گزارش دومین نشست پارسی وطن است
بازدیدها: 6
گزارش دومین نشست
پارسی وطن است
دومین نشست پارسی وطن است در خانه اندیشه ورزان با همکاری کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران، اندیشکده دیاران و اندیشکده زبان فارسی به صورت گفتگوی آزاد برگزار شد. این نشست به صورت ماهیانه و با هدف اینکه چگونه زبان فارسی میتواند وطن و یک عنصر هویت ساز باشد برگزار می شود.
جواد رنجبر درخشیلر، دبیر کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران، نخستین سخنران این نشست بود. وی همراه با ابراز خرسندی از حضور در این جلسه، صحبتهای خود را درباره عنوان نشست آغاز کرد و چنین گفت: «پارسی وطن است یک عنوان مغالطه برانگیز است. عدهای معتقدند که وطن چمدانی است که در آن آلبوم عکس خانواده و کتابهای ماست؛ اما به نظرم وطن خاک است که روی آن هستیم و مرزهای مشخص دارد. بنابراین وقتی میگوییم پارسی وطن است، دچار مغلطه میشویم.» وی صحبتهایش را با این پرسش ادامه داد که چرا میگوییم پارسی وطن است و در پاسخ به این پرسش، وی افزود در طول تاریخ کهنمان، نقاشی، موسیقی، فرش و هنرهای متفاوتی داریم که شاهکار هستند اما بخش بزرگی از فرهنگ ما در ادبیات ماست و به این اعتبار میگوییم پارسی وطن است و نود درصد آنچه را که ما سالها تولید کردیم در زبان فارسی است. دومین نکته اینکه زبان فارسی زبان ملی ماست و کسی نمیتواند در طول تاریخ روز یا سال یا دورهای را مشخص کند که زبان فارسی زبان ملی کشور شده است. زبان فارسی زبان طبیعی ما و انتخاب طبیعی ملت ایران بوده و ارزش معنوی و فرهنگی دارد. پیش از آن، زبان پهلوی، فارسی میانه و فرس قدیم صحبت میکردیم و حالا به زبان فارسی دری صحبت میکنیم. پیوسته در طول سه هزار سال خط آن حفظ شده است. عدهای اعتقاد دارند زمانی زبان ما عربی شده است که چنین نیست ما زبان عربی را بر اساس اندیشههای فارسی ساختیم زبان فارسی به شکلهای مختلف زبان رسمی ما بوده است.
با توجه به تغییرات موجود، زبان فارسی نیز تغییر اتی کرده و این زبان، هویت ما شده است. به زبانهای دیگر هم صحبت میکنیم و هم مینویسیم اما از آنها به عنوان ابزار استفاده میکنیم. یکی از مغلطههای موجود درباره زبان فارسی این است که میگویند زبان فارسی زبان ارتباط اقوام است. این ادعا معنایی ندارد چرا که زبان فارسی ابزار نیست؛ تمام دارایی و هستی فرهنگی ما در زبان فارسی است. بنابراین عنصر هویتی ماست و عنصر ارتباطی ما نیست و برابر با زبانهای دیگر هم نیست. اگر این زبان را با زبانهای دیگر برابر بدانیم، بیتوجهی به انتخاب نیاکان خود کردهایم. اگر نظریات زبانشناسی را در نظر بگیریم، نمیگوییم زبان فارسی ظرف و بستری بوده که این دارایی فرهنگی در آن ریخته شده است. زبان فارسی این فرهنگ را خلق کرده است مثل مثنوی معنوی و پنج گنج.
مولانا توانسته تفکر عرفانی خود را در قالب مثنوی معنوی بنویسد؛ بنابراین فارسی وطن است و اگر ما فارسی را کم اهمیت بکنیم در واقع هویت ما از بین خواهد رفت و از نظر سیاسی، فلسفی و اقتصادی دچار مشکل میشویم. نشست های فارسی وطن است، کوشش کوچکی است تا اهمیت زبان فارسی را یادآوری کنیم.
آقای رستمی رییس اندیشکده دیاران، دومین سخنران جلسه بود. وی سخنان خود را چنین آغاز کرد که یک مقوله در سیاستهای مهاجرتی است به نام مهاجرت در زبان. مهاجر به کسی گفته میشود که اگر کسی از یک منطقه زبانی وارد یک منطقه زبانی دیگر شود، مهاجرت صورت میگیرد. وقتی ما از یک منطقه زبانی به یک منطقه زبانی دیگر وارد میشویم و با توجه به تعریف ما از مهاجرت دچار تغییراتی میشویم چرا که ما همزبان نداریم. با این نگاه، اگر کسی از بدخشان و تاجیکستان وارد تهران میشود را نمیتوان مهاجر نامید اما اگر کسی از روستاهای تبریز به تهران بیاید، چون با مشکل زبان و همزبان مواجه هست، مهاجر محسوب میشود. دایاسپورای تاجیک در روسیه و ایرانی ها و افغانستانی ها که در اروپا و آمریکا هستند هم وطن محسوب میشوند.
این زبان و فرهنگ با تهدیدات زیادی مواجه است و ارتباط نسل چهارم و پنجم دیاسپورای تاجیکستان و افغانستان و ایران در حال قطع شدن است چرا که آنها زبانشان را تغییر دادهاند. بعضی از زبانها در چهل سال آینده پررونق خواهند بود و این به خاطر افزایش جمعیت خواهد بود؛ زبانهایی مانند اردو، پرتغالی و چینی. اما برای زبان فارسی برنامهای نیست تا در این ردهبندی قرار بگیرد و از جهتی دیگر تهدید دولتها نیز هست؛ مانند طالبان که جامعه فارسی زبان را تهدید میکند. حالا پرسش این است که چطور میتوانیم کسانی که از این مرز و بوم رفتند و احساس میکنند به زبان فارسی نیاز ندارند و در جامعه میزبان ادغام شدهاند را قانع کنیم تا از زبان فارسی استفاده کنند. چه سیاستهایی در قبال داخل کشور و چه خارج از کشور در کشورهای فارسی زبان در پیش بگیریم.
دکتر حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، یکی دیگر از سخنرانان بود. وی با اشاره به این که علاقهاش به زبان فارسی او را به این جلسات کشانده است افزود تاجیکستان بسیار کوشش کرده تا به زبان نیکان خود برگردد و این کشور علاقه دارد زبان فارسی را گسترش دهند. مشکلی که وجود دارد این است که نمیتوانند به جوانان آموزش بدهند.
وی در ادامه به مقوله طنز اشاره کرد و گفت: ادبیات زیر مجموعه صلح قرار میگیرد و با این پرسش که چگونه طنز میتواند در ادبیات استفاده شود، سخنانش را ادامه داد که: یک ویژگی طنز، کم کردن زهر خشونت است و خشم را تعدیل میکند و در دیگری خشم تولید نمیکند. حکایات زیادی در این باب در گلستان هم آمده است. خشم، برآمده از احساسات است. وقتی تأمل صورت میگیرد، به ویژه در زمان حاضر حاضر جوابی، باعث می شود از منیت خود کم کرده و دیگری را ببینی و این خود رفتار صلح آمیز را به همراه می آورد.
رنجبر درخشیلر در بخش دوم سخنان خود با اشاره به اینکه ما اهمیت زبان فارسی را درنیافتیم گفت: به دلیل اینکه جریانهای ضد فرهنگی قوی از دهه ۲۰ به بعد توسط چپها و تودهایها شروع شد و آنها خواهان از میان رفتن زبان فارسی هستند و فارسی ستیزی آشکار در دهه ۲۰ تا ۵۰ و حتی تا الان ادامه دارد، کسانی که از ایران مهاجرت کردند و رفتند بسیار زیادتر از فارسی ستیزان زبان را دچار مشکل کردند. دلیل آن این است که ما با غرب هنوز تکلیفمان روشن نیست. عربها وقتی وارد ایران شدند ما فقط اسلام را گرفتیم، اما وقتی با غرب روبرو شدیم، زبان انگلیسی و زبان فرانسوی داشتند، شکسپیر و تکنولوژی داشتند. ما در این منازعه زبان فارسی را از بین میبریم. نقش چپها در مسیر زبان فارسی غیر قابل انکار است.
یکی از شرکت کنندگان ضمن ابراز خرسندی از برگزاری چنین جلساتی گفت: به خصوص تلویزیون در وارد کردن واژه های غیر فارسی به گفتار نقش بسیار پررنگی داشته است. امروزه این نقش را فضای مجازی ایفا میکند.
دکتر ماندانا تیشه یار از انجمن علمی مطالعات صلح ایراننیز گفت که جاده ابریشم از زمان اشکانیان احداث شد و کاروانها به مناطق متفاوت در رفت آمد بودند. چطور این کاروانها با هم ارتباط برقرار میکردند؟ معمولاً چند زبان بلد بودند و همدیگر را درک میکردند. اما از زمانی که ناسیونالیسم به منطقه آمد، مرزهای زبانی هم کشیده شد. زبان ملی به وجود آمد و حتی فارسی هم تقسیم بندی شد. مرز سیاسی درصدد کشیدن مرز زبانی هم برآمد.
وی با اشاره به اینکه ویژه نامه نوروز که توسط استادان دانشگاه بلخ منتشر می شود از ایشان خواسته تا یادداشتی بنویسد گفت: من موضوع «نوروز و صلح زبان ها» را انتخاب کردم چراکه نوروز در ۱۲ کشور جشن ملی است و این کشورها زبانهای متفاوت دارند؛ یک آیین با زبانهای متفاوت تجلیل میشود. تیشه یار در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم حیات زبان فارسی را تداوم بخشیم اینگونه پاسخ داد که: باید زبان فارسی را در تقابل با دیگر زبانها قرار ندهیم. در این صورت است که به تداوم زبان فارسی کمک کرده ایم. وی در پایان از تجربیات انجمن صلح در برگزاری جلسات و نشستهای علمی یاد کرد که بدون استفاده از زبان سوم، جلسات به زبان های رایج در حوزه تمدن ایرانی برگزار می شوند و این ایده با استقبال روبرو شده است.
گزارشگر: شیرین تاجیک (دانشجوی دکتری روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی)