی از همان ابتدا بخش بزرگی از جامعه طرد شده است. نوجوانی دوره‌ای است که ریسک‌پذیری و لذت‌طلبی در آن بالاست. در گذشته هم برای عبور از دوره کودکی به نوجوانی، مناسک گذار داشتیم که همین خطرات برای آن تعریف و کنترل می‌شد.»

سیدآبادی حضور نوجوانان در جنبش ۱۴۰۱ را واکنش  آنها به این تلقی از نسل خودشان دانست: «اگر به دهه ۶۰ برگردیم، می‌بینیم که خانواده و حکومت با هم علیه نوجوانی همدست بودند و می‌خواستند نوجوان را کنترل کنند، اما حالا خانواده ایرانی تغییر کرده است. پژوهش‌های اجتماعی و پیمایش‌ها نشان می‌دهند که خانواده ایرانی نسبت به گذشته، مدنی‌تر و دموکراتیک‌تر شده است و در خانواده صدای بچه‌ها شنیده می‌شود.»

او در ادامه از افزایش حمایتگری در خانواده‌های ایرانی هم گفت: «سال ۱۳۹۹ پیمایشی از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با همکاری یونیسف به‌نام «اینترنت وکودکان» انجام شد که نتایج آن نشان از حامی‌بودن خانواده‌های ایرانی می‌داد. این موضوع یکی از تفاوت‌های نوجوانان ایرانی با کشورهای دیگر است. در ایران وقتی یک نوجوان خانواده خود را توصیف می‎کند، با عنوان حامی، پشتیبان، مهربان، دلسوز و… از آنها یاد می‌کند. همین موضوع باعث شده  که تحولات بعد از سال  ۱۴۰۱ را الزاماً تحولات نسلی ندانیم.»

سیدآبادی ادامه داد: «نوجوان توانسته است سهم خود را در خانواده بگیرد و اثرگذار است و حالا می‌خواهد در خیابان هم صدای خود را داشته باشد و سهم خود را از خیابان و مدرسه پس بگیرد اما نهادهای رسمی، دولت و مقررات مانع آن هستند. در آموزش‌وپرورش ما هنوز معلم کسی است که در یک صندلی بالاتر قرار گرفته و تقریباً خدای کلاس است، اما حتماً دانش‌آموزان در یکی، دو سررشته از او بیشتر می‌دانند.»

او درباره پژوهشی درباره میزان علاقه نوجوانان به ایران هم گفت: «در یک پژوهش که با حضور۲۵۰ نوجوان در سراسر ایران انجام شد، ۴۱ درصد از آنها گفتند که ایران را دوست دارند، ۲۰ درصد گفتند تقریباً دوست دارند، ۸/۲ درصد با اماواگرهایی گفتند که ایران را دوست دارند و ۲۴ درصد هم گفتند که ایران را دوست ندارند.»

این پژوهشگر کودک و نوجوان درباره دلایل نوجوانانی که اعلام کردند به ایران علاقه دارند هم توضیح داد و گفت: «طبیعت ایران یکی از دلایلی است که نوجوانان به ایران علاقه دارند. در کنار آن به غذاهای خوشمزه و درنظر گرفتن ایران به‌عنوان خانه خود هم اشاره کردند. در کشورهای دیگر وقتی از نوجوانان پرسیده می‌شود که مشکل خود را ابتدا به چه کسی می‌گویند؟ پاسخ داده می‌شود که اول مشکل را با دوستان‌مان مطرح می‌کنیم، اما در ایران نوجوانان پاسخ دادند که ابتدا مشکل خود را به خانواده، بعد به خواهر و برادر و بعد به دوستان‌شان می‌گویند. گذشته و باشکوه‌بودن ایران و دانشمندان ایرانی هم از دلایلی بودند که این نوجوانان به‌عنوان دلیل علاقه خود به ایران اعلام کردند.»

سیدآبادی  توضیح داد که بخشی از دلایل علاقه نداشتن گروهی از نوجوانان به ایران، شرایطی است که امکان تغییر دارد: «مواردی مانند محدودیت و نبود آزادی، نحوه اداره کشور، انواع تبعیض‎ها، گرانی، فقر و…  بخشی از دلایل نوجوانانی بود که اعلام کردند به ایران علاقه ندارند. درمجموع دختران نوجوان نسبت به پسران نوجوان، ناراضی‌تر بودند. من از آنها پرسیدم امکان پیشرفت برای ایران قائلید؟ پاسخ دادند که این موضوع درصورتی محقق می‌شود که تغییر عمیق سیاسی، اصلاح قوانین و سیاست‌ها، آزادی پوشش و سبک زندگی و پیشرفت اقتصادی و نبود فقر رخ دهد و به محیط‌زیست توجه شود.»

سیدآبادی اضافه کرد که نوجوانان دهه هشتادی‌ بیشتر از دو نسل قبل از خود ایران را دوست دارند، اما به بخشی از آن علاقه دارند که شاید برای ما اهمیت نداشته باشد: «همیشه پایه تعریف هویت‌های ملی زبان، نژاد، خون، مذهب، فرهنگ و… است.

حالا این پرسش مطرح می‌شود که ایران را چطور باید تعریف کنیم که کسی از آن طرد نشود؟ باتوجه به گفت‌وگوهایی که با این نوجوانان انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که باید به این تعریف رسید که هرکسی در این سرزمین زندگی می‌کند، باید در این دایره در نظر گرفته شود؛ این تعریف دهه هشتادی‌ها را هم در برمی‌گیرد و هیچ تعارضی با کسی ندارد. در تمام دنیا زمانی که از نوجوانان درباره هویت آنها پرسیده می‌شود، خودشان را با هویت‌های فردی معرفی می‌کنند. نوجوانانی که با آنها گفت‌وگو کردم هم در تعریف خود از ویژگی‌های فردی استفاده کردند. ما باید خودمان را برای تعریف متکثرتری از ایران آماده کنیم که ممکن است خودمان متوجه نشویم، ولی وجود دارند.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *