ایران ۱۴۰۱ و مساله صلح منطقه ای

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 86

یادداشتی از ماندانا تیشه یار

رییس هیات مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

عضو هیات علمی گروه مطالعات منطقه ای موسسه آموزش عالی بیمه اکو، دانشگاه علامه طباطبائی

 

این روزها جامعه جوان ایران، پویا و سرزنده، به دنبال تغییرأفرینی در عرصه های گوناگون است. این پویایی جامعه ایرانی، در مقایسه با بسیاری از جوامع در مناطق پیرامونی، امری نادر به شمار می رود. در همین حال، پیوستگی های تاریخی و فرهنگی ـ اجتماعی میان جامعه ایرانی با جوامع همسایه، همیشه زمینه تاثیرپذیری متقابل از رویدادها و تحولات مردمان این سرزمین ها از یکدیگر را فراهم آورده است.

ایران از دید جغرافیایی، پل پیوند دهنده میان مناطق غرب آسیا، جنوب آسیا، آسیای مرکزی و قفقاز به شمار می رود. حضور سنتی ایران در عرصه های فرهنگ و سیاست و جامعه در میان همسایگان، از دیرباز زمینه ساز آن شده است که این کشور در بسیاری از موضوعات به طور طبیعی نقش راهبری منطقه ای را عهده دار باشد. نمونه های این امر در سده های اخیر را می توان در مواردی همچون انقلاب مشروطه (که به گسترش ایده ایستادگی در برابر استبداد و تدوین قانون اساسی و راه اندازی نظام پارلمانی در بسیاری از کشورهای منطقه یاری رساند)، ملی شدن صنعت نفت (که به دنبال خود موجی از ناسیونالیسم اقتصادی و ملی شدن صنایع نفتی در کشورهای تولیده کننده نفت را به همراه داشت) و انقلاب اسلامی (که امواج اسلام گرایی را از فیلیپین تا فلسطین تقویت کرد) به خوبی دید. برخی حتی بر این گمان هستند که جنبش اصلاح طلبی در ایران، مقدمه ای بر آغاز فصل بهار عربی در بسیاری از کشورهای منطقه بوده است.

در هفته های اخیر نیز می توان دید که نهادهای مدنی، به ویژه زنان و دختران، در کشورهای گوناگون منطقه با صدور بیانیه و یا برگزاری راهپیمایی، از جنبش اجتماعی نوین در ایران پشتیبانی کرده اند. تصویر راهپیمایی ها و گردهمایی های زنان و دختران از کابل در افغانستان تا قامیشلی در سوریه و دیگر کشورها همچون ترکیه و عراق و لبنان، نشان از پیوندهای اجتماعی میان جامعه ایرانی با دیگر کشورها در سطح منطقه ای دارد.

با اینهمه، نقش تحول ساز ایران در منطقه، اغلب با مواضع و واکنش های منفی قدرت های بزرگ روبرو شده است. سیاست مهار منطقه ای ایران و جلوگیری از شکل گیری «جامعه مدنی منطقه ای» در حوزه تمدن ایرانی، آشکارترین ویژگی سیاست قدرت های بزرگ ـ اعم از شرق و غرب ـ در قبال ایران بوده است. عملکرد آشکار این قدرت ها در شکست انقلاب مشروطه و به توپ بستن مجلس، شکل دهی به کودتای ۲۸ مرداد، راه اندازی جنگ و تحریم های اقتصادی گسترده برای سال های متمادی علیه ایران، همگی به خوبی گویای اشتراک نظر آنان در اجرای سیاست مهار ایران در یک سده اخیر هستند. طبیعی است که این امر از سوی شماری از دولت های منطقه که گسترش قدرت منطقه ای ایران را به ضرر خود می بینند و بهترین گزینه برایشان، یک ایران ضعیف نگه داشته شده است، استقبال شود.

در نخستین سال از سده نوین خورشیدی، جامعه ایران در آستانه عصری نوین ایستاده است. آنچه که در جنبش اخیر به خواست اصلی نسل جوان بدل شده، «آزادی»، «استقلال»، «عدالت» و «برابری» شباهت بسیاری به خواست های پدران و مادران ایشان در دهه ۱۳۵۰ و نیز به خواست های بسیاری از مردمان کشورهای همسایه دارد. جوانان و زنان در بسیاری از کشورهای منطقه چشم بر ایران دوخته اند تا ببینند که چگونه می توان با پیگیری جنبشی مدنی، به این خواست های مشترک رسید. هوشیاری و پختگی در رفتار و گفتار جوانان جامعه ایرانی، می تواند درس های بسیاری برای دیگر جوامع در منطقه ما داشته باشد.

در عین حال، سکوت دولت های منطقه و در پیش گرفتن رویکرد «صبر و تماشا» از آن رو است که می دانند هر گونه اصلاح یا آشوب اجتماعی در ایران، دامنگیر آنان نیز خواهد شد. آنان چشم به راه هستند که ببینند آیا دولت ایران همچنان با روش های سنتی به پاسخ به درخواست های نسل جوان می پردازد یا راه دیگری در پیش می گیرد. و البته قدرت های بزرگ نیز بیش از هر چیز، مایلند از شکاف میان دولت و ملت به نفع خود بهره گرفته و سیاست های تازه ای برای مهار هرچه بیشتر ایران را در پیش گیرند. افزایش شمار تحریم ها علیه ایران در هفته های اخیر، نه تنها سودی برای هیچ یک از طرفین در این کشور نداشته، بلکه جامعه ایرانی را هرچه بیشتر در تنگناهای اقتصادی و سیاسی خواهد گذاشت. در این شرایط نوین است که به نظر می رسد در پیش گرفتن سیاست «انعطاف خردمندانه؛ هم استراتژی و هم تاکتیک» از سوی دولت، می تواند با مدیریت شرایط کنونی، فرصتی تازه برای برپاداری صلح و ثبات اجتماعی در دو سطح ملی و منطقه ای فراهم آورد.

در این میان، دانشگاهیان مهمترین پل ارتباطی میان دولت و جامعه به شمار می روند. میانجی، کسی است که علیرغم همه دشواری ها، به میانه معرکه می آید و خیرخواهانه به دنبال یافتن راه هایی برای اصلاح امور و برپایی صلح و آشتی است. و چه کسی بهتر از اندیشمندان و پژوهشگران دانشگاهی که از یک سو می توانند چراغ راه دولت برای بازنگری در سیاست ها و قوانین و تغییر برخی کارگزاران باشند و از سوی دیگر می توانند راهنمای طرح درخواست های اجتماعی با روش های مدنی به شمار آیند. فراموش نکنیم که دانشگاهیان در تقویت پیوند میان نهادهای مدنی در ایران و کشورهای همسایه نیز می توانند نقشی کلیدی بازی کنند.

جامعه تمدنی ایران، در سراسر جغرافیای پهناور خود، داستان های بسیاری از خیزش ها و جنبش های اجتماعی را در خاطره جمعی مردمانش به یاد دارد. امروز، آفرینش داستانی نو بر پایه خرد و مداراجویی ایرانی؛ به گونه ای که الگویی برای دیگر مردمان این حوزه تمدنی باشد، به دست ماست. تاریخ آینده این سرزمین ها را امروز دولت و جامعه ایران می نویسند…

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *