شناسایی «حق بر پناهجویی» و نقش آن در پدیدآوری صلح و همزیستی

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 61

نگارنده: بنیامین صادقی (پژوهشگر صلح، حل و فصل منازعات و میانجی گری بین المللی)

 

همزمان با نشر خبر تصمیم دولت پاکستان، برای اخراج اجباری یک میلیون شهروند افغانستانی فاقد مدارک، برخی پست های مبتنی بر مهاجرستیزی و تمایل به اخراج افغانستانی های فاقد برخی مدارک و اسناد در ایران هم نشر یافت و با ایجاد موج نفرت علیه مهاجران افغانستانی، از حکومت و پلیس ایران می خواستند که با اقدامات قاطع و ضربتی، مهاجران را به کشور افغانستان بازگردانند.

مهاجرت یک پدیده انسانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و تاریخی است. مهاجرت غیرقانونی و یا قانونی، بیشتر به علت آسیب ها و آوارگی ناشی از جنگ یا تهدید امنیت یا بروز تهدیدهای جان و مال و فکر و یا بروز بلایای گسترده طبیعی و یا کوچاندن اجباری افراد یا گروه‌ها توسط حکومت ها رخ می دهد و کشورهای پذیرنده مهاجران، با استناد به اخلاق و موازین بشردوستانه می‌‌پذیرند که رفتاری انسان دوستانه در قبال پناهجویان و مهاجران داشته باشند. در دهه های اخیر، حمایت از مهاجران، با یک رویکرد و گفتمان حق‌محور همراه شده و بشردوستی، جنبه ای نوین به رویکرد «حق بر پناهندگی» داده و تعهد به مدارا و مسوولیت دولت ها و شهروندان را  عین توجه به حقوق شهروندان و اعمال مهمان نوازی با آنان کرده است.

«بیجاشدگی» یک مفهوم تخصصی حقوقی و سیاسی و اجتماعی است و نیاز به یک رویکرد میان رشته‌ای حقوقی، سیاسی و جامعه‌شناسانه نسبت به مساله مهاجرت و بیجاشدگی را ضرورت می بخشد. از این رو، باید با کوشش برای آگاهی بخشی به جامعه، تعاریف و مفاهیم اولیه مرتبط با حقوق پناهندگی، مبانی سیاسی ـ اجتماعی آنها و برخی اسناد مرتبط با حقوق پناهجویان را به زبان ساده تر و تفسیری تر بیان و نشر داد تا شهروندان ایران، فرصت یابند که در جریان تحولات اخیر در حوزه مهاجرت بین‌المللی و مطالعات موردی درباره پناهندگان افغانستانی در ایران و یا ایرانیان پناهجو در خارج از کشور قرار بگیرند.

امروزه همان طور که حق بر زیست مسالمت جویانه، حق محیط زیست، حق انتخاب شغل، حق انتخاب همسر، حق آزادی بیان و قلم، حق دادرسی عادلانه و بسیاری حقوق دیگر برای شهروندان به رسمیت شناخته شده، «حق بر پناهجویی شهروندان» نیز توسط بسیاری از حقوقدانان حقوق بشری و سازمان های بشردوستانه، مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته و هر شهروند حق دارد که در شرایطی که احساس تهدید جانی و مالی و تهدید فکر و نظرش را می کند، از «حق بر پناهجویی» خود استفاده نموده و به یک مکان مناسب تر، کوچ نماید و کشور میزبان باید مانع اخراج اجباری و غیرخواسته آن شهروند گردد.

در شرایطی که افغانستان در وضعیت دشوار و پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی به سر می برد و نیمی از جمعیت این کشور، یعنی زنان از حق تحصیل مقاطع متوسطه و عالی محروم شده اند، مناسب است که شهروندان و سازمان های مردم نهاد و حاکمیت ایران در قالب حمایت از حقوق شهروندان جهانی، طرفدار بیجاشدگان و محرومان افغانستانی از حقوق اولیه خود باشند. این که آغوش ایران را به روی شهروندان و به طور خاص زنان افغانستانی که در شرایط دشواری زیست می نمایند، باز نمود و به ویژه، نویدبخش به زنان افغانستانی برای تحصیل در ایران با حمایت های خیریه های مردمی و یا دولتی بود و به آنان پناه و حق حیات و تحصیل و زیست بهتر اعطا گردد، امری انساندوستانه به شمار می رود.

اگرچه در سال های اخیر به واسطه مشکلات اقتصادی، شمار زیادی از مردم در شهرها و روستاهای ایران با فقر و گرانی دست و پنجه نرم می کنند و معضلات گوناگون اجتماعی از این رهگذر پدید آمده و زمینه دلنگرانی شماری از شهروندان از حضور پرشمار مهاجران را فراهم آورده است، با اینهمه آموزه های فرهنگی، دینی و اخلاقی جامعه ایرانی همواره پشتیبان ارزش های فرهنگی مانند مداراجویی، همزیستی و حمایت از ستمدیدگان بوده است. امروزه حمایت از اخراج بدون رضایت پناهجویان فاقد مدارک، بر خلاف موازین انسان دوستانه و پروتکل های حقوق بشری است. صلح آفرینی و انسان دوستی، در حمایت از انسان های پناهجو و بیجا شده و محروم شده از حقوق شان در شرایط سخت، بروز و ظهور می یابد و نه در حمایت از برخورد فیزیکی و اخراج این پناهجویان. هنگامی که جان و مال و یا حق حیات و تحصیل شهروندان افغانستانی در کشور اولیه شان مورد تهدید مستمر قرار می گیرد، نمی توان انتظار داشت که این شهروندان به شکل قانونی و طی فرایند زمانبر و فرسایشی مهاجرت، اقدام‌کرده و وارد ایران شوند و باید اقدامات مساعدت طلبانه و همکاری جویانه و مبتنی بر حسن نیت، برای ساماندهی این افراد در پیش گرفت.

شهروندانی که طرفدار برخورد سخت و قهری با پناهجویان افغانستانی هستند، باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا به همان میزان تمایل دارند که شهروندان ایرانی که به شیوه های غیرقانونی وارد مرزهای اروپا شده اند و تهدیدات مختلف و خطرات مرگ را با جان خریده اند، توسط دولت های اروپایی رد مرز شده و به کشور ایران به شکل اجباری و ناخواسته بازگردند؟ پس این گروه از شهروندان خواهان اخراج اجباری، آن چه را که بر خود نمی‌پسندند، بر دیگران هم نباید بپسندند.

جوامع پیشرفته کانادا و امریکا را جمعیت مهاجر و پناهجو ساختند و نه تنها مردم بومی آن سرزمین ها. در ایران نیز نباید ترس از مهاجرت و تبادل فرهنگی و جمعیتی و پیوند زناشویی با دیگر اقوام و ملل داشت. افغانستانی ها نقش منحصر به فرد و برجسته ای در توسعه ایران، ساخت پل ها و مدارس و دانشکده ها و جاده ها و بزرگراه ها  و ساختمان ها و حفر تونل ها و چاه ها و نگهداری باغ ها و زمین های کشاورزی ایران و گسترش زیرساخت های عمرانی و تمدنی ایران داشته اند و باید که قدردان اخلاقی از ملت همسایه با فرهنگ والا بود. در واقع، نیک است که مجازات پیش از جنایت نکرد و در میان شهروندان ایرانی هم روزانه صدها جنایت و قتل و کودک آزاری و زن کشی و دزدی و مواد مخدر رخ می دهد، و به خاطر برخی رخدادها، نباید «مهاجر هراسی» نمود و هر مهاجری چه قانونی و چه غیرقانونی، که مرتکب جرم آشکار و نهانی شد، این وظیفه نهاد پلیس و نهاد امنیتی کشور میزبان است که فرد خاطی را هوشمندانه دستگیر و به نهادهای قضایی بسپرند.

در مجموع، می توان ‌با ساماندهی و آماردهی دقیق تر جمعیت مهاجر افغانستانی، در مسیر حمایت بهتر برای اسکان و ادغام سازی در جامعه ایران و حمایت از حقوق شهروندی و آموزش های فنی و حرفه ای کودکانشان و حمایت از حقوق درمانی، تحصیلی، کار، ازدواج، ارث، بازنشستگی و حمایت از اموال آنان اقداماتی شایسته و سازنده را شکل داد و در عین حال، با شفاف سازی و مدیریت مسایل مهاجران، پاسخگوی برخی نگرانی ها در میان شهروندان ایرانی بود.

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *