طرفداران صلح بیشترین قربانی جنگ‌ها هستند

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 761

 

عاطفه شمس

روزنامه اعتماد، سال سیزدهم شماره ۳۳۵۰، اول مهر ص۱۲

نشست «صلح و مطالعات میان‌رشته‌ای» به همت انجمن مطالعات صلح ایران و اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، دوشنبه سی‌ام شهریورماه همزمان با بیست و یکم سپتامبر «روز جهانی صلح» در اندیشگاه فرهنگی برگزار شد. حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران اسلامی و استاد دانشگاه امام حسین(ع)، مقصود فراستخواه استاد دانشگاه تهران و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، منصور رحمانی عضو هیات علمی دانشکده روابط بین‌الملل وزارت امور خارجه و محمد منصورنژاد دانش‌آموخته علوم سیاسی و علوم حوزوی از مهمانان این نشست بودند. در این مراسم، فراستخواه با برشمردن ١٠ مولفه ذاتی برای پایه‌ریزی و برقراری صلح، تبلور این مفهوم را در مطالعات میان‌رشته‌ای تبیین کرده و تاکید کرد که خود میان‌رشته‌ای شدن مطالعات، از جنس صلح است. علایی، مولفه‌های مشترک جنگ‌ها را نام برده و در ادامه با بیان زمینه‌هایی که باعث خاتمه جنگ‌ها می‌شوند حرکت دادن زمینه‌های جنگ به سمت صلح با شناخت اندیشه‌های آن مثل گفت‌وگو بر سر مشترکات را راه‌حلی دانست که به زعم او می‌تواند در چنین نشست‌هایی مورد بررسی قرار گیرد. رحمانی، باب مطالعات میان‌رشته‌ای را از این نشست آغاز کرده و از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، تغییر نگرش افراد را مهم‌ترین عامل برای نزدیک شدن به صلح برشمرد و بر نقش انجمن در تحلیل و آموزش افراد تاکید کرد. منصورنژاد، با اشاره به اینکه بحث دانش و معرفت شرط لازم صلح است اما شرط کافی نیست، گفت که به نظر می‌رسد در مطالعات صلح باید اخلاق، دین، عرفان، ادب و مسائل دیگری را نیز در نظر بگیریم.

صلح، مسوولیت اجتماعی مشترک جامعه علمی است

در ابتدای مراسم، مجتبی مقصودی، رییس انجمن مطالعات صلح ایران با ارایه توضیحاتی در باب فعــالیــت‌های انجمن، دلیل برگزاری این نشست را در اندیشگاه فرهنگی برشمرده و گفت نخستین عامل، ماهیت اندیشگاه فرهنگی است که از آغاز برای ایجاد مکانی برای تضارب آرا تاسیس شد. دوم اینکه جامعه کتابخوان، اهل تفکر و گفت‌وگو، بدون شک صلح‌طلب و مداراجو است. بنابراین هرجا که سفره کتاب باز باشد بساط تزویر و خشونت‌گرایی کمتر می‌شود. در نهایت، در ذات کتاب خشونت پرهیزی و آرمانگرایی وجود دارد و امید می‌رود که با حضور در این مراکز صلح، خشونت‌ورزی کاهش یابد. به عبارت دیگر، کتاب سفیر صلح و دوستی است و کتابخانه ملی این ظرفیت را دارد که در کاهش خشونت و اقبال به صلح، یاری‌رسان باشد. وی برای موضوع نشست نیز دلایل دیگری داشت و در توضیح اینکه چرا «صلح و مطالعات میان رشته ای» انتخاب شده است، گفت: موضوع صلح یک دغدغه همگانی و میان‌رشته‌ای است و همه از دانشگاهیان، سیاستمداران، عالم دینی، ورزشکاران، هنرمندان و… خواهان آن هستند. انجمن مطالعات صلح ایران نیز می‌کوشد با توجه به این ظرفیت در حوزه مطالعات میان‌رشته‌ای بحثی را آغاز کرده و همه رشته‌های دانشگاهی را شریک این بحث کند. مقصودی با تاکید بر جدی بودن بحث صلح در جامعه افزود: جامعه دانشگاهی ما بیش از گذشته دغدغه صلح را دارد و می‌کوشد مزایای صلح و  راه‌های کاهش هزینه‌های جنگ را بسنجد و با راهکارهای عملگرایانه خود را از جنگ و درگیری دور بسازد و این تکاپوی علمی ارزشمند است. همچنین جامعه ما کمتر زمانی در تاریخ، چنین دیپلمات‌های ورزیده‌ای را به خود دیده است که موضوع صلح در دستور کار آنان بوده و تا این حد دغدغه صلح و منافع ملی را داشته باشند. گرچه در کنار این صلح‌خواهی نیز نیروهایی آشکارا بر طبل جنگ می‌کوبند و جهان، به ویژه خاورمیانه آبستن حوادث زیادی است. در این میان، نیروهای صلح‌خواه میانداری می‌کنند و انجمن صلح مطالعات ایران نیز با همین دغدغه پا به عرصه وجود گذاشته است. به نظر می‌رسد این وضعیت، مسوولیت مشترکی را به جامعه علمی تحمیل می‌کند و این مسوولیت مشترک اجتماعی و علمی چیزی نیست جز ظرفیت‌سازی برای صلح و تولید ادبیات ضدخشونت‌ورزی. به عبارت دیگر، تلاش مشترک ما چیزی نیست جز صلح و همه رشته‌های دانشگاهی می‌توانند در پیشبرد معنا و مفهوم صلح، تولید ادبیات و حتی چشم‌انداز‌سازی، کمک‌کننده باشند. صلح چه به مثابه یک واقعیت اجتماعی، چه به مثابه یک مساله اجتماعی و چه به مثابه یک دغدغه، آرمان، هدف غایی و حتی یک نیاز اولیه، دستمایه مطالعات میان‌رشته‌ای است. به همین دلیل ما نیز باید با توجه به ظرفیت‌ها و حوزه مطالعاتی خود به غنی‌سازی این حوزه کمک کنیم. امید می‌رود با آغاز فعالیت مراکز دانشگاهی، فعالیت انجمن نیز به طور جدی‌تر و با انرژی بیشتری دنبال شود.

انجمن مطالعات صلح ایران، طی سه ماه گذشته مجوز فعالیت خود را دریافت کرده و پس از برگزاری انتخابات مجمع عمومی در بیست و هفتم خردادماه، فعالیت خود را آغاز کرده است. آدرس سایت این انجمن نیز  www.ipsan.ir است که در حال حاضر پل ارتباطی انجمن با علاقه‌مندان به صلح محسوب می‌شود.

آغاز صلح در بیرون، صلح با خویشتن است

مقصود فراستخواه، استاد دانشگاه تهران، به عنوان نخستین سخنران موضوع بحث خود را «مطــالعــات میان‌رشته‌ای، نشانه‌ای از امید به صلح معرفت‌شناختی» اعلام کرد و گفت که من فرضی دارم که نشان می‌دهد بخش بزرگی از صلح بشریت یا به عبارتی تجربه صلح، موکول به یک صلح معرفت‌شناختی است، منتها می‌خواهم ارتباط مطالعات میان‌رشته‌ای با مطالعات صلح را بیان کنم. به تصور من، انسان‌ها به بهانه‌های زیادی با یکدیگر جنگیده و می‌جنگند؛ بر سر قدرت، سرزمین،  ثروت، منزلت و… اما یک جنگ بزرگ‌تر، جنگی بود که آنها بر سر حقیقت با یکدیگر داشتند. شاید منشا بسیاری از جنگ‌های ما در کوچه‌ها و خیابان‌ها و در زمین و آسمان و دریاها، جنگ‌هایی بود که در افکار و اذهان خود با یکدیگر داشتیم. اگر سری به ما نشان داده شود، می‌فهمیم که وحدت داریم و براساس سوءتفاهمات بسیار مبتذلی با هم می‌جنگیم،اما در پس آن انواع سوءتفاهمات وجود دارد. وی با طرح این پرسش که چه اتفاقی سبب می‌شود ما با یکدیگر صلح می‌کنیم، چرا صلح روی می‌دهد یا برعکس، گفت نخستین اتفاق در ایجاد صلح، صلح کردن با خود است. آغاز صلح در بیرون، صلح با خویشتن است. بیشتر تندخویی‌ها و جنگ‌های ما در بیرون با دیگران ناشی از جنگی است که با خود داریم. کسی که با خود به وحدت می‌رسد و ظرفیت‌های خود را می‌شناسد با خود صلح می‌کند و دیگر در بیرون زمینه‌ای برای ستیزه و پرخاشگری او باقی نمی‌ماند. دومین اتفاق، فهم غیر است. دیگری را می‌فهمیم، حتی آنگاه که با خود صلح کرده‌ایم خود را نیز به عنوان دیگری می‌فهمیم. اساسا تفکر، گفت‌وگوی درونی است و خصیصه گفت‌وگویی دارد، حداقل وقتی با خود تفکر می‌کنیم گفت‌وگو آغاز می‌شود. وقتی دیگری را می‌فهمیم صلح آغاز می‌شود. بیشتر جنگ‌ها و ناآرامی‌ها ناشی از عجز از فهم دیگری است. وقتی متوجه شویم که انسان‌های دیگر نیز چون ما دلایلی برای کارهای خود دارند- نیاز نیست حتما این دلایل را درست بدانیم- فهم دیگری صورت می‌گیرد. در پی آن، تطابق دادن دلایل دیگران با دلایل خود یا با عقل و منطق، نیاز به گفت‌وگو دارد و گفت‌وگو یعنی صلح. طبق رهیافت‌های معرفت‌شناختی، هر توصیفی پیوسته ناتمام است. فهم اینکه توصیف من هرگز تمام نمی‌شود و همواره چیزهایی می‌ماند که دیگران باید آن را پی‌جویی کنند یعنی فهم غیر. دیگر اینکه معنا در غیاب مولف است؛ وقتی من چیزی را تالیف می‌کنم تنها در غیاب من و در گفت‌وگو معنا پیدا می‌کند. سومین اتفاق، درک پیچیدگی است و درک اینکه امر واقع پیچیده است. چهارمین رویداد، گذر از عینیت‌گرایی خام است. ما می‌اندیشیم که ذهن ما همچون آینه نمایانگر واقعیت امور است. وقتی از این عینیت نارس عبور می‌کنیم می‌فهمیم که ارتباط ما با واقعیت مطلق نیست .

پنجمین آن، درک وابستگی متقابل زندگی ما به یکدیگر است. در زبان علوم سیاسی، زمانی دو گروه، دو ملت یا دولت با یکدیگر صلح می‌کنند که می‌دانند زندگی‌شان به هم وابستگی جدی دارد. فهم این وابستگی به معنای یافتن نقطه تعادلی برای تامین منافع هر دو طرف بازی است. مساله ششم، عقلانیت به جای عقل است. یکی از علت‌های جنگ اتفاقا عقل است. «عقل‌های کل» با هم می‌جنگند اما عقلانیت یک فرآیند اجتماعی است. عقلانیت یعنی یک فرآیند اجتماعی گفت‌وگو است. یک فرآیند اجتماعی و شبکه‌ای که از طریق آن عقلانیت اتفاق می‌افتد، یعنی همیشه جنبه نسبی دارد و ما در ارتباط با دیگران می‌توانیم عقلانیت خود را به اشتراک بگذاریم؛ عقلانیت یعنی صلح. یعنی خرد یک سرشت جمعی و ارتباطی دارد. هفتمین اتفاق، توافق اختلافی یا وحدت در کثرت است. یاد گرفتن اینکه می‌توان با وجود اختلاف توافق کرد. برخی فکر می‌کنند توافق به معنای دست شستن از اختلاف است اما این گونه نیست. اتفاقا یکی از عواملی که منشا جنگ می‌شود وحدت است. هشتم، زیبا‌شناسی است یعنی یک درک زیبا شناختی از غیر و از صحبت‌های دیگران. نهم، حیرت است. کسی که تحیر ندارد صلح نمی‌کند. نگاهی پدیدارشناسانه به داستان‌های صلح تاریخی نشان می‌دهد که طرف‌ها دچار حیرت و پایداری شده‌اند، در واقع ما وقتی صلح می‌کنیم که پایداری را بفهمیم .

فراستخواه ادامه داد: همه این عوامل، رشحه و بهره‌ای در سپهر مطالعات میان‌رشته‌ای است. در میان رشته گرایی، صلح وجود دارد، در میان‌رشته‌گرایی پیچیدگی را می‌فهمیم و اثبات‌گرایی قابل‌درک نیست. میان‌رشته‌گرایی حاصل تحولاتی است که در تاریخ علم و نسل‌های علمی اتفاق افتاده است. تا پایان قرن ١٨ موج اول علم بود و تنوع و تخصص‌گرایی اندکی وجود دارد. موج دوم علم، از قرن ١٩ و بخش بزرگی از قرن بیستم را شامل می‌شود که در این موج طبقه‌بندی و تخصص زیاد می‌شود. موج سومی که ما در حال حاضر آن را تجربه می‌کنیم از اواخر قرن ٢٠ آغاز شده است. در موج سوم، ساختار علم درختی نیست بلکه به شبکه‌ای بدل می‌شود و نگاه کل‌گرا است، به عبارت دیگر همه دیده می‌شوند و این صلح است. مساله دیگر، علم سبک یک و سبک دو است. در علم سبک دو روندهایی وجود دارد؛ از جمله اینکه علم سبک دو مساله‌گرا است، علم مساله‌گرا علم صلح است. علم زمینه‌گرا علمی است که به متن حساس است، علم صلح است. علمی است که جهانی و محلی می‌بیند و این صلح است. علم را ثروت مشاع می‌داند که افراد تنها در آن مشارکت می‌کنند. ادامه در صفحه ۲…

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *