خاطره بیست‌وسوم از کتاب «خاطرات خوب»/«این زمان بگذار تا وقت دگر»

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 112

تا پیش از سال ۱۳۹۷ و برگزاری همایش «زن و مهاجرت»، از جامعه فرهیخته و دانشگاهی افغانستان  تنها نام دکتر سرور مولایی، استاد پیشین ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا را شنیده و یکی دو باری هم دیده بودمشان.

از سال ۹۷ طرحی را روی ادبیات مهاجرت زنان با مطالعه روی ادبیات عربی و دعوت چند شخصیت از جهان عرب آغاز کردم. در فاز دوم طرح، به سراغ زنان افغانستان رفتم که سرنوشتشان با آوارگی گره‌خورده است و چهره‌های بسیاری از زن و مرد روایت این بی‌در کجایی را خوش نگاشته‌اند. در آن جلسه که میزبان راویانی از این قصه‌ها و غصه‌های تمام‌نشدنی بودیم، با میهمانانی از افغانستان عطر کابل در فضایمان پیچیده بود و حرف و گپ‌های فراوانی گفتیم و شنیدیم. آنچه آن روز بیش از همه من و شاید دیگران را به‌شدت تحت‌تأثیر قرارداد، خاطرهٔ مترجمی از رنج‌های دیده و شنیده‌اش در اردوگاه‌ پناهندگان افغانستانی در آلمان بود؛ با این مضمون که در ظهری تابستانی در حال خوردن ماهی در سلف دانشگاه، از هم‌سفره‌اش شنیده بود که خوراک ماهی‌ها این روزها جسدهای پناه‌جویان غرق شده در مدیترانه است و او حکایت کرد که آن روز رنج را زیر دندانش چشیده بود!

از آن زمان، بیش‌تر در فضای غم‌انگیز روایت‌های تلخ از همسایه‌ای که زمانی پاره تنمان بود شنیدم و با دردهایشان همراه‌تر شدم.

سال ۱۴۰۰ پیش از آوار شدن سلطه تمام‌عیار طالب‌هایی که پابرهنه یکی پس دیگری شهرهای افغانستان را فتح کردند که اگر مشتی میخ بر سر راهشان ریخته شده بود، سلاح‌ها و مصلحت‌های آمریکایی و غیرآمریکایی این‌گونه کشور را دودستی پیشکششان نمی‌نمود، همکاری درخشانی میان پژوهشگاه علوم‌انسانی و دانشگاه کابل برقرار شد. همکار فرهیخته‌مان دکتر یامان حکمت همت بلندی کرد و تفاهم‌نامه‌ای میان پژوهشگاه و دانشگاه امضا شد و به لطف دکتر راحله حمیدزی از آن سو و برنامه‌ریزی دقیق دکتر آزیتا افراشی از این‌سو، درس‌گفتار‌هایی در حوزه زبان و زبان‌‌شناسی برگزار شد. استادان تراز اول ایرانی با بلندنظری و فراخ دستی، استادان و دانشجویان مشتاق افغانستانی را مشحون دستاوردهای باباارزشلمی‌شان کردند. هرگز آن صحنه‌های زیبا از تالار دانشکده ادبیات دانشگاه کابل که به‌صورت دست جمعی ارتباط برخط مخاطبان را برقرار می‌کرد، فراموش نمی‌کنم.

پس از آن هم در جشنواره ناتمامی که به مناسبت یک‌صد سالگی ادبیات معاصر فارسی برپا کردیم، افزون بر پرونده مفصل معرفی شاعران و نویسندگان افغانستان در صفحه اینستاگرام جشنواره، گفت‌وگوهای درخشانی با برخی چهره‌های شعر و ادب افغانستان صورت گرفت. دریغ که ناتمام ماند و صد دریغ که آن روزهای شیرین پرثمر به‌سرعت سپری شد و چه خبرهای تلخی که زان پس از آن دیار و ساکنان مظلومش نشنیدیم که به قول پیر بلخ:

 

شرح این هجران و این خون‌جگر

این زمان بگذار تا وقت دگر

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *