گزارش نشست «جنگ و صلح در آثار بهرام بیضایی»
بازدیدها: 110
نشست جنگ و صلح در آثار بهرام بیضایی به همت کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در تاریخ ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. علیرضا رئیسیان، محسن حسینی، داریوش رحمانیان، زاگرس زند، جواد رنجبر درخشیلر، مهتاب حاجی محمدی و ناصر جبیبیان از سخنرانان این نشست بودند. در این نشست، برش هایی از فیلم های بیضایی نیز به نمایش درآمد.
جهان گسترده بیضایی؛ تمرکز بر شناخت مفاهیم قدیم در شکل جدی
علیرضا رئیسیان، کارگردان و فیلمنامهنویس و تهیهکننده سینما و تلویزیون، سخنران آغازین نشست بود. او درباره شخصیت، وِیژگیها و اهمیت آثار بیضایی صحبت کرد.
رئیسیان گفت: جهان شکل گرفته در ذهن بیضایی بسیار گسترده است. او با اشاره به بخشی از صحبت های خانم مژده شمسایی در مراسم بزرگداشت بیضایی، به شخصیت چند وجهی بیضایی اشاره نمود؛ شمسایی در پاسخ به پرسش خود درباره اینکه آیا بیضایی همسر و پدر خوبیست یا نه، گفت؛ جواب من به این پرسش هم بله و هم خیر است که این مساله در آثار او هم نمود مییابد.
رئیسیان بر این باور است وجه تمایز بیضایی، تمرکز او بر شناخت مفاهیم قدیم در شکل جدید است. او در نوشتن بسیار پرکار است. رئیسیان در ادامه گفت؛ بیضایی به خوبی توانسته دوگانگی را در فیلمهایش نشان دهد. کشمکش همواره در آثار بیضایی اهمیت دارد؛ با این همه، در پایان فیلم های او حرکت به سوی بهبودی، رسیدن به شناخت و آگاهی با استفاده از تکنیک های پیچیده دیده می شود. به سخنی دیگر، تولید فیلم برای بیضایی اهمیت کمتری دارد. او یک کمالگراست. او افزود، خواستههای فیلمساز در ایران برآورده نمیشد؛ برای نمونه، فیلم باشو غریبه کوچک بیضایی پس از چند سال توقیف، به سختی توانست مجوز بگیرد. در صورتیکه، این فیلم برنده جشنوارههای جهان گردید و ۷۰ کشور جهان این فیلم را خریدند. در واقع، این فیلم در تاریخ سینمای ایران، بیشترین جایزه را از آن خود کرده است. صلح یک مفهوم جهانیست؛ با این همه در آثار بیضایی، همه چیز، از جمله صلح، از فرهنگ ایرانی نشات میگیرد. فیلم های او نشان دهنده شناخت و درک عمیق بیضایی از فرهنگ و تاریخ ایران است.
اهمیت توجه به بیضایی خوانی و شناخت او
محسن حسینی بازیگر، کارگردان سینما و تلویزیون، است که به عنوان دومین سخنران نشست، درباره بیضایی و آثار او صحبت نمود. فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران»، سریال تلویزیونی «یک مشت پر عقاب» و سریال تلویزیونی «یک مشت پر عقاب» در کارنامه او قرار دارد.
حسینی بر این باور است که سوژه جنگ در آثار بهرام بیضایی بسیار مهم است. بیضایی عجیب است. شمار نمایشنامه و فیلم نامههای او به حدود ۱۰۰ عدد رسیده است؛ به همین دلیل انتخاب اثری از آثار وی برای صحبت به دلیل برخو
رداری از حجم زیاد و وسیع بودن، کار دشواری است. حسینی افزود؛ بیضایی بر روی موضوع گذار از یک سیستم به سیستم دیگر توجه نموده است.
نکته قابل توجه در سخنان حسینی، اهمیت بیضایی خوانی است. او گفته های خود را با طرح این پرسش ادامه داد که چگونه باید بهرام بیضایی را بخوانیم؟ در
واقع، کتاب درباره بهرام بیضایی بسیار اندک است که آنها هم کتابهای علمی، منبع و مرجع به شمار نمی روند. به گفته حسینی، این به نوعی بیتوجهی به شخصیت های هنری و ادبی مان است. او افزود؛ بیضایی خوانی سخت است. آثار بیضایی چند وجهی است و آن را باید از زوایای گوناگون بررسی کرد.
او در ادامه گفت؛ از ویژگیها و مشخصات بارز بیضایی، بازخوانی وقایع است. در جهان، چهار بازخوان بزرگ هست که یکی از آنها بهرام بیضایی است. بازخوانی به روایت بیضایی از آثار موجود (منظوم و منثور) این سرزمین برآمده است. اشرافی که بیضایی به تاریخ و ادبیات زبان مادری اش دارد، باعث بی مانند شدن و متفاوت بودن آثار بیضایی میشود. آثار بیضایی بسیار پیچیده است و نمونه آن را می توان در مرگ یزدگرد او دید که آنرا در سال ۱۳۵۸ به اجرا درآورد. شکسپیر در آثار خود درباره دربار و پادشاهان سخن می گوید؛ اما به گفته بیضایی، آثار او تصویر شاهان و حکومتها نیست. موضوع او مردم و روابط انسانی هست و این در همه آثار بیضایی دیده می شود. از سوی دیگر، رفرنسدهی بیضایی، یک رفرنسدهی معمولی نیست و این یکی از موضوعاتی است که برای پژوهش اهمیت زیادی دارد.
بیضایی نمایشگر تاریخ فرودستان
زاگرس زند، ایران شناس، تاریخپژوه ایران باستان و شاهنامه پژوه سومین سخنران این نشست بود.
او سخنان خود را با طرح چند پرسش شروع کرد. اینکه برای بیضایی تاریخ و سندیت چه میزان در «مرگ یزدگرد» دغدغه است؟ هنرمند در تفسیر، ساختن و بازسازی تاریخ چه میزان اختیار عمل دارد؟ فیلم مرگ یزدگرد چقدر مستند به تاریخ است؟
او در ادامه افزود؛ ما واقعاً فیلمهایی درباره ساسانیان و سقوط آنها نساختیم، حتی رمانی هم درباره شکست آنها نداریم. اما باید توجه داشت که «مرگ یزدگرد» یک اثر هنریست و نه تاریخی. شاید بتوان بیضایی، مهرجویی و حاتمی را نمایندگان سینمای هویتی تاریخی و فرهنگی ایران دانست. برای بیضایی هویت شخصی و ملی اهمیت دارد و حتی هویت شخصی یک مسئله جمعی است.
او درباره تحصیلات دانشگاهی بیضایی نیز اشارههایی داشت. بیضایی به دلیل اینکه میخواست بر روی ریشههای نمایش در ایران کار کند، تصمیم میگیرد از دانشگاه تهران ترک تحصیل نماید. با این همه، او امروز دو مدرک افتخاری دکترا دارد و کتاب نمایش او در ایران هنوز جزو منابع اصلی درسی است.
زند افرود: بیضایی فیلم تاریخی نساخته است؛ بلکه به برشهایی از تاریخ نگاه انتقادی کرده است. برشهایی که هزاران سال ملتی با آن زندگی کرده است. هدف بیضایی این بوده که نشان دهد از جنبه دیگری نیز می توان تاریخ را تصور و تخیل کرد و در واقع، او تاریخ فرودستان را نوشته است.
بیضایی راوی زندگی توده مردم
داریوش رحمانیان به عنوان چهارمین سخنران درباره بیضایی سخنرانی کرد. او نویسنده و دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران است. رحمانیان در ابتدا مقدمه ای درباره تاریخ جهان و رنج انسانی گفت. او بر این باور است که شرایط جهان در سده ۲۱ به گونه ای است که با وجود رشد تمدن، فرهنگ، اخلاق و هنر، وجه حیوانی ما نیز رشد کرده و ما پر از شیر، پلنگ، گرگ، مار و عقرب ها هستیم. او رابطه ما در تاریخ را از جنس زخم و درد توصیف کرد.
رحمانیان در ادامه افزود؛ بهرام بیضایی یک هنرمند و اندیشمند تراز اول و نامداری ناشناخته است. او استاندارد جهانی شدن را دارد ولی هنوز این اتفاق نیافتاده است. کتاب نمایش بیضایی در طول ۵۸ سال، هنوز در ایران مهمترین منبع است که این موضوع البته نشاندهنده تنبلی ما است.
او همچنین گفت؛ بهرام بیضایی راوی زندگی توده مردم است. او عامدانه همچون عبید زاکانی قهرمانان را میشکند. عبید زاکانی نیز میخواست بزرگان آرمانی را بشکند. زن در آثار بیضایی نقش محوری دارد. زن ضد جنگ است و مردان جنگ آفرین هستند. نمایش بیمانند «مرگ یزدگرد» نمادی از تاریخ توهم ایرانیان است.
با آثار بیضایی می توان به مفهوم صلح نزدیک شد
پنجمین سخنران، جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامهپژوه و دبیر کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران، سخنان خود را با طرح پرسشهایی آغاز کرد. او پرسید؛ آثار بهرام بیضایی چه ربطی به صلح دارد؟ و در ادامه گفت؛ برای پاسخ به این پرسش، نخست باید به مطالعات صلح بپردازیم و معنای صلح را بدانیم. در واقع ما باید این پرسش اساسی را بپرسیم که آثار بهرام بیضایی چه کمکی در نزدیک شدن به صلح مینماید؟
رنجبر به مساله شناخت شناسی آثار بیضایی اشاره کرد. او گفت، آثار بیضایی را باید شناخت شناسی کنیم که این امر ما را به آگاهی ملی ایرانی میرساند. تقریبا همه آثار بیضایی به مساله ایران، تاریخ ایران، اندیشه ایران و تحولات تاریخی ایران می پردازد. آثار ملی ایرانی می گوید چه بودیم، چه گذراندیم و چه هستیم.
او گفت؛ در برابر آگاهی ملی، آگاهی ایدئولوژیکی قرار دارد که یک نگاه کاذب است؛ چون آگاهی ایدئولوژیکی به سیاست و قدرت می پردازد. رنجبر در ادامه صحبت های خود به پایه های آگاهی ملی در آثار بیضایی پرداخت. او سه پایه اساسی را به شرح زیر بازگو کرد:
پایه اول: آگاهی ملی بیضایی از نوع دانشورانه است. نمی شود ادعای آگاهی ملی داشته باشیم ولی اهل خواندن نباشیم. آگاهی ملی بیضایی براساس دانش است.
پایه دوم: بیضایی تاریخ را در آثار خود به صورت گزینشی برای ما مطرح نمی کند. بیضایی هم درباره آرش کار کرده و هم درباره مرگ یزدگرد و هم درباره سیاوش و هم درباره عاشورا و هم مجلس ضربت زدن و هم درباره مشروطه و تجدد. تداوم تاریخی ما در این کلیت است و اگر بخشی از آن را بگیریم و بخشی دیگر را کنار بگذاریم، باعث بریدگی تداوم آن می شود. از نکاتی که رنجبر به ان اشاره کرد، نپرداختن بیضایی به کوروش است. او بر این باور است که اگر بیضایی اثری در مورد کوروش کبیر کار می کرد قطعا شاهکار بی نظیری می شد.
پایه سوم: نگاه بیضایی به هویت ملی و ایرانی ایستا نیست. او به تحولات بسیار درباره اسکندر، حمله تازیان، حمله مغول و متفقین پرداخته است. بیضایی می گوید هویت ما، هویت ایستایی نیست که غبار گرفته باشد؛ بلکه در حال حرکت و تحول است. آثار بیضایی به مساله هویت می پردازد و همچنین درباره تجدد و اینکه با مساله تجدد چه باید کرد. در آثار بیضایی اضطرابی درباره از دست رفتن فرهنگ به چشم می خورد.
رنجبر در ادامه افزود؛ بهترین برگردان شاهنامه به نثر با عنوان سیاوش خوانی، اثر بیضایی است. شاهنامه در آثار بیضایی نقش بسیار برجسته ای دارد. البته شاهنامه شناسی او علمی نیست و برای این منظور از نسخه مسکو استفاده کردهاند. به اعتقاد رنجبر، بیضایی کوشیده تا مسایل امروز ما را با شاهنامه نشان بدهد. آثار بیضایی نشان می دهد که امروز شاهنامه چگونه میتواند به کمک ما بیاید.
در پایان، رنجبر پرسش نخستین خود را تکرار نمود که آیا آثار بهرام بیضایی به صلح نزدیک است؟
در پاسخ به این پرسش، گفت: «بله چون آگاهی ملی ما صلح طلبانه است و این مهم در آثار او نشان داده شده است و با آثار بیضایی می توان به مفهوم صلح نزدیک شد».
زن در آثار بیضایی
مهتاب حاجی محمدی (پژوهشگر و عضو کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران) به عنوان آخرین سخنران، به مساله زنان در آثار بیضایی پرداخت. او نیز سخنرانی خود را با طرح یک پرسش مهم شروع نمود. زن در آثار بهرام بیضایی چگونه نمود پیدا می کند؟
برای پاسخ به این پرسش، حاجی محمدی توجه به چند واژه کلیدی را لازم دانست. این واژه ها عبارتند از:
- سرمایه فرهنگی
- سرمایه اقتصادی
- سرمایه نمادین
- سرمایه اجتماعی
آیا این واژه ها رفتار و کنشگری زنان در آثار بیضایی را بررسی می کند؟
به اعتقاد او، زن می تواند جلوه های گوناگون داشته باشد. زن میتواند مادر، دختر، خواهر باشد. همچنین، زن مادری، زن زمین، زن نسل و تربیت هم از جلوههای دیگر زنان میباشد. او افزود؛ پرسش اساسی که در ذهن انسان میآید این است که آیا زنان در آثار بیضایی آرمانی هستند یا واقعی؟ پویا هستند یا منفعل؟
او در ادامه افزود؛ مادرانگی و زن مادری را در آثار بیضایی می توان دید. در آثار او زن در برابر خشونت مقاومت می کند، زن تجلی مادر زمین است. در آثار او زنان از خرد و فتانگی خود استفاده می کنند. در آثار او، زن عامل افزایش سرمایه اقتصادی، اجتماعی، نمادین و فرهنگی است. زن نماد زایایی و زندگی است و در برابر جامعه مردسالار میایستد. وی در پایان تاکید کرد که اکثر آثار بیضایی پویا هستند و سرمایه هایشان رو به افزایش، تولید، بازتولید و تغییر عادتواره های نادرست در جامعه است.
تهیه گزارش توسط مریم شایگان-کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه علامه طباطبایی