درفش صلح خواهی در گام های نوروزخوانان؛ نوشته مجتبی مقصودی

اخبار انجمن را همرسانی کنید.

بازدیدها: 59

فرهنگ نوروزی ابعاد مختلفی دارد و گسترده وسیعی را به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی در کره خاکی دربرمی گیرد و به صور مختلفی تجلّی یافته و می یابد. از اشکال مکتوب و رسمی تا اشکال غیرمکتوب، محاوره ای و غیررسمی. در این یادداشت کوتاه تلاش خواهد شد تا نوروز خوانی در حوزه فرهنگی نوروز را به مثابه درفش صلح خواهی و صلح جویی نوروزی از سوی بدنه اجتماعی و توده های بی نام و نشان مورد طرح و بررسی قرار گیرد.

از جمله آیین های شاد و مفرح و پرمحتوای کارناوالی – رتوریک رایج در برخی از مناطق کشور در آستانه بهار و سال جدید نوروزخوانی است. این آیین که دارای ریشه های کهن تاریخی است با حرکت گروهیِ پیر و جوان، زن و مرد با دهُل و سرنا و آواز و رقص از کوچه ها، محله ها، روستاها و شهرها آغاز می شود و نوروز خوانان با سردادن اشعاری در بشارت بهار و پایان زمستان و تباهی، نوید آینده ای با صلح و صفا را می دهند. با شنیده شدن ساز و آواز نوروزخوانان در کوچه پس کوچه ها و محلات مختلف، خانواده ها با رُفت و روب خانه ها و تزیین منازل، تهیه لباس نو، سبزه و گل کاری باغچه ها، خود را مهیای استقبال از عید نوروز و سال جدید می کنند و حتی خانواده هایی که به هر دلیلی عزادار عزیزان خود هستند نیز به احترام سال نو و خوش یُمن سازی آن، رخت سیاه از تن بدر آورده و لباس نو بر تن می کنند.

هسته مرکزی نوروز خوانی، امید بخشی و  صلح خواهی است و نوروز خوانان در مسیر حرکت خود با اشعار پرمحتوا و دلنشین به ایجاد شعف و شادمانی می پردازند. حرکت منزل به منزل نوروز خوانان و سرکشی به همه ی خانه ها از ویژگی های این آیین نوروزی است و بیش از آنکه به محتوای زیبای اشعار و ترانه ها محدود شود به حرکتی نمادین و پیش دستانه تعبیر می شود که در بطن خویش در برگیرنده تعاملی چهره به چهره و رو در رو است. نوروزخوانان با فراموشی سپردن کدورت های گذشته، با خلاصی از سرمای زمستانه، انرژی مثبت در مخاطبان می پراکنند و به استقبال شروعی دوباره می روند. نوروزخوانان به رسم همسایه داری و دیگر نوازی در اشعار خود مخاطبان و همسایگان خود را با تعریف و تمجید می نوازند و پیشگام در صله رحم و دید و بازدیدها می شوند.

هنرمندان این آیین با بهره گیری از هنر رتوریک و فن بیان و سخنوری استادانه و با انتقال احساسات شاعرانه، مخاطبان را تحت تأثیر قرار می دهند. ذکر اشعار و ترانه هایی از تاریخ، فرهنگ و اسطوره های این مرز و بوم بصورت آهنگین و دلنشین و با لهجه های بومی با ضرب آهنگ جذّاب و پر مهر و محبت حکایت از توانمندی این هنرمندان مردمی دارد که در خاطره ها باقی مانده است.

اگرچه برگزاری این مراسم شادانه در خاطره برخی کهنسالان همچنان وجود دارد ولی برگزاری این آیین، تداوم و گستردگی خود را از دست داده و جز در موارد استثنایی و از سوی برخی فرهنگ دوستان از آن خبری نیست. در این ارتباط جا دارد متولیان فرهنگی کشور با بهره گیری از ظرفیت های اجتماعی، مدنی و نخبگی این آیین کهنسال را احیاء و از ظرفیت های مختلف آن از جمله در حوزه صنعت گردشگری سود بجویند.

مجتبی مقصودی

بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران و بازرس انجمن

 

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *