یادداشت صلح

بازدیدها: ۵وارد اتاق یکی از مدیران پوهنتون کابل شدم. گردش چشمم در دیوار و وسائل، دنبال طرحی خارج از دکورهای

بازدیدها: ۴گفتم نجیب خان، برایت چای آوردم. گلویت را تازه کن بعد به کارت برس. خندید و گفت: آقا وقتی

بازدیدها: ۲۶مردم افغانستان، در وضعی قرار گرفته‌ اند که فقر دست‌وپای همه را بسته است. در بیست‌سال گذشته ما کمتر

بازدیدها: ۷من از پس نزدیک به چهل سال زندگی تا به امروز در بی وطنی ای که زاده انتخاب پدربزرگ‌ها

بازدیدها: ۵روزی از واپسین روزهای فروردین‌ماه سال ۱۴۰۱ در تهران، از خانه‌ رفیقم واقع در خیابان مالک‌اشتر به سمت ایستگاه

بازدیدها: ۴حالا سی و هفت هشت سال گذشته از آن سال‌ها. پدر و مادرم به رحمت خدا رفتند، اما خاطرات

بازدیدها: ۱۵در این یادداشت کوتاه، می‌خواهم از سفرهایی که به کشور ایران داشتم چند خاطره‌ بنویسم. سال ۱۳۹۶ بود و

بازدیدها: ۵ملت ایران و ملت شریف افغانستان همزیستی و همدلی را تجربه کرده‌اند. همسایگی، هم زبانی و  هم فرهنگی، همدلی

بازدیدها: ۹کتاب زندگی‌ام را چندین بار مرور کردم؛ اما هر بار در انتخاب صفحه‌ای که بخواهم از آن تعبیر به

بازدیدها: ۱۶ارتش سرخ به افغانستان حمله کرده بود. پدرم مفقود‌الاثر شده بود، مادرم با پدر و برادرانش از ولایت/استان فراه،

بازدیدها: ۱۹خاطرات مهاجرت و مهاجران افغانستانی مثل همه مهاجران دنیا روایت تلخی‌ها و شیرینی‌هاست؛ با این تفاوتِ شگرف که پایانی