نوروز و صلح زبان ها؛ نوشته ماندانا تیشه یار

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 88

به نام خداوند جان و خرد

چند سال پیش در روزهای نوروزی، سفری به شهر تاریخی باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان داشتم. آنچه بیش از هر چیز برایم دیدنی بود، سبزه های بزرگ و زیبایی بود که مغازه داران در پشت پنجره ها گذاشته و نوار سرخ رنگی به دور سبزه بسته و نوشته بودند: Novruz bayramınız mübarək

دیدن این پیام شادباش نوروزی با الفبا و گویشی متفاوت، انگیزه ای شد که سال بعد، با همیاری دانشجویان انجمن علمی مطالعات منطقه اکو و دبیرخانه دانشجویی شبکه دانشگاه های راه ابریشم، یک فیلم زیبا درست شود و در آن دانشجویانی از کشورهای گوناگون منطقه نوروز به زبان ها و گویش های رنگارنگ این منطقه با پوشیدن لباس های سنتی هر سرزمین، نوروز را شادباش بگویند. این فیلم زیبا، تنها نوید آمدن نوروز را نمی داد، بلکه در دل خود یادآور می شد که اقوام گوناگون حوزه تمدنی مشترک ما، جدای از باورها و ادیان و زبان های گوناگون خود، آیین های فرهنگی و تاریخ مشترکی دارند که مانند نخ تسبیح، سده هاست که مردمان ما را همدلانه کنار یکدیگر نشانده است.

در این روزگار، شاید کمتر بتوان عنصر فرهنگی یگانه ای را یافت که به دور از دسته بندی های ملی گرایانه، بتواند مردمان کشورهای گوناگون را به دور خود گرد آورد و بی آنکه آنان را مجبور سازد تا هویت بومی خود را کنار بگذارند، همه را همان گونه که هستند بپذیرد و بگذارد تا در کنار همدیگر، آیینی مشترک را جشن بگیرند و آمدن بهار را خوش آمد بگویند.

روزی از دکتر بهرام امیراحمدیان، دانشمندی که چند دهه است به سرزمین های این حوزه تمدنی سفر کرده و کتاب ها و مقالات بسیاری درباره ویژگی های فرهنگی و تاریخی مردم منطقه ما نوشته، پرسیدم در روزگاری که کاروان های بازارگانی از دل چین به سرزمین های ما می آمدند و تا مدیترانه می رفتند و به دادوستد در بازارها و کاروانسراها می پرداختند، آنان با کدام زبان میانجی با یکدیگر گفتگو می کردند و چگونه کالاها و اندیشه ها را با هم ردوبدل می نمودند؟ ایشان در پاسخ گفتند که بی تردید زبان های کهنی مانند سغدی بودند که زبان بازارگانی به شمار می آمدند، اما آنچه که از کتاب های تاریخ برمی آید، آن است که آشنایی با چند زبان رایج در آن روزگار، امری عادی بود که نه تنها بزرگان دانش و ادب از آن بهره داشتند، بلکه شمار زیادی از مردمان عادی نیز در زندگی روزمره خود آنها را به کار می بردند؛ از عربی گرفته که زبان دین بود تا فارسی و ترکی که زبان دیوان و ادب بودند تا زبان ها و گویش های آذری، کردی، پشتو، اردو، گرجی، ارمنی، بلوچی، گیلکی، مازنی، ازبکی، قزاقی، قرقیزی، ترکمنی و مانند اینها که زبان گفتگوی مردم بودند، هر یک به فراخور به کار برده می شدند. و گویا که آنچه در آن روزگار مهم نبود، تفاوت های زبانی میان مردمان سرزمین های گوناگون بود. تا آنجا که مولانای بلخ می سرود:  ای بسا هندو و ترک همزبان…

راست است که از هنگامی که قدرت های استعمارگر پای به سرزمین های ما گذاشتند، زدودن پیوندهای زبانی و وابسته کردن جوامع به فراگیری زبان های بیگانه، از جمله مهمترین سیاست های آنان به شمار رفته است. از همین رو است، که همپای گسترش رویکرد ملی گرایانه (بخوانیم واگرایانه) در میان سرزمین های بهم پیوسته حوزه تمدنی ما، از سده نوزده میلادی رفته رفته انگلیسی و روسی به عنوان زبان های میانجی تحمیل شدند و از سده بیستم، مرزهای سیاسی به مرزهای زبانی نیز بدل گشتند. این داستان تا آنجا بالا گرفت که زبان ها کارکرد هویت بخش در سطوح ملی و حتی استانی یافتند و گاه جنگ میان گویشوران زبان ها به راه افتاد. نتیجه آنکه امروزه مردمانی که در درازای تاریخ همواره بی واسطه با یکدیگر در گفتگو و ارتباط بودند، کمتر زبان یکدیگر را می دانند و بیشتر با زبان های میانجی بیگانه با همدیگر گفتگو می کنند.

نوروز اما هر سال به خانه های ما می آید و به همه ما یادآوری می کند که به هر زبانی که بخواهیم، می توانیم این آیین فرهنگی را جشن بگیریم و به یکدیگر شادباش بگوییم. نوروز را به هر زبانی مبارک باد بگوییم، دلنشین است؛ همچون واژه عشق، که به گفته حافظ شیرازی: کز هر زبان که می شنوم، نامکرر است…

اینک، ما پاره های تن یک تمدن بزرگ، که هر یک به دلیلی از روزگار وصل خویش به دور افتاده ایم، چه نیکوست که بار دیگر بکوشیم تا گوناگونی زبانی همه سرزمین هایمان، از کوه های هیمالیا و دشت های ختن تا دریای مدیترانه و از فرارودان تا آنسوی خلیج فارس را به رسمیت بشناسیم، کودکانمان را با زبان های گوناگون و کهن این تمدن باستانی آشنا سازیم و با همین زبان ها به گفتگو با یکدیگر بنشینیم.

انجمن علمی مطالعات صلح ایران، برای احترام به گوناگونی زبانی میان مردمان منطقه ما، به تازگی می کوشد که برنامه های علمی مشترک را به زبان های اصلی و بدون یاری گرفتن از زبان های میانجی، برگزار کند. در پاییز و زمستان ۱۴۰۲، اندیشمندان ایرانی با همتایان خود در ترکیه و پاکستان به زبان های فارسی و ترکی و اردو و البته با کمک مترجمان، درباره مسایل مشترک منطقه ای گفتگو کردند. مخاطبین این برنامه ها از کشورهای گوناگون، در کنار گوش دادن به گفتگوهای علمی، از شنیدن واژه های آشنا و مشترک در این زبان ها، لذت می بردند و می آموختند. کوشش برای بازگشت به فرهنگ چندزبانی و تقویت گفتمان همدلی و صلح میان زبان ها، شاید یکی از مهمترین میراث های فرهنگی ماندگار دانشگاهیان روزگار ما برای نسل های آینده نوروزستان باشد.

«این یادداشت در شماره دوم مجله نوروزنامه در حمل/فروردین ۱۴۰۳ به چاپ رسیده است. نوشته های این مجله در این شماره به زبان های فارسی، پشتو، ازبکی و انگلیسی بوده اند.»

آذری: Novruz bayramınız mübarək

اردو: نوروز مبارک إو

ارمنی: Shnorhavor Novruz

ازبکی: Navro’z muborak bo’lsin

اویغوری: موُباره ک بولسوُن Nowruz

پشتو: نوروز مو مبارک شه

تاجیکی: Наврӯз муборак

ترکمنی: Nowruz gutly bolsun

ترکی: Nevruz Bayramı kutlu olsun

پنجابی: Naurōza mubāraka

سندی: نوروز مبارک

عربی: نوروز سعید

قرقیزی:  Nooruz kut bolsun

قزاقی: Nawrız quttı bolsın

کردی سورانی: نه وروزتان پیروز بیت

کردی کرمانجی:Newroz pîroz be

گرجی: gilotsavt novruzs

هندی: khush nowruz

فارسی: نوروز خجسته باد

 

نوروز و صلح زبان ها

ماندانا تیشه یار

عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبائی و رییس هیات مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *