یادداشت صلح شماره ۱۶: آموزش صلح ؛ راهی نو برای برون رفت از وضعیت نزاع و درگیری

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 235

دکتر سید مجتبی طاهری ، دکترای جامعه شناسی سیاسی ، دبیر رسمی آموزش و پرورش و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی

با ورود به قرن بیست و یکم میلادی و قرن پانزدهم هجری شمسی ، صلح همچنان واژه قریب و در عین حال غریبی است . همه از صلح می گویند ، و همه صلح را گرامی می دارند . کم تر پیامبر ، فیلسوف و مصلحی را می توان یافت که از صلح سخن به میان نیاورده باشد . برای مثال در تورات ،  ” شالوم ” که به معنای صلح و معادل “سلام” در عربی است ، از اصول اساسی تورات است ، و یا سراسر کتاب انجیل از رفتار محبت آمیز ، حتی نسبت به دشمنان، سخن به میان آورده است . در قرآن کریم نیز بالغ بر ۱۸۰ بار واژه سلم و مشتقات آن به کار برده شده است . همچنین واژه چینی ” پینگ ” و واژه ژاپنی ” هیوا” در مکتب کنفوسیوسی و شینتوئیسم نیز بر صلح توأم با عدم خشونت و سازگاری متقابل اجتماعی دلالت دارند ، و بسیار هم مورد توجه می باشند .
بر این اساس ، صلح نزد همه ادیان و جوامع مفهوم مقدسی است ، و همگان به آن اذعان دارند ، که جز در سایه آن زندگی اجتماعی به تعادل نمی رسد ، و شکوفایی استعدادهای پنهان و خداداد بشری میسر نمی گردد . تنها در بستر صلح است ، که امکان همزیستی  مسالمت آمیز ، شرافتمندانه و دوستانه میان ابنای بشر فراهم می گردد . بر این اساس ، امروزه همزیستی مسالمت آمیز یک حق و تکلیف محسوب می شود ، و نمی توان فرد ، گروه و یا ملتی را از وجود چنین بستری محروم ساخت .

بنابراین ، امروزه ترویج فرهنگ جهانی صلح و عدم خشونت یک ضرورت و تکلیف همگانی است ، و لازم است به گونه ای عمل کرد که فرهنگ عدم خشونت ، صلح و برابری در میان آحاد جامعه و ملل مختلف به نیازی ضروری و اساسی تبدیل شود ، آن چنان که ترک آن  – عمدا یا سهوا – آسیب ها و زیان های فراوانی به همراه داشته باشد .

با توجه به این اصل که تحقق صلح جهانی مشروط به همگانی شدن فرهنگ صلح می باشد ،  ترویج و عملیاتی نمودن فرهنگ صلح ، کاری بس سترگ خواهد بود که عزمی به گستره جوامع انسانی را می طلبد .
بنابراین ، شایسته است همه ارگان ها و نهادها دست در دست یکدیگر داده و در گسترش و تعالی صلح جهانی کوشش نمایند. در این میان ، نظام تعلیم و تربیت ، و به ویژه نظام آموزش و پرورش هر جامعه ، در خط مقدم این رستاخیز عظیم فرهنگی قرار می گیرد.
متاسفانه ساز نظام آموزشی غالب جوامع در زمینه بستر سازی صلح ، ناکوک است ، و کتب درسی غالب جوامع به ویژه در حوزه تاریخ و جامعه شناسی ، به جای آن که بر صلح و محبت و دوستی استوار باشد ،  بر خشونت و دشمنی و جنگ متمرکز است . برای نمونه می توان به پژوهش لورا فینلی  اشاره نمود . وی با بررسی و تحلیل کتاب های درسی تاریخ آمریکا به این نتیجه رسیده است که به طور متوسط ۱ / ۸۹ درصد صفحات کتاب ها به موضوع جنگ اختصاص یافته اند در حالی که به طور متوسط فقط ۹۴ / ۴ درصد صفحات به موضوع صلح اشاره نموده اند . این موضوع کم و بیش در مورد کتب درسی تاریخ مدارس سایر ملل ،  از جمله ایران نیز صدق می کند . این مسئله و نیز اهمیت ترویج فرهنگ صلح ، ضرورت تغییر رویکردهای سنتی در تدوین کتب درسی را اجتناب ناپذیر نموده است . در این چارچوب لازم است ” آموزش صلح ” به  معیار و اصلی اساسی در  تدوین کتب درسی جوامع مختلف مبدل شود .
آموزش صلح ؛ فعالیتی است که دانش ، مهارت ، ارزش ها و نگرش های لازم برای تغییر رفتار کودکان ، جوانان و بزرگسالان را برای اجتناب از ایجاد تعارض، حل مسالمت آمیز تعارض و گسترش شرایط اجتماعی برای ظهور صلح فراهم می آورد.
با این وصف ، دسترسی به صلحی جهانی ، عزمی جهانی می طلبد که لازمه آن دگرگونی نوع آموزش است ؛ آموزش برای صلح و نه آموزش برای جنگ.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *