انجمن علمی مطالعات صلح ایران
1403برترگروه تخصصی اندیشه‌ورزان صلحنشست‌هاویژه

سعیده سعیدی؛ گفتمان صلح و مسئله مهاجرت ایرانیان

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 42

نویسنده: سعیده سعیدی

استادیار مردم شناسی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم،

مدیر میز مهاجرت

همایش علمی-تخصصی گفتمان صلح و دولت آینده در ایران

۳ مرداد ۱۴۰۳

جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین گذرگاه­های مهاجرتی در جهان موقعیت استراتژیکی دارد چراکه در چند دهه اخیر به طور همزمان کشور مبدا، ترانزیت و مقصد میلیون­ها مهاجر بوده است. با توجه به شرایط ویژه منطقه خاورمیانه و آسیای جنوب غربی برای بسیاری از افراد مهاجرت به عنوان تجربه زیسته و استراتژی بقا است که به شکل­گیری یکی از فعال­ترین زیست بوم مهاجرتی در جهان منجر شده است.

شکل­گیری دیاسپورای چند میلیونی ایرانیان در خارج از مرزهای ملی از یکسو، حضور میلیونی اتباع غیرایرانی در کشور از سوی دیگر در کنار مهاجرت­های گسترده داخلی فرصت­ها و تهدیدهای متعددی را برای کشور به همراه داشته است که ضرورت دارد دولت جدید به­صورت ویژه موضوع مهاجرت را در دستورکار خود قرار دهد. بعد از انقلاب اسلامی مواجهه دستگاه سیاستگذار با موضوع مهاجرت با نوسانات فراوانی همراه بوده است و به نظر می­رسد سال­های زیادی طی شد تا دستگاه سیاستگذار در ایران موضوع مهاجرت و اهمیت آن را بپذیرد که مرحله مهمی در حکمرانی است چراکه گام اول در سیاست‏گذاری، تبیین مسئله است و پیش شرط آن به رسمیت شناختن مسئله.

از سوی دیگر رویکرد غالب در دستگاه سیاستگذار نگاه امدادی، امنیتی و قهری به موضوع مهاجرت بوده است. تحرک مکانی افراد و گروه­ها وضعیتی کوتاه مدت انگاشته شده که از دریچه ملاحظات امنیتی و با رویکردهای کنترلی و انضباطی صورت­بندی شده است. اگرچه مهاجرت در جهان و به ویژه در منطقه پرتنشی چون آسیای جنوب غربی و خاورمیانه سویه­های امنیتی و سیاسی بسیار پررنگی دارد اما این تمام داستان نیست و ابعاد فرهنگی، اجتماعی جابجایی­های انسانی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بی­شک سیاستگذاری منسجم و دراز مدت نیازمند توجه همزمان به تمامی ابعاد است.

شکل ۱٫ چرخه تحرک مکانی (سعیدی ۱۳۹۸)[۱]

حرکت جمعیت­های انسانی یک فرایند چندوجهی است که در ادبیات نوین مهاجرت از آن به چرخه تحرک مکانی یاد می­شود. در واقع برای داشتن نگاهی جامع به موضوع مهاجرت­های بین­المللی باید توجه داشت که اگرچه مطالعات کلاسیک نگاهی خطی به جریان تحرک مکانی داشته­اند اما امروزه فرایند مهاجرت در چرخه­ای پویا قابل تحلیل است که از سه بخش برون کوچی، مطالعات دیاسپورا و بازگشت تشکیل می­شود و حکمرانی منسجم مهاجرت می بایست به هر سه بخش توجه داشته باشد. گفتمان دولت یکی از مهمترین عوامل موثر بر پویایی و یا انقطاع در این چرخه است.

نخبگان و متخصصان به عنوان ثروت ملی هر سرزمین تاثیر مهمی در فرایند توسعه دارند و مهاجرت متخصصان به عنوان مسئله­ای اجتماعی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر پیشرفت و توسعه ملی دارد. روند رو به افزایش برون­کوچی تحصیلکردگان و متخصصان در سال­های اخیر به عنوان یکی از چالش­های عرصه سیاستگذاری قلمداد می­شود و نیازمند آسیب شناسی جامع است.

برون کوچی نیروی انسانی متخصص زمانی به آسیب تبدیل می­شود که بعد از مهاجرت امکان استفاده از دانش و مهارت نیروی انسانی آموزش دیده برای کشور مبدا وجود نداشته باشد و این تحرک مکانی جریان یک طرفه مهاجرت مستمر افراد ماهر از کشور به سمت کشورهای توسعه یافته باشد.

مدیریت و حکمرانی مهاجرت به معنای پیاده سازی و عملیاتی کردن چارچوبهای سیاستی و تقنینی توسط نهادهای متولی مهاجرت می­باشد و از ۳ رکن تشکیل می گردد: بازیگران و کنشگران، سیاستهای اجرایی و گفتمان سازی. دولت مهمترین بازیگر عرصه حکمرانی مهاجرت است چرا که به عنوان متولی تدوین و عملیاتی کردن سیاستهای کلان در این حوزه می­باشد؛ در دولتی که گفتمان صلح را در دستور کار خود قرار دهد افراد نسبت به وطن احساس تعلق دارند و برای توسعه و آبادانی آن می کوشند چه در ایران ساکن باشند و چه در فراسوی مرزها.

در سال­های اخیر چرخش مفهومی گسترده­ای در مطالعات مهاجرت­ صورت پذیرفته است که در نتیجه آن به جای داشتن نگاه بدبینانه و تقلیل­گرایانه به مقوله برون کوچی متخصصان، بر تغییر رویکرد سیاستگذاران در جهت بهره­مندی هرچه بیشتر از دانش و سرمایه مهاجران در راستای منافع ملی و بهبود وضعیت کشور مبدا تاکید شده و مهاجران به عنوان مشارکت­کنندگان در توسعه زادگاهی معرفی شده­اند. درحقیقت کشورهای مهاجرفرست، با تاکید بر بحث چرخش مغزها و استعدادها در توسعه کشورهای مبدا و با اتخاذ سیاست­های مطلوب در حوزه گردش بین­المللی متخصصان و بسط زیرساخت­های پژوهش و نوآوری به جذب استعدادهای برتر در راستای نقش آفرینی آنها در توسعه کشور مبادرت می­ورزند.

دیاسپورا در سطح بین­المللی به شیوه­های مختلفی (فعال-خاموش، سازنده-مخرب) بر کشور مبدا و مقصد تاثیر می­گذارند. شکل گیری و تقویت هویت دیاسپورایی نیازمند ارتباط (ذهنی و عینی) با کشور مبدا است؛ گفتمان دولت و نگاهی که به ایرانیان مهاجر دارد تاثیر مستقیمی بر ارتباطات فراملی­گرایانه خواهد داشت و دولتی که گفتمان صلح را دنبال می کند ظرفیت بسیار مناسبی در تقویت تعاملات فراملی­گرایانه جمعیت مهاجران ایرانی در نقاط مختلف دیاسپورا را خواهد داشت. تا زمانی که مهاجران احساس هویت جمعی نداشته باشند دیاسپورا به حالت فعال و عملیاتی در نمی­آید و از ظرفیت پارادیپلماتیک خود در فرایند دیپلماسی دیاسپورا نمی­تواند بهره جوید.

امروزه بهره مندی از دانش و مهارت نیروی انسانی به تضمین منافع ملی کشور می انجامد که نیازمند ایجاد یک فضای علمی بارور و امن برای اهل تخصص و مهارت است تا بتوانند به کشور خدمت کنند. جهانی شدن ارتباطات، رشد شتابان صنعت و گسترش وسایل ارتباط جمعی در عرصه بین­المللی و گسترش تعاملات فرهنگی میان ملت‌ها و فرهنگ‌های مختلف فرصتی را ایجاد می­نماید تا با بهره‌گیری از شبکه دیاسپورای (شامل متخصصان علمی، کارآفرینان و سرمایه‌داران) از سرمایه­های اقتصادی، علمی و فرهنگی افراد در توسعه پایدار ایران استفاده نمود. سرمایه های انسانی ارزشمندترین منابع برای تحول و پویایی و پیشرفت یک جامعه محسوب می شوند و در این میان متخصصان سکان دار حرکت­های انسانی و محرک توسعه هستند.

مهاجران ایرانی در دیاسپورا به عنوان یکی از مهمترین منابع تقویت کننده گفتمان صلح عامل مهمی در توسعه پایدار هستند که با سرمایه­های متنوع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با شکل دهی به جریان ارسال پول، تجارب، مهارت ها و دانش روز دنیا کمک بزرگی به توسعه کشور مبدا نمایند.

 این امر مستلزم همکاری جامعه مادر در پذیرش تغییرات و تجربیات مهاجران می­باشد؛ این مهم از طریق تسهیل کانال­های ارتباطی با مهاجران، تشویق مهاجران به ارتباط دوسویه موثر با کشور و همچنین بسترسازی­های مناسب در جهت جذب سرمایه­های مادی و غیرمادی مهاجران ایرانی در دیاسپورا می باشد که این مسئله نیازمند تغییر نگاه سیاستگذاران به مهاجران به عنوان مشارکت کنندگان در توسعه زادگاهی است. افزایش فرصت های آموزشی و بسترسازی های لازم در توسعه فعالیت های پژوهشی به عنوان یکی از مهمترین حوزه­های جذب و تشویق متخصصان در توسعه زادگاهی، به گسترش همکاری­های علمی بین المللی و همچنین انتقال دانش و مهارت های آکادمیک به داخل کشور می انجامد.

مهمترین پیش­ شرط بهره­مندی جمهوری اسلامی ایران از سرمایه انسانی دیاسپورا شناخت مختصات، ویژگی­ها و روایتهای مستور مهاجران ایرانی است. بی­شک ارتباط پویا، دوطرفه و سازنده دیاسپورای ایرانی با کشور مبدا به انتقال سرمایه انسانی در فرایند توسعه زادگاهی منجر خواهد شد.

[۱] سعیدی، سعیده (۱۳۹۸). بازنمایی وطن در میان­ذهنیت مهاجران: رهیافتی نظری به دیاسپورای ایرانی، فصلنامه علوم اجتماعی، دوره ۲۶، شماره ۸۷٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *