گزارش دومین نشست پارسی وطن است
بازدیدها: 47
گزارشگر:شیرین تاجیک (دانشجوی دکترای روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبائی)
دومین نشست پارسی وطن است در خانه اندیشه ورزان با همکاری کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران، اندیشکده دیاران و اندیشکده زبان فارسی به صورت گفتگوی آزاد برگزار شد. این نشست به صورت ماهیانه و با هدف اینکه چگونه زبان فارسی میتواند وطن و یک عنصر هویت ساز باشد برگزار می شود.
آقای جواد رنجبر درخشیلر نخستین سخنران این نشست بود. وی سخنان خود را درباره عنوان نشست آغاز کرد و چنین گفت: «پارسی وطن است یک عنوان مغالطه برانگیز است. عدهای بر این باورند که وطن چمدانی است که در آن، آلبوم عکس خانواده و کتابهای ماست .اما به نظرم وطن خاک است که روی آن هستیم و مرزهای مشخص دارد. بنابراین وقتی میگوییم پارسی وطن است، دچار مغلطه میشویم.» وی صحبتهایش را با این پرسش ادامه داد که چرا میگوییم پارسی وطن است. در پاسخ به این پرسش، وی افزود: «در طول تاریخ کهن مان، نقاشی، موسیقی، فرش و هنرهای متفاوتی داریم که شاهکار هستند. اما بخش بزرگی از فرهنگ ما در ادبیات ماست و به این اعتبار میگوییم پارسی وطن است و نود درصد آنچه را که ما سالها تولید کردیم، در زبان فارسی است. دومین نکته اینکه زبان فارسی، زبان ملی ماست و کسی نمیتواند در طول تاریخ، روز یا سال یا دورهای را مشخص کند که زبان فارسی زبان ملی کشور شده باشد. زبان فارسی زبان طبیعی ما و انتخاب طبیعی ملت ایران بوده است و ارزش معنوی و فرهنگی دارد. پیش از آن زبان پهلوی، فارسی میانه و فرس قدیم صحبت میکردیم و حالا به زبان فارسی دری صحبت میکنیم. پیوسته در طول سه هزار سال خط آن حفظ شده است. عدهای باور دارند زمانی زبان ما عربی شده است که چنین نیست؛ ما زبان عربی را بر اساس اندیشههای فارسی ساختیم. زبان فارسی به شکلهای گوناگون زبان رسمی ما بوده است.
با توجه به تغییرات موجود، زبان فارسی نیز تغییراتی کرده و این زبان، هویت ما شده است. ما به زبانهای دیگری هم صحبت میکنیم و هم مینویسیم، اما از آنها به عنوان ابزار استفاده میکنیم. یکی از مغلطههای موجود درباره زبان فارسی این است که میگویند زبان فارسی زبان ارتباط اقوام است و این ادعا معنایی ندارد چرا که زبان فارسی ابزار نیست. تمام دارایی و هستی فرهنگی ما در زبان فارسی است. بنابراین عنصر هویتی ماست و عنصر ارتباطی ما نیست و برابر با زبانهای دیگر هم نیست. اگر این زبان را با زبانهای دیگر برابر بدانیم، بیتوجهی به انتخاب نیاکان خود کردهایم. اگر نظریات زبانشناسی را در نظر بگیریم، زبان فارسی ظرف و بستری بوده که این دارایی فرهنگی در آن ریخته شده است. زبان فارسی این فرهنگ را خلق کرده است مثل مثنوی معنوی و پنج گنج. مولانا توانسته تفکر عرفانی خود را در قالب مثنوی معنوی بنویسد. بنابراین فارسی وطن است و اگر ما فارسی را کم اهمیت بکنیم، در واقع هویت ما از میان خواهد رفت. از نظر سیاسی فلسفی اقتصادی دچار مشکل میشویم. جلسات فارسی وطن است کوشش کوچکی است تا اهمیت زبان فارسی را یادآوری کنیم.
آقای رستمی، رییس انجمن دیاران، دومین سخنران نشست بود. وی در سخنان خود گفت که یک مقوله در سیاستهای مهاجرتی است به نام مهاجرت در زبان. مهاجر به کسی گفته میشود که اگر کسی از یک منطقه زبانی وارد یک منطقه زبانی دیگر شود، مهاجرت صورت میگیرد. وقتی ما از یک منطقه زبانی به یک منطقه زبانی دیگر وارد میشویم، با توجه به تعریف ما از مهاجرت، دچار تغییراتی میشویم؛ چرا که ما همزبان نداریم. با این نگاه، اگر کسی از بدخشان و تاجیکستان وارد تهران شود، نمیتوان او را مهاجر نامید. اما اگر کسی از روستاهای تبریز به تهران بیاید، چون با مشکل زبان و همزبان روبرو است مهاجر به شمار می رود. پس دیاسپورای تاجیک، ایرانی و افغانستانی که در روسیه، اروپا و آمریکا هستند، هم وطن محسوب میشوند.
این زبان و فرهنگ با تهدیدات زیادی روبرو است و ارتباط نسل چهارم و پنجم دیاسپورای تاجیکستان و افغانستان و ایران با زبان مادری در حال قطع شدن است چرا که آنها زبانشان را تغییر دادهاند. بعضی از زبانها در چهل سال آینده پررونق خواهند بود و این به خاطر افزایش جمعیت است. زبانهایی مانند اردو، پرتغالی و چینی. اما برای زبان فارسی برنامهای نیست تا در این ردهبندی قرار بگیرد و از سوی دیگر، تهدید دولتها نیز هست؛ مانند طالبان که جامعه فارسی زبان را تهدید میکند. اینک پرسش این است که چطور میتوانیم کسانی که از این مرز و بوم رفته اند و احساس میکنند به زبان فارسی نیاز ندارند و در جامعه میزبان ادغام شدهاند را قانع کنیم تا از زبان فارسی استفاده کنند. چه سیاستهایی در قبال مردم داخل کشور و خارج از کشور در کشورهای فارسی زبان در پیش بگیریم.
دکتر حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، یکی دیگر از سخنرانان بود. وی با اشاره به این که علاقهاش به زبان فارسی او را به این جلسات کشانده است افزود تاجیکستان بسیار کوشش کرده تا به زبان نیکان خود برگردد و این کشور علاقه دارد زبان فارسی را گسترش دهد و مشکلی که وجود دارد این است که نمیتوانند به جوانان آموزش بدهند.
وی در ادامه به مساله طنز اشاره کرد و گفت ادبیات طنز زیر مجموعه صلح قرار میگیرد و با این پرسش که چگونه از طنز میتوان در ادبیات استفاده کرد، سخنانش را ادامه داد که یک ویژگی طنز، کم کردن زهر خشونت است و خشم را تعدیل میکند و در دیگری خشم تولید نمیکند. حکایات زیادی در این باره در گلستان هم آمده است. خشم، برآمده از احساسات است. وقتی تأمل صورت میگیرد، به ویژه در زمان حاضر جوابی، باعث می شود انسان از منیت خود کم کرده و دیگری را ببیند و این خود رفتار صلح آمیز را به همراه می آورد.
آقای رنجبر درخشیلر در بخش دوم سخنان خود با اشاره به اینکه ما اهمیت زبان فارسی را درنیافته ایم، گفت: «به دلیل اینکه جریانهای ضد فرهنگی قوی از دهه ۲۰ به بعد توسط چپها و تودهایها شروع شد و آنها خواهان از میان رفتن زبان فارسی هستند و فارسی ستیزی آشکار در دهه ۲۰ تا ۵۰ و حتی تا الان ادامه دارد. کسانی که از ایران مهاجرت کردند و رفتند نیز بسیار زیادتر از فارسی ستیزان زبان را دچار مشکل کردند. دلیل آن این است که ما با غرب هنوز تکلیفمان روشن نیست. عربها وقتی وارد ایران شدند ما فقط اسلام را گرفتیم. وقتی با غرب روبرو شدیم، زبان انگلیسی زبان فرانسوی داشتند شکسپیر و تکنولوژی داشتند. ما در این منازعه زبان فارسی را از میان برده ایم. نقش چپها در مسیر نابودی زبان فارسی غیر قابل انکار است.»
یکی از شرکت کنندگان در این نشست نیز همراه با ابراز خرسندی از برگزاری چنین نشست هایی گفت: «به ویژه تلویزیون در وارد کردن واژه های غیر فارسی به گفتار، نقش بسیار پررنگی داشته است. امروزه این نقش را فضای مجازی ایفا میکند.»
دکتر ماندانا تیشه یار، سخنران بعدی نشست، سخنان خود را چنین آغاز کرد که جاده ابریشم از زمان اشکانیان ساخته شد و کاروانها به مناطق متفاوت در رفت آمد بودند. چطور این کاروانها با هم ارتباط برقرار میکردند؟ به نظر می رسد که آنها معمولاً چند زبان بلد بودند و همدیگر را درک میکردند. اما از زمانی که ناسیونالیسم به منطقه آمد، مرزهای زبانی هم کشیده شد. زبان ملی به وجود آمد و حتی فارسی هم تقسیم بندی شد. مرز سیاسی درصدد کشیدن مرز زبانی هم برآمد.
وی با اشاره به اینکه ویژه نامه بلخ در دانشگاه بلخ از ایشان خواسته بود تا یادداشتی بنویسد گفت: من موضوع «نوروز و صلح زبان ها» را انتخاب کردم چراکه نوروز در ۱۲ کشور جشن ملی است و این کشورها زبانهای متفاوت دارند. یک آیین، با زبانهای متفاوت تجلیل میشود. تیشه یار در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوانیم حیات زبان فارسی را تداوم بخشیم، اینگونه پاسخ داد که: «باید زبانهای دیگر را به رسمیت بشناسیم و اگر زبان فارسی را در تقابل با دیگر زبانها قرار ندهیم، به تداوم زبان فارسی کمک کرده ایم.» وی در پایان از تجربیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران از اجرای ایده برگزاری نشستهای علمی به زبان های حوزه تمدن ایرانی یاد کرد که بدون استفاده از زبان سوم (انگلیسی) این نشست ها برگزار شده و این ایده با استقبال دانشگاهیان کشورهای منطقه روبرو شده است.
عکاس: مریم شایگان