جلوگیری از جنگ با تصحیح ذهنیت سطحی، حفظ محیط زیست و ترویج گذشت و بردباری / در دومین نشست همایش «ادیان و صلحآفرینی در هزاره سوم؛ ظرفیتها و چالشها» مطرح شد
بازدیدها: 133
نخستین روز از همایش «ادیان و صلحآفرینی در هزاره سوم؛ ظرفیتها و چالشها» مورخ دهم خرداد ماه ۱۴۰۲ در موزه فرش ایران برگزار شد. این همایش، ششمین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران بود و اساتید برجستهای از ایران و سایر کشورهای جهان در آن حضور داشتند. در دومین نشست این همایش جلال جلالی زاده عضو هیئتعلمی گروه فقه شافعی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، دکتر نغمه مبرقعی، دانشیار پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، دکتر خسرو قبادی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی، دکتر عمادالدین باقی پژوهشگر مطالعات دینی، مدیر گروه جامعهشناسی دین در انجمن جامعهشناسی ایران و آقای اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد عرفان و فلسفه اسلامی و مدرس دانشگاه آزاد، علیاکبر علیخانی دانشیار دانشگاه تهران شرکت داشتند. مدیریت این پنل را نیز مقصود فراست خواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه بر عهده داشت.
برای جلوگیری از جنگ باید ذهنیت سطحی خود را تصحیح کنیم
جلالی زاده سخنان خود را با این جمله آغاز کرد که چشمها را باید شست. وی اعتقاد دارد که در طول تاریخ ذهنیتها باعث جنگ شده است و برای جلوگیری از این جنگها باید ذهنیت سطحی خود را تصحیح کنیم. گاهی عدم فهم از حقوق شهروندی و حقوق بشر باعث جنگ میشود. ایشان افزود که ما باید هم جنگ را بشناسیم و هم صلح را بشناسیم چراکه اسلام دین صلح و آشتی و سلم است. دین اسلام منادی محبت و دوستی است. صلح در دنیا در کشورهای خاورمیانه بدون ایجاد عدالت و دوستی محقق به ثمر نمیرسد. در قسمتی پایانی سخنان خود جلالی زاده قسمتی از نامه امام علی به مالک را قرائت کرد با این جمله پایانی که تا حقوق بشر نباشد، صلح هم نخواهد بود.
راه چاره در «صلح سازی محیطی زیستی اسلامی» است.
نغمه مبرقعی در مورد رویکرد اسلام به حفظ محیط زیست و نقش آن در ارتقای صلح جهانی توضیح داد: در جهان امروز، درگیری و جنگ از مسائل محیط زیستی جداییناپذیر است. او افزود: تلاقی در تصاحب منابع طبیعی محل ایجاد منازعات هست. مبرغی با اشاره به اینکه محیط زیست با جنگ و صلح رابطه دوسویه دارد، تصریح کرد: اول، نیاز به تصاحب منابع میتواند آغازگر بسیاری از جنگها باشد. دوم، صلح میتواند موجب ارتقا و تعالی محیط زیست شود.
او گفت محیط زیست یک مسئله فرامرزی است و در سطح فرا منطقهای و بینالمللی قابل بحث است و سپس به چند مثال در این زمینه اشاره کرد:-مسئله آب هیرمند و اختلافات حق آب میان ایران و افغانستان، بهرهبرداری از میادین مشترک نفتی که همیشه از موارد مورد تنش میان کشورها بوده و مسئله ریز گردها.
مبرقعی ضمن اشاره به این واقعیت که مفهوم نوین صلح پایدار از توسعه پایدار نشاءت میگیرد، ادامه داد: وقتی به صلح پایدار میپردازیم باید به نیازهای آیندگان هم در نظر بگیرم و درنتیجه حفاظت از آن برای آیندگان و دیگر انسانها لازم است.
او در مورد دیدگاه اسلام در حفظ محیط زیست شرح داد: در قرآن کریم بیشتر از ۱۰۰ آیه وجود دارد که در آن مسلمانان را به صلح و دوستی دعوت میکند. پیامبر اسلام همچنینی میفرمایند: زیان رساندن به خود و دیگران طبق «قاعده لا ضرر» ممنوع است.
مبرقعی معتقد هستند راه چاره در «صلح سازی محیطی زیستی اسلامی» است. او اضافه میکند: دو حلقه مفقودی وجود دارد ک میتواند پایه ریز صلح باشد. نخست، محیط زیست است، چون محیط زیست مرز نمیشناسد و میتواند موجب پیوند ملتها شود. دوم، اسلام است که در منطقه ما بهعنوان دین مشترک بسیار تأثیرگذار است.
او در ادامه زمینههای همکاریهای منطقهای در امور محیطزیستی و نحوه عملیاتی کردن برشمرد: اول: ایجاد صندوقهای منطقهای برای تأمین صلح سازی، دوم: همکاری در زمینه کاهش گازهای گلخانهای، سوم: سازگاری با تغییر اقلیم، چهارم: بهرهبرداری پایدار از منابع دریایی مشترک و پنجم: بهسازی و کنترل مناطق مستعد انتشار ریزگزدها و …
عوامل تقویتکننده و زمینهساز صلح
دکتر قبادی توضیحات خود را در باب صلح در سیره و مبانی فکری امام دوم شیعیان، اینچنین تشریح کرد: در مبانی فکری و رفتاری امام حسن عوامل تقویتکننده و زمینهساز صلح وجود دارند که از جمله آنها میتوان به سخنان و احادیث ایشان اشاره کرد که دارای پیامهای اخلاقی مرتبط با صلح هستند، همچنین ترویج گذشت و بردباری را میتوان هم در اندیشه و هم در رفتار ایشان مشاهده کرد. همچنین اصول و اهمیت ایشان در مبارزه با فقر و توجه به حوائج مردم، رعایت حقوق زندگان و مردگان و احترام به شخصیت و کرامت انسانها، همگی مروج صلح فرهنگی که زیربنای همه جنبههای صلح است، میباشند.
وی در پایان با اشاره به جلوگیری امام دوم شیعیان از خشونت و درگیری مستقیم، مصداق آن را در مخالفت امام حسن(ع) با عثمان کشی، ضمن انتقادهای زیاد ایشان نسبت حکومتداری او بیان کردند.
مبنای تاکتیکی صلح در اسلام
دکتر باقی در ابتدا درباره تفاوت نگاه انسانها به صلح و جنگ در قرآن و اسلام، سخنرانی خود را شروع کرد: ما اکنون با سه دسته از افراد و تفاسیر مواجهیم. ١. دسته اول بنیادگرایان هستند که نگاهی یکجانبه نسبت به قرآن و محتوای آن در باب صلح و جنگ دارند و در جستجوی تفاسیری هستند که کفار را مستحق جنگ و خشونتورزی میانگارند.٢. دسته دوم خداناباوران هستند که آنها نیز نگاهی تکبعدی به قرآن دارند و در دیدگاه خود آیات الهی را دعوتکننده به جنگ و خشونتورزی میانگارند. ٣. دسته سوم برخی از شیعیان هستند که به طرز مفرطی در برابر بنیادگرایان نگاه روشنفکرانه اتخاذ میکنند.
وی در ادامه با بررسی برخی از تفاسیر در باب نوع خلافت پیامبر در مکه و مدینه، و بررسی آیات قرآن در این دو دوره بیان کرد: برخی اینطور تفسیر کردهاند که آیات قرآن در دوران مکی و در زمانی که پیامبر در موضع ضعف بود، رحمانی و پیامآور صلح است. اما بیشتر آیات مربوط به جهاد مربوط به دوران مدنی و در زمان موضع قدرت پیامبر هست. بنابراین او نتیجهگیری میکند که صلح در اسلام مبنای تاکتیکی دارد و نه مبنای استراتژیکی.
باقی میافزاید: درصورتیکه در بررسیهای من بر روی آیات قران، بهطورکلی ٣٨ آیه در قرآن (کمی بیش از نیم درصد) مستقیم به صلح و جنگ پرداخته که از این مقدار، حدود ۵۵ درصد این آیات در باب دعوت به صلح و ترجیح مدارا جویی با مشرکان هست و ۴۵ درصد آن درباره جنگ است. همچنین در بررسیهای صورت گرفته بر روی آیات مربوط به جنگ و صلح در دوران مکی و مدنی، درمیابیم که بهصورت نسبی وزن آیات مربوط به جنگ و صلح در این دو دوره تقریباً یکسان است.
ریشه منازعات در خود انسان است
اسماعیل منصوری لاریجانی در مورد اصالت صلح در اسلام و بسترهای گفتمانی آن توضیح میدهد: صلح در همه ادیان آسمانی اصالت دارد. توحید یعنی صلح. وحدتی و کثرتی که عرفا هم بیان میکنند به معنای وحدت رویه است. مبنای اسلام مطلقاً باید بر اساس صلح باشد و اگر کسی خلاف آن عمل کند، پا گذاشتن در جای پای شیطان هست. البته تنها آنانی که مورد تجاوز و ظلم واقع شدهاند حق دفاع از خود را دارند و قاعدتاً همین مسئله دفاع هم دارای چارچوب و قواعد خاص خود است. این نکته مهم است که بهمحض اینکه دشمن تمایل به صلح پیدا کرد باید آن را بپذیریم.
منصوری لاریجانی ضمن استناد به کتاب خود «بررسی حقوق اساسی تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران» تأکید میکند: هر کشوری که مورد تجاوز واقع شد تا زمانی که شورای امنیت تصمیم نگرفته است، آن کشور حق دفاع مشروع از خود را دارد. ادیان ما هم حق دفاع مشروع را قبول دارند.
او در مورد حیات معقول که در عصر سقراط مطرح شد توضیح میدهد: حیات معقول، سه اصل دارد که عبارتاند از: هستیشناسی، انسانشناسی و خداشناسی. او ادامه میدهد: انسان هم معنی صلح میدهد. انسانها از یک گوهر واحد خلق شدهاند.
منصوری لاریجانی اضافه میکند: نکته سوم که خداشناسی است: تمام فیلسوفان، در مورد فایده وحدت و کثرت صحبت کرده آند. اگر همه ما حول محور توحید جمع شویم، تمام اختلافات، نزاعها برطرف خواهد شد.
او ضمن اشاره به اینکه پس در مورد سه اصل خداشناسی، انسانشناسی و هستیشناسی اختلافنظر وجود ندارد میگوید: ریشه منازعات در خود انسان است. هابیل خود انسان است و قابیل غیر اوست. هابیل نماد عمل است و قابیل نماد جهل است.
او با مطرح کردن این سؤال که «در حال حاضر کنار تمام پیشرفتها، چقدر عقلانیت و انسانیت رشد پیدا کرده است؟ و چگونه دو انسان میتوانند تعامل کنند؟» توضیح میدهد: راه آن این است که نباید فلسفه و عرفان را از دین جدا کنیم. در غیر این صورت انسان تبدیل به طالبان میشود.