سخنرانی مهندس محمد درویش در همایش گفتمان صلح و دولت آینده ایران / گفتمان صلح و محیط زیست
بازدیدها: 47
ـ هرجا که محیط زیست از بین میرود، جنگ خشونت و نفرت میآید.
ـ در تهران مطابق گزارشی که مرکز مطالعات شهرداری منتشرکرده هر ساله ۷۰۰۰ نزاع در هر صد هزارنفر رخ می دهد.
همیشه خردمند و امیدوار/ نبیند به جز شادی از روزگار
سلام بر درود بر هم وطنان عزیزم و قدردانی میکنم از انجمن علمی مطالعات صلح ایران بابت برگزاری این گردهمایی ارزشمند که تلاش کرده است از جنبههای مختلف به موضوع صلح، این گمشده ارزشمند و این کیمیای بشریت بپردازد.
من هم تلاش می کنم از منظر تخصص خودم موضوع محیط زیست به ابعادی از موضوع صلح که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته، بپردازم. ما در شهری زندگی می کنیم که مطابق گزارشی که مرکز مطالعات شهرداری منتشرکرده هر ساله ۷۰۰۰ نزاع در هر صد هزارنفر در آن رخ می دهد؛ یعنی ما سومین شهر نزاع خیز جهان هستیم و در سومین شهر نزاع خیز جهان داریم از صلح صحبت میکنیم. چرا همچین اتفاقی دارد میافتد؟ چرا مردمان پایتخت ایران سر چهارراههای مختلف با هم گلاویز هستند؟ و متاسفانه بیش از هزار مورد از این ۷۰۰۰ مورد منجر به قتل غیر عمد و ضربات جبران ناپذیری میشود که دیههای آنچنانی دارد، خانوادههای بسیاری را درگیر کرده و حتی سازمان زندانها را در معرض ورشکستگی قرار داده است.
شما میدانید بودجه سازمان متولی محیط زیست ایران امسال با یک رشد چشمگیری روبرو بوده و به ۳.۶ همت رسیده و بودجه قوه قضاییه ما ۸۴ همت بوده است. کشوری که پولهایش به سمت تادیب آدمهای بزهکار هدایت میشود، به جای اینکه بستری فراهم شود که آدمها بزهکار نشوند، هرگز در مسیر صلح و هرگز در مسیر توسعه پایدار حرکت نمیکند. کشوری که تعداد داروخانههایش بیشتر از تعداد ورزشگاهها و باشگاههای ورزشی اش رشد پیدا میکند، تعداد سربازهایش بیشتر از تعداد معلمایش رشد پیدا میکند، در مسیر صلح و توسعه پایدار حرکت نمیکند.
حاج آقا افتخاری مدیرکل پیشگیری از جرم قوه قضاییه من را در دعوت کرد که آقای درویش برای معضل نزاع چه کار باید کرد؟ گفتم قبل از اینکه شما به من بگویی من به شما میگویم کدام چهارراهها در تهران بیشترین نزاع خیابانی را دارند. گفت مگر میدانی؟ این اطلاعات محرمانه است. گفتم من این اطلاعات را از دانشکده صدا و سیما دارم. پژوهشی که واحد صدا انجام داده میگوید در برخی از مناطق تهران مثلاً زیر پل سیدخندان، میدان شوش، برق آلستون، زیر پل فردیس کرج میزان آلودگی صوتی ۸۶ دسیبل، ۹۰ دسیبل، ۹۱ دسیبل است. حد تحمل آستانه صوتی ما ۶۰ دسیبل است. وقتی از ۶۰ دسیبل بالاتر میرود، کودکان ما دچار کند ذهنی میشوند. ما دچار ناراحتیهای گوارشی میشویم. اما بدتر از این، کم تحمل میشویم، ظرفیت تحملمان به پایان میرسد. در ماشین نشستیم در این چهارراهها با بوق و دود و دم و یکباره یک نفر هم از پشت سر دو تا بوق اضافی میزند و خودمان متوجه نیستیم که چطور قفل فرمان را درآوردیم و به استقبال همشهری خود رفتیم و ماجرایی که نباید اتفاق بیفتد، رخ می دهد.
به حاج آقا افتخاری گفتم شما برای حل این بحران دارید چه کار میکنید؟ گفت در تهران ما در چهارراه های حادثه خیز تهران، قاضی سیار گذاشتیم که قبل از اینکه اینها همدیگر را بزنند و نابود کنند و به دیه برسند، سریع بگیرند و بازداشت کنند و حکمی بزنند و جریمه و خسارت را کم کنند. گفتم موثر بوده؟ گفت نبوده چون که ما به ریشه نمیپردازیم. محیط زیست یکی از ریشههاست که ما غفلت کردهایم از پرداختن به آن. ما فکر کردیم که محیط زیست یک ماجرای فانتزی است. این یک قصهای است که بیش از نیم سده در ایران سابقه دارد و میرسد به دعوای شاملو و سهراب سپهری. وقتی سهراب شعر مشهور خود را سرود: «آب را گل نکنید، شاید این آب روان میرود پای سپیداری تا فروشوید اندوه دلی» و بعد شاملو گفت من شگفت زدهام که آمریکا دارد در ویتنام با بمب ناپالم ویت کنگ ها را نابود می کند، رژیم پهلوی جوانان را گذاشته جلوی دیوار و به گلوله می بندد و تو نگران آب خوردن یک کبوتر و سیر شدن یک سپیدار هستی.
این هجمه و اتهام همیشه متوجه فعالان محیط زیست بوده است. در سرزمینی که با مشکل معیشت روبه رو است، در سرزمینی که ما با بحرانهای عدیده تورم و بیکاری روبرو هستیم، به ما می گویند شما فعالان متخصص محیط زیست چه میگویید؟ اگر قرار باشد به حرف شما گوش بدهیم، باید صنعت و کشاورزی را تعطیل بکنیم و برگردیم به عصر حجر. ما با یک همچین اتهاماتی مواجه هستیم و هیچ وقت توجه نکردیم که الان ثروتمندترین وزارتخانه کشور ما که بالاترین میزان جذب بودجه کشور را دارد، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. امسال ۴۱۴ همت بودجه اش هست و مقایسه اش کنیم با سازمان محیط زیست که حتی ۴ همت هم نیست. سازمانی که اگر میتوانست به درستی به وظایف خودش عمل بکند، آب، خاک و هوای سالم برای ایرانیان به ارمغان بیاورد، آنوقت دیگر بخش بزرگی از هزینههای درمانی این کشور لازم به هزینه کردن نبود و شما وقتی با بچههای وزارت بهداشت صحبت میکنید، بخش معاونت پیشگیری و سلامت مینالند، معاونت اجتماعی مینالد و می گویند همه چی میرود در چاه درمان و ورود داروهای مختلف و هیچکس نمیپرسد که چرا باید وضعیت ایران ما به جایی برسد که موفقترین بیزینسها، در حوزه درمان باید شکل بگیرد.
وقتی که با چوب کمبود اعتبار، سازمانهای متولی محیط زیست و منابع طبیعی کشور را حقیر و فقیر نگه میداریم، معلوم است که باید در جاهای دیگر چند برابر این هزینهها را پس بدهیم و سلامتی را از دست بدهیم. شاید برایتان عجیب باشد که ما فقط برای درمان دیابت چرب، سکتههای قلبی و فشار خون نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان در سال هزینه میدهیم؛ بیماریهایی که ناشی از کم تحرکی است و یکی از عمدهترین دلایل آن این است که مبلمان شهری ما به شکلی است که به جز استفاده از خودروی شخصی، در اغلب موارد راه دیگری برای تردد نداریم. ما مسیرهای جذابی برای پیاده راه برای استفاده از دوچرخه طراحی نکردیم.
من الان از کمیته تعیین رئیس سازمان محیط زیست میآیم و یکی از اعضایش بودم. اولین پیامکی که برای رئیس جلسه میاید این است که اینجایی که برای برگزاری جلسات تعیین کمیته رئیس سازمان محیط زیست گذاشته اید، جای پارک دارد؟ آنهایی که قرار است رئیس سازمان محیط زیست کشور را معرفی بکنند هم نمیتوانند به شکلی روزگار خودشان را مدیریت بکنند که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده بکنند، از دوچرخه استفاده بکنند، پیاده یک مسیره هایی را بیایند.
شما اگر بروید به دیزباد بالا در فاصله میان نیشابور و مشهد، در ورودی این روستا نوشته شده که زمین را نکو و پاکدار. در دیزباد بالا کسی درختان بلند قد را قطع نمیکند. این یک معاهده ۱۰ مادهای است. چرا؟ به خاطر اینکه باورشان بر این است که در درختان بلند قد، پرندهها احساس امنیت میکنند. چرا انقدر دوست دارند پرندهها احساس امنیت بکنند؟ چون پرندهها کرم خراط گردو و گیلاس را کنترل میکنند و دیگر نیازی نیست که از سم استفاده بکنند. پرندهها در مسیری که پرواز میکنند، وقتی فضلههاشان روی زمین میریزد، حاصل خیزی خاک را زیاد میکنند و نیاز نیست که از کودهای شیمیایی استفاده کنند و وقتی در محیطهای تالابی میریزد، غذایی میشود برای ماهیها و درآمد صیادی را افزایش میدهد و نغمه های شورانگیزشان حال مردم دیزباد بالا را خوب میکند. در دیزباد بالا هر سال به بهترین لبخند جایزه میدهند. وقتی قشنگ میخندی نه فقط حال خودت، بلکه حال کسانی که تو را میبینند را هم خوب میکنی. دیزباد بالا به یک مقصد گردشگری تبدیل شده است. وقتی وارد میشوی ۱۵ هزار تومان از شما میگیرند و یک کیسه زباله می دهند و می گویند اگر کیسه را پر شده به ما تحویل بدهی، ۱۵ هزار تومان را به همراه یک بسته کلوچه به شما برمی گردانیم. دیزباد از ۱۳۲۵ مدرسه دارد و در این مدارس درس محیط زیست و زبان انگلیسی به بچه ها داده می شده است. در دیزباد بالا ۸۶ سال است که قتلی اتفاق نیفتاده است. ۸۶ سال پیش یک مسافری که عبور میکرده و این اتفاق را رقم زده. شاید باورتان نشود ولی در برکهها و استخرهای دیزباد بالا همه جا یک تیکه چوب انداختند توی برکه ها تا وقتی که یک پرنده، یک پروانه، یک زنبور میخواهد آب بخورد، غرق نشود.
آنها هم ملت ایران هستند و وظیفه انجمن مطالعات صلح ایران، وظیفه شما فرهیختگان این است که اینها را بزرگ کنید. چگونه است در چنین فرهنگی که فردوسی عزیز میگوید همیشه خردمندِ امیدوار/ نبیند به جز شادی از روزگار، در پایتختش ۷۰۰۰ نزاع در هر ۱۰۰ هزار نفر رخ میدهد و شهردارش میشود آدمی مانند علیرضا زاکانی که افتخارش این است که ۳۰۰ پارک در شهری که میزان سرانه فضای سبزش ۱۶ متر است و نسبت به ۲۵ متر استاندارد خیلی راه داریم، قطع میکند که مسجد درست کند. اینهاست که به هم ربط پیدا میکند که کیفیت زندگی را ارتقا بدهیم. هر جایی که محیط زیست خوب بوده، هر جایی که ما تلاش کردیم که محیط زیست را ارتقا بدهیم، یعنی رقابت برای تامین آب، غذا و خاک را کاهش بدهیم، حال مردم در آن منطقه خوب بوده و اتفاقاً صلح و مدارا و مودت ارتقا پیدا کرده است.
یک جایی در ایران عزیز هست در هیچ جای دیگری از آسیا و احتمالاً در جهان پیدا نمی شود. ۴۱۱ سال است که در آنجا قتلی اتفاق نیفتاده است؛ جایی در دامنههای شاهان کوه بین استانهای چهارمحال و بختیاری و لرستان و اصفهان؛ بام ایران در ارتفاع ۲۵۵۰ متر، فریدونشهر اصفهان. ما آنجا زیباترین آبشارهای ایران را داریم مثل پشندگان مثل پونهزار. اینجا متراکمترین رویشگاه جنگلی بلوط را داریم. ما آنجا ۱۵۰ نوع پرنده داریم. طبیعت به روی مردمش لبخند میزند و مردم آن لبخند را جواب میدهند. قویترین، دوست داشتنی ترین و سلحشورترین سازمان های مردم نهاد ما اهل فریدون شهر اصفهان هستند. کسانی که مخالف طرحهای انتقال آب به ضرر ظاهرا استان خود عمل میکند، اما وقتی وارد خانه هاشان میشوید، دست کم یک ردیف از دیوارهای خانههاشان پر از کتاب است. در فریدون شهر اصفهان فارس، ترک، لر، ارمنی و گرجی کنار هم زندگی میکنند اما یاد گرفتند که با هم گفتگو بکنند.
ما باید فریدون شهر اصفهان را معرفی بکنیم اگر که به دنبال آرمان جهانی عاری از خشونت هستیم و به این ترتیب بگوییم که فرهنگ ایرانی چه بوده و چه باید باشد. این کاری است که ما باید انجام بدهیم. یک بانوی عشایر در آن منطقه دیدم که به زحمت برای خودش یک گالن آب را برده بود تا ظرف و لباسهایش را بشوید. خیلی تعجب کردم و رفتم جلو و سلام کردم؛ در منطقه پشندگان. گفتم چرا انقدر به خودت زحمت میدهی، اینجا پر از رودخانه است، پر از چشمه است، چرا انقدر سختی میکشید؟ خانم بلافاصله گفت آقای مهندس من همینقدر آب برای رفع نیازم و شستشوی لباسهایم و ظروف کافیست. من دارم از جایی برای شما میگویم که بالاترین سرانه آبی ایران را دارد و میانگین ریزشهای آسمانی اش بالای ۱۰۰ میلیمتر بوده ولی چنین مردمی دارد. به قول سهراب، آب را میفهمند. مردمانی که سهراب میگوید گاوهاشان شیرافشان باد. به نظر من آنها فرزندان سزاوار سهراب سپهری هستند که در بالادست زندگی می کنند و به حرمت پایین دست آب را گل نمیکنند.
و ما در بالا چه کار کردیم؟ ما در بالادست کاری کردیم که تالاب گاو خونی در پایین دست نابود شد و گونه های گوناگون حیوانی و گیاهی از میان رفتند. ما در بالادست کاری کردیم با زدن سد ملاصدرا سیوند که مهمترین تالاب مرکزی ایران، بختگان و کنجان نابود شده است. ما در بالادست کاری کردیم که هورالعظیم، هورالحمار، هورالهویزه و شادگان در معرض نابودی قرار گرفته، چشمههای تولید گرد و خاک را افتاده است. ما با سد کرخه که افتخار صنعت مهندسی ماست و بزرگترین سدمان است، کاری کردیم که هموطنان ما در سوسنگرد و در بستان می گویند این سد نامش کرخه نیست، سد عرب کش است!
برای اینکه ما فقط منافع خودمان را دیدیم که چگونه کاری کنیم که هزینه استخراج نفت از میدان آزادگان ۲۰ درصد کم شود و پول کمتری به چینیها بدهیم تا برایمان نفت بیرون بکشند و اصلاً فکر نکردیم که این تالاب را وقتی خشک میکنیم و چشمههای تولید گرد و خاک را افزایش میدهیم و کولر طبیعی را از مردم میگیریم، چه بلایی سر مردم خوزستان می آوریم و چگونه میزان مهاجرفرستی خوزستان را افزایش میدهیم به بالاترین نرخ در بین استانهای کشور و تنشهای اجتماعی را افزایش دادیم و از صلح دور شدیم. هرجا که محیط زیست از بین میرود، جنگ خشونت و نفرت میآید. آرمان ما باید حفظ محیط زیست وطنی باشد که دوستش دارم و میدانم که دوستش دارید.